« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »
  • تماس

موضوع: "احادیث ، سخن بزرگان"

چرا نباید آرزوی مرگ کنیم؟!

نوشته شده توسطكبري جعفري 26ام شهریور, 1395

یکی از مباحث مقدماتی مرگ آرزوی مرگ است. آیا انسان می تواند آرزوی مرگ بکند؟ پاسخش منفی است. کراهت دارد انسان آرزوی مرگ کند چون حیات و زندگی از بزرگترین نعمت های خداست و با اینکه دوست داشتن لقاء الله از سوی انسان منافات ندارد. روایاتی نقل شده  که حاصل آن این است که پیامبر و ائمه (علیهم السلام) فرمودند: آرزوی مرگ نکنید بلکه آرزوی حیات کنید منتها آرزوی حیاتی که در آن احسان و نیکی باشد.

 

قبر، مرگ


پیامبر عظیم الشأن اسلام است فرمود: ” آرزوی مرگ نکنید زیرا موت عمل را قطع می کند و انسان دیگر به دنیا باز نمی گردد که کارهای انجام نداده را انجام بدهد پس آرزوی مرگ نکنید که اگر آرزوی مرگ کردید عمل قطع می شود و دیگر بر نمی گردید.

 

هیچگاه آرزوی مرگ نکنید

در حدیث دیگری فرمود: هیچ یک از شما آرزوی مرگ نکند چون نمی داند آنچه که فرستاده چیست. ما نمی دانیم حتماً بهشتی هستیم که بگوییم خدایا مرگ من را برسان پس باشیم تا آن زمانی که خداوند خودش مشیتش تعلق گرفت و در این مدت باقیمانده کاری بکنیم که باعث نجات ما بشود.


امام علی (علیه السلام) به حارث همدانی فرمود: ” زیاد به یاد مرگ باش و آنچه که بعد از مرگ اتفاق می افتد ، ولی آرزوی مرگ نکن  مگر اینکه یک شرط محکمی داشته باشی و این شرط هم معمولاً حاصل نمی شود. اگر نگوییم حتماً حاصل نمی شود ولی قاعدتاً حاصل نمی شود چون ما مطمئن نیستیم که آن طرف چطور است و چکار کردیم؟

چه آرزویی بکنیم؟


مردی آرزوی مرگ می کرد و در حضور امام صادق(علیه السلام) می گفت خدایا مرگ من را برسان حضرت فرمود که آرزوی حیات کن تا اطاعت کنی و معصیت نکنی، اگر زنده باشی و اطاعت کنی برای تو بهتر است تا بمیری و نه گناه کنی نه اطاعت.


 اگر انسان آرزوی حیات داشته باشد تا اطاعت کند این بهتر از این است که آرزوی مرگ داشته باشد و بمیرد و بگوید من وقتی بمیرم دیگر گناه نمی کنم ، اطاعت هم نمی کنم. امام فرمود: حالت اول بهتر است یعنی انسان زنده باشد و اطاعت بکند بهتر از این است که بمیرد و نه اطاعت کند و نه گناه بکند.

آیا منظور از این مرگ ، مرگ در بستر هست یا آرزوی شهادت را هم شامل می شود و آیا مرگ به معنای مطلق و عامش مورد نظر است یا نه مرگی است که در بستر باشد؟

ادامه »

اهمّيت امانت داري

نوشته شده توسطكبري جعفري 25ام مرداد, 1395

اهمّيت امانت داري در روايات

شايد كمتر موضوعي در گفتار پيامبر (ص) و امامان (ع)، هم چون امانت داري مورد توجّه جدي قرار گرفته و با تعبيرات گوناگون به اوج ارزش آن تصريح شده باشد، ده ها؛ بلكه صدها سخن از پيشوايان معصوم (ع) در مورد رعايت امانت و هشدار درباره خيانت در آن به ما رسيده كه هر كدام به نحوي ما را به حفظ حرمت امانت داري فرا مي خواند. در اين جا به عنوان نمونه به چند حديث كه هم بيان گر اهمّيت امانت داري و هم بيان گر موضع گيري و روش و منش پيشوايان در اين راستا است اشاره مي كنيم: 

1ـ امام صادق (ع) فرمود: به ركوع و سجود طولاني افراد نگاه نكنيد (و تنها آن را نشانه دين داري ندانيد) چرا كه اين چيزي است كه به آن عادت كرده اند كه هرگاه آن را ترك كنند نگران مي شوند، ولي به راست گويي و امانت داري آنها بنگريد»(1) كه اگر امانت دار نيستند بدانيد كه دين ندارند. 

2ـ نيز فرمود:«به بسياري نماز، روزه، حج و كارهاي نيك افراد و سرو صداي مناجات و راز و نياز شبانه آنها ننگريد، بلكه به راست گويي و امانت داري آنها بنگريد»(2) يعني با ميزان قرار دادن راست گويي و امانت داري، شخصيت ديني و معنوي انسان ها را بسنجيد، نه ظاهر آراسته آنها؛ چنان كه پيامبر (ص) نيز فرموده:«لَيسَ مِنّا مَن يُحَقِّرُ الاَمانَةَ؛(3) كسي كه حفظ امانت را كوچك بشمرد از ما نيست!» 

