« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »
  • تماس

موضوع: "اهل بیت (ع)"

سلام حضرت عشق

نوشته شده توسطكبري جعفري

امام رضا

بیار حاجت خود را که وقت باران است
که لحظه لحظه شب استجابت است اینجا

بگیر دامن شمس الشموس عالم را
گدایی ام بکنی اوج عزت است اینجا

رسیده ام به حرم با دوچشم بارانی
شب ولادت آقا قیامت است اینجا

سلام حضرت سلطان سلام حضرت عشق
هزار مرتبه عرض ادب به ساحت عشق

کریم گرکه تو باشی گدا نمی‌ماند
توسفره پهن کنی بینوا نمی‌ماند
کنار پنجره فولاد تو امام رئوف
بدون شک نگرفته شفا نمی‌ماند
شفاست پشت شفا پس دلیل آن این است

شاعر: مهدی نظری

 

 

 

 

ولادت هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت

حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام بر محبان و شیفتگان خاندان عصمت و طهارت مبارکباد

 

 

 

علت نامگذاری هفته وحدت چیست؟

نوشته شده توسطكبري جعفري 9ام آذر, 1396

فاصله میان ۱۲ ربیع الأول که سالکَرد ولادت بیامبر اکرم (ص) بنا بر روایات أهل سنت تا ۱۷ ربیع الأول که تاریخ ولادت رسول الله محمد صلى الله علیه و آله بنا بر روایات موجود در شیعه است ، از سوی امام خمینی ره ، به عنوان هفته وحدت نامکَذاری شده است .

 

اختلافی که بین روایات اهل سنت و شیعیان درباره روز میلاد پیامبر اکرم(ص) وارد می باشد، بهانه ای شد که حضرت امام خمینی(ره)، بنیانگذار فقید انقلاب اسلامی ایران، فاصله بین این دو تاریخ را بعنوان «هفته وحدت» اعلام کنند.

باید میراث نبوت را پاس داریم تا به قهقرای جهل و ظلمت سقوط نکنیم. پیام هفته وحدت این است که با دست اتّحاد و ذهن هوشیار، در سایه دستورات پیامبر خدا(ص) و عترت پاک آن حضرت، مجال از تفرقه افکنیِ بیگانگان بگیریم.

پیام هفته وحدت این است که در سایه قرآن و سنت و سیره رسول اکرم صلی الله علیه و آله، وحدت و یکرنگی خود را حفظ کنیم. در سایه امامت و ولایت، صراط مستقیم جمهوری اسلامی را بپیماییم و جز در مقابل خدا و رسولش(ص) برای کسی سر خَم نکنیم.

گفتنی است که طبق روایات اهل سنت، روز میلاد پیامبر اعظم 12 ربیع الاول است، در حالی که شیعیان معتقدند ایشان در 17 ربیع الاول پا به جهان گذارده اند که این هفت روز بعنوان هفته وحدت نامگذاری شده است.
 

دلیل نام گذاری هفته وحدت چیست؟

۱-به دلیل این که دین اسلام دین کامل و تحریف نشده یکتاپرستی است.
۲-برای حفظ وحدت میان اهل سنت وشیعه که در زادروز رسول ا… اتفاق نظرندارند.
۳-برای این که قرآن کتابی است آسمانی و جامع که برای راهنمایی همه بشریت نازل شده.
۴-به دلیل پیروزی انقلاب اسلامی که مدیون وحدت امت اسلامی است.

ادامه »

فرهنگ سازى اقامه نماز در سیره پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله)

نوشته شده توسطكبري جعفري 9ام آذر, 1396

 

روش الگویى

یكى از مؤثرترین روش هاى ترویج یك ارزش، ارائه الگوهایى مطلوب و دلپسند است كه نزد افراد جامعه مقبولیت داشته باشند. چنین افرادى كه عمدتا به خاطر نفوذ اجتماعى، منزلت و اعتبار ویژه اى نزد گروه هاى مختلف اجتماعى دارند رفتارشان در موقعیت هاى متفاوت مى تواند به عنوان نمونه و سرمشق قرار گیرد.