3ـ پيامبر (ص) فرمود: كسي كه به امانت خيانت كند و آن را به صاحبش برنگرداند و با اين حال بميرد، بر دين اسلام نمرده است، لذا در حالي با خدا ملاقات مي كند كه خداوند نسبت به او خشمگين است.»(4) 

 

نمونه هايي از سيره پيامبر(ص) و امامان (ع) در امانت داري
 

از بررسي سيره درخشان پيامبر (ص) و امامان (ع) به دست مي آيد كه آنها به مسئله امانت (معنوي و مادي) بسيار دقّت كرده و اهميت مي دادند؛ مثلاً: 

1ـ پيامبر(ص) در حفظ امانت به قدري جدي و كوشا بود كه به «امين» لقب گرفت، به طوري كه قبل از بعثت وقتي مشركان او را مي ديدند مي گفتند: امين آمد. چنان كه در ماجراي نصب حجرالاسود در جاي خود، كه پنج سال قبل از بعثت رخ داد، همين مطلب آمده است كه گفتند: «هذا الامين قد رضينا به؛ ما به داوري اين امين در نصب حجرالاسود، راضي شديم.»(5) 

ادامه »

از کجا بدانیم خدا از ما راضی است؟

نوشته شده توسطكبري جعفري 23ام مرداد, 1395

سوالی که ذهن خیلی از خداجویان مسلمان را مشغول نموده است؛ دانستن میزان رضایت خداوند از آنهاست. می دانیم که یکی از القاب امام هشتم ــ که تولدش را در پیش رو داریم ــ ” رضا “ است، زیرا مورد خشنودی خدا در آسمان، و مورد خوشنودی رسول گرامی و ائمه معصومین(علیهم السلام) در زمین قرار گرفته است. [1]

 

شکی نیست که خشنودی خدا از امام رضا (علیه السلام) بخاطر بندگی آن امام همام، نسبت به خدای بزرگ است، ما پیروان آن امام رئوف (البته امام، معصوم است و ما غیر معصوم) هم با ابراز بندگی خود بدرگاه خدا ــ که در ایمان به خدا و انجام عمل صالح، خلاصه می شود ــ می توانیم در پی کسب رضای خدا باشیم.

از کجا بدانیم خدا از ما راضی است؟

حضرت علی (علیه السلام) در کلامی گهربار می فرماید: «مَنْ‏ أَرَادَ مِنْكُمْ‏ أَنْ‏ یَعْلَمَ‏ كَیْفَ‏ مَنْزِلَتُهُ‏ عِنْدَ اللَّهِ‏ فَلْیَنْظُرْ كَیْفَ مَنْزِلَةُ اللَّهِ مِنْهُ عِنْدَ الذُّنُوبِ كَذَلِكَ مَنْزِلَتُه‏؛[2] هر کس از شما که می خواهد جایگاه و منزلت خود را در نزد خداوند بداند،‌ پس باید ببیند که جایگاه و منزلت خداوند در آن هنگام که به گناهی می رسد چگونه است. جایگاه او نزد خداوند تبارک و تعالی، به همان مقدار است که جایگاه خداوند در نزد او است.»


پیام این حدیث این است که اگر ما اوامر الهی را مخلصانه بجا بیاوریم و از اطاعت الهی سر نپیچیم؛ باید بدانیم که رضایت الهی را بدست آورده ایم. شکی نیست که باید در تمام زندگی اینگونه باشیم؛ تا به رضوان الهی و بهشت او در آییم.

ادامه »

سخنی گرانبها از امام رضا (علیهم السلام)

نوشته شده توسطكبري جعفري 20ام مرداد, 1395

 

عقل‌ شخص‌ مسلمان‌ تمام‌ نيست‌ ، مگر اين‌ كه‌ ده‌ خصلت‌ را دارا باشد :

 

از اواميد خير باشد ، از بدى‌ او در امان‌ باشند ، خير اندك‌ ديگرى‌ را بسيار شمارد ، خير بسيار خود را اندك‌ شمارد ، هرچه‌ حاجت‌ از او خواهند دلتنگ‌ نشود ، در عمر خود از دانش‌طلبى‌ خسته‌ نشود ، فقر در راه‌ خدايش‌ از توانگرى‌ محبوبتر باشد ، خوارى‌ در راه‌ خدايش‌ از عزت‌ با دشمنش‌ محبوبتر باشد ، گمنامى‌ را از پرنامى‌ خواهانتر باشد .

سپس‌ فرمود : دهمى‌ چيست‌ و چيست‌ دهمى‌ ! به‌ او گفته‌ شد : چيست‌ ؟ فرمود : احدى‌ را ننگرد جز اين‌ كه‌ بگويد او از من‌ بهتر و پرهيزگارتر است‌.