ازآنجاكه نبى مكرم اسلام صلى الله علیه و آله به عنوان بزرگ ترین مربى بشریت، وظیفه انتقال پیام وحى را به جامعه انسانى بر عهده داشتند، كوشیدند با استفاده از روش الگویى و مشاهده مستقیم، آموزه هاى دینى و ازجمله نماز را به مخاطبان خود بیاموزند.

ویژگى هاى شخصیتى پیامبر صلى الله علیه و آله، ازجمله تواضع، دلسوزى نسبت به امت، اخلاق كریمانه، مدارا، تسامح، خوش رویى و سخاوت، سجایایى بودند كه در كنار معنویت عظیم ایشان او را فردى دوست داشتنى و محبوب قرار داده بود. ازاین رو، بسیارى از كسانى كه شیفته او بودند و دل به مسلمانى سپرده بودند، با زیر نظر گرفتن رفتارهاى او سعى مى كردند خود را متخلق به اخلاق و آداب وى كنند.

رفتارها و آداب پیامبر صلى الله علیه و آله در اقامه نماز، یكى از عمیق ترین و خالصانه ترین رفتارهاى یك بنده با پروردگار خویش را به تصویر مى كشد. خضوع وى در برابر خداوند، حالت بنده اى را به تصویر مى كشید كه در برابر خالق جز زبونى و پستى سرمایه اى دیگر ندارد: ان النبى كان اذا قام الى الصلوة كانّه ثوب ملقى؛ رسول خدا صلى الله علیه و آله وقتى به نماز مى ایستاد مانند جامه اى بود كه روى زمین افتاده باشد (مجلسى، 1404ق، ج 84، ص 248؛ طباطبائى، 1382، ص 238). و چون به ركوع مى رفت، چنان در مقابل خداوند تعظیم مى كرد كه اگر مقدارى آب بر پشت او ریخته مى شد ثابت مى ماند و از هیچ طرف فرو نمى ریخت (حرعاملى، 1409ق، ج 6، ص 324). دگرگون شدن حالش (مجلسى، 1404ق، ج 84، ص 258) و پریدگى رنگش (محدث نورى، 1408ق، ج 4، ص 93) هنگامى كه به نماز مى ایستاد، همه بیانگر درك حضور حضرت حق بود.

ادامه »

امامت با وراثت منتقل می شود یا لیاقت؟

نوشته شده توسطكبري جعفري 7ام آذر, 1396


سوالی که در باب امامت ائمه ممکن است به ذهن برسد اینست که این امامت ها بر اساس وراثت رخ داده باشد نه لیاقت.

 



گرچه معمولاً فرزند خصوصیات والدین را در خود دارد اما در تاریخ مواردی هم دیده می شود که فرزند و پدر با هم مطابقت ندارند. مثال برای انتقال نبوت به فرزند در حضرت آدم(علیه السلام) و ابراهیم(علیه السلام) و یعقوب(علیه السلام) …بوده است و مثال برای عدم مطابقت پسر با پدر در حضرت نوح و پسرش کنعان بوده است.

پس وراثت مادی ممکن است همراه با وراثت معنوی و خلافت معنوی باشد و ممکن است فقط منحصر به خصوصیات مادی و وراثت مادی باشد. اما شیعه ادله نقلی ای برای اثبات امامت دوازده گانه دارد. و البته دلایل عقلی ای نیز بر لزوم امامت و استمرار هدایت بعد از پیامبر دارد که اصل وجود امام بعد از پیامبر(صلی الله و علیه وآله) را اثبات می کنند.

 

دلایل نقلی

اما در شیعه برای امامت هر دوازده ائمه(علیهم السلام) دلایل نقلی وجود دارد.
یکی از ادله نقلی، حدیثی است که جابربن عبدالله انصاری از پیابر(صلی الله و علیه وآله) نقل نموده است: يا جابِرُ هُمْ خُلَفائى وَ ائِمَّة الْمُسْلِمينَ مِن‏ بَعْدى، اوَّلُهُمْ عَلِىُّ بْنُ ابى طالِبٍ ثُمَّ الْحَسَنُ، ثُمَّ الْحُسَيْنُ، ثُمَّ عَلِىُّ بْنُ الْحُسَيْنِ، ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِىٍّ الْمَعْرُوفُ فِى التَّوْراة بِالْباقِرِ، وَ سَتُدْرِكُهُ يا جابِرُ فَاذا لَقيتَهُ فَاقْرِأْهُ مِنِّى السَّلام، ثُمَّ الصّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ، ثُمَّ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ، ثُمَّ عَلِىُّ بْنُ مُوسى‏، ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلّىٍ، ثُمَّ عَلِىُّ بْنُ مُحَمَّدٍ، ثُمَّ الْحَسَنُ بْنُ عَلِىّ، ثُمَّ ابْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلّىٍ سَمِيِّى وَ كَنِيِّى حُجَّة اللهِ فِى ارْضِهِ وَ بَقِيَّة اللهِ فى بِلادِهِ، ذلِكَ الَّذى يَفْتَحُ اللهُ عَلى‏ يَدِهِ مَشارقَ الْارْضِ وَ مَغارِبَها، ذلِكَ الَّذِى يَغِيبُ عَنْ شِيعَتِهِ غَيْبَة لا يَثْبُتُ فيها عَلَى الْقَوْلِ بِامامَتِهِ الّا مَنِ امْتَحَنَ اللهُ قَلْبَهُ بِالْايمانِ…[1]

بر اساس این حدیث پیامبر(صلی الله و علیه وآله) ائمه را اسم می برند.
همچنین در منابع شیعه و سنی احادیث مختلفی وجود دارند که جانشینان پیامبر(صلی الله و علیه وآله) را 12 نفر معرفی نموده اند.

ادامه »

لااِلهَ اِلاَّ اللّهُ‌ حِصْنِی وَمَنْ دَخَلَ فِی حِصْنِی اَمِنَ مِنْ عَذَابِی!

نوشته شده توسطكبري جعفري 27ام آبان, 1396

 

« ولایـت » ؛ شـرط اصـلی کـلـمه لااِلهَ اِلاَّ اللّهُ‌

حضرت رضا(ع) در بین راه به نیشابور رسیدند. نیشابور فوق‌العاده پرجمعیت و شیعه‌نشین بوده است. همۀ مردم به استقبال حضرت رضا(ع) آمدند و می‌خواستند که آن بزرگوار خود را در میان مرد م آشکار کند و برای آنان روایت بگوید. عقل و درایت حکم می‌کند که حجت خداوند متعال در آن وضع حساس باید بهترین سوغات را به آنها عنایت کند.

حضرت رضا(ع) صبر نمود تا شوق مردم به نهایت رسید، پس از آن سر از هودج بیرون آورد و چنین فرمود:

حَدَّثَنِی اَبِی مُوسَی الْکَاظِمُ عَنْ اَبیهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ عَنْ اَبیهِ مُحَمَّدٍ الْبَاقِرعَنْ اَبِیهِ زَیْنِ الْعَابِدینَ عَنْ اَبْیهِ الْحُسَیِنِ عَنْ اَبیهِ عَلِیِّ‌ بْنِ اَبِی طاَلِبٍ قَالَ حَدَّثَنِیِ رَسُول ُاللّهِ صَلیّ اللّهَ عَلَیْهِ وَآلِهِ قَالَ حَدَّثَنِی جَبْرئیِل قَالَ سَمِعْتُ عَنِ اللّهِ تَعَالیَ قَالَ کَلِمَةُ لاَ اِله اِلاَّ اللّهُ حِصْنِیِ فَمَنْ قَالَ لااِلهَ اِلاَّ اللّهُ‌ دَخَلَ فِی حِصْنِی وَمَنْ دَخَلَ فِی حِصْنِی اَمِنَ مِنْ عَذَابِی!

پدرم و او از پدرش تا به رسول اکرم و او از جبرئیل و او از خداوند متعال نقل کرده که خداوند فرموده است: کلمۀ لااله الا الله، قلعۀ محکم من است و هر که در آن داخل شود، از عذاب من در امان است.سپس حضرت سر را در هودج بردند و چند قدمی رفتند. دوباره سر را از هودج بیرون آوردند و فرمودند: بِشَرْطِهَا وَشُروُطِهَا وَاَنَا مِنْ شُرُوطِهَا.گفتن لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ که موجب سعادت است شرایط اساسی دارد، و یکی از شرایط اساسی آن من هستم،‌ یعنی اقرار به ولایت.

حضرت رضا(ع) با جملۀ شَرْطِها وَ شُرُوُطِها همان آیه اِکْمال و آیۀ تبلیغ را یاد آوری می‌کند و می‌فرماید:شرط اساسی کلمۀ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ،‌ ولایت است.

جا دارد که چند کلمه‌ای دربارۀ این روایت شریف بحث شود:

کلمۀ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ، اقرار به آن و عمل نمودن به آن، موجب سعادت است. کلمۀ لااِلهَ اِلاَّ اللّهُ در حقیقت همان قرآن است. همان کتابی است که مایۀ سعادت جامعۀ بشری است؛ ولی از نظر قرآن، کلمۀ لااِلهَ اِلاَّ اللّهُ منهای ولایت، ناقص و بلکه هیچ است.

پروردگار عالم وقتی امیرالمؤمنین(ع) را به ولایت منصوب نمود،‌ آیه اکمال را فرو فرستاد:

اَلْیَوْمَ اَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُم وَاَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتیِ وَرَضِیتُ لَکُمْ الْأسْلاَم دِیناً.در این روز کامل نمودم برای شما دین شما را و اتمام نمودم برای شما نعمت خود را و راضی شدم که اسلام ـ توأم با ولایت ـ دین شما باشد.قبل از نصب امیرالمؤمنین به ولایت، آیۀ تبلیغ به پیامبر چنین خطاب می‌کند:

یَااَیُّهَا الرَّسُولُ بَلَّغْ مَاأنْزِلَ اِلَیْکَ مِنْ رَبَّکَ وَاِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَه : ای پیامبر! آنچه را به تو نازل شد ـ نصب امیرالمؤمنین به ولایت ـ به مردم بگو و اگر تبلیغ نکنی، رسالت خود را نرسانیده‌ای.حضرت رضا با جملۀ شَرْطِها وَ شُرُوُطِها همان آیه اِکْمال و آیۀ تبلیغ را یاد آوری می‌کند و می‌فرماید:شرط اساسی کلمۀ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ،‌ ولایت است.

ادامه »

غربت امام حسن علیه السلام در چیست؟

نوشته شده توسطكبري جعفري 25ام آبان, 1396

 

بارها در روضه ها شنیده ایم که وقتی می خواهد روضه غربت امام حسن را برایمان بخوانند، از نداشتن گنبد و بارگاه مصیبت می خوانند، در حالی که یکی از مهم ترین دلایل غربت امام حسن علیه السلام، غربت سیاسی ایشان است، نمی دانم چه شده که از غربت سیاسی ایشان کمتر سخن می گوییم و بیشتر به غربت معماری ایشان می پردازیم. اما غربت سیاسی امام حسن چیست؟

 


در ایام شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام به هیئتی رفته بودم. مداحان مختلف و البته مشهوری دعوت شده بودند.

مداحان اهل بیت سه شب فقط روضه امام حسن مجتبی را خواندند.

مداحان در هر سه شب از غربت امام حسن مجتبی گفتند. اما وقتی که می خواستند غربت حضرت را برای مردم بیان کنند فقط از  دو سه  مصداق حرف می زدند.

با توجه به فضایی که در هیئات مشهور مذهبی حاکم است لازم دیدم در مورد روضه ها پستی را بنویسم.

درست است که تخریب قبور ائمه بقیع دردی جانسوز است و 8 شوال هر سال مراجع