(تحف‌ العقول‌ ، ص‌ 467)

 

 

ﺭﻭﺵ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺑﺎ ﺩﻧﻴا

نوشته شده توسطكبري جعفري 27ام فروردین, 1395


ﭘﺲ ﺩﺭ ﻋﺰﺕ ﻭ ﻧﺎﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﺑﺮ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﭘﻴﺸﻲ ﻧﮕﻴﺮﻳﺪ, ﻭ ﻓﺮﻳﺐ ﺯﻳﻨﺘﻬﺎ ﻭ ﻧﻌﻤﺘﻬﺎ ﺭﺍ ﻧﺨﻮﺭﻳﺪ ﻭ ﻣﻐﺮﻭﺭ ﻧﺸﻮﻳﺪ, ﻭ ﺍﺯ ﺭﻧﺞ ﻭ ﺳﺨﺘﻲ ﺁﻥ ﻧﻨﺎﻟﻴﺪ, ﻭ ﻧﺎﺷﻜﻴﺒﺎ ﻧﺒﺎﺷﻴﺪ, ﺯﻳﺮﺍ ﻋﺰﺕ ﻭ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭﺍﺕ ﺩﻧﻴﺎ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﻣﻲ ﭘﺬﻳﺮﺩ, ﻭ ﺯﻳﻨﺖ ﻭ ﻧﻌﻤﺘﻬﺎﻳﺶ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﻣﻲ ﮔﺮﺩﺩ, ﻭ ﺭﻧﺞ ﻭ ﺳﺨﺘﻲ ﺁﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ, ﻭ ﻫﺮ ﻣﺪﺗﻲ ﻭ ﻣﻬﻠﺘﻲ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﻪ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﻣﻲ ﺭﺳﺪ, ﻭ ﻫﺮ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﻱ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﻣﺮﮒ ﻣﻲ ﺭﻭﺩ ﺁﻳﺎ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﻳﻲ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﮔﺬﺷﺘﮕﺎﻥ ﻛﻪ ﺑﺮﺟﺎ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎﭘﺮﺳﺘﻲ ﺑﺎﺯ ﻧﻤﻲ ﺩﺍﺭﺩ؟

ﺍﮔﺮ ﺧﺮﺩﻣﻨﺪﻳﺪ!! ﺁﻳﺎ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﺎﻧﻲ ﭘﺪﺭﺍﻥ ﺷﻤﺎ ﺁﮔﺎﻫﻲ ﻭ ﻋﺒﺮﺕ ﺁﻣﻮﺯﻱ ﻧﻴﺴﺖ؟
ﻣﮕﺮ ﻧﻤﻲ ﺑﻴﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﮔﺬﺷﺘﮕﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﺯ ﻧﻤﻲ ﮔﺮﺩﻧﺪ؟ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﻗﻲ ﻧﻤﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ؟ ﻣﮕﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺍ ﻧﻤﻲ ﻧﮕﺮﻳﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﮔﺬﺷﺖ ﺷﺐ ﻭ ﺭﻭﺯ ﺣﺎﻻﺕ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻧﻲ ﺩﺍﺭﻧﺪ؟

ﻳﻜﻲ ﻣﻲ ﻣﻴﺮﺩ ﻭ ﺑﺮ ﺍﻭ ﻣﻲ ﮔﺮﻳﻨﺪ, ﻭ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺑﺎﻗﻴﻤﺎﻧﺪﻩ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺗﺴﻠﻴﺖ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﻨﺪ, ﻳﻜﻲ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺮ ﺑﺴﺘﺮ ﺑﻴﻤﺎﺭﻱ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺑﻪ ﻋﻴﺎﺩﺕ ﺍﻭ ﻣﻲ ﺁﻳﺪ, ﻭ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺟﺎﻥ ﻛﻨﺪﻥ ﺍﺳﺖ,

ﻭ ﺩﻧﻴﺎﻃﻠﺒﻲ ﺩﺭ ﺟﺴﺘﺠﻮﻱ ﺩﻧﻴﺎﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺮﮒ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭﻣﻲ ﻳﺎﺑﺪ, ﻭ ﻏﻔﻠﺖ ﺯﺩﻩ ﺍﻱ ﻛﻪ ﻣﺮﮒ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ, ﻭ ﺁﻳﻨﺪﮔﺎﻥ ﻧﻴﺰ ﺭﺍﻩ ﮔﺬﺷﺘﮕﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻲ ﭘﻮﻳﻨﺪ.

ﺑﻪ ﻫﻮﺵ ﺑﺎﺷﻴﺪ, ﻣﺮﮒ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻧﺎﺑﻮﺩﻛﻨﻨﺪﻩ ﻟﺬﺗﻬﺎ ﻭ ﺷﻜﻨﻨﺪﻩ ﺷﻬﻮﺗﻬﺎ ﻭ ﻗﻄﻊ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﺳﺖ, ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﺑﺮ ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﺯﺷﺖ, ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﺁﻭﺭﻳﺪ, ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻭﺍﺟﺒﺎﺕ, ﻭ ﺷﻜﺮ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻧﻌﻤﺘﻬﺎ ﻭ ﺍﺣﺴﺎﻥ ﺑﻲ ﺷﻤﺎﺭ ﺍﻟﻬﻲ, ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﻳﺎﺭﻱ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ.

کلام امیرمومنان علی علیه السلام/نهج البلاغه/ﺧﻄﺒﻪ 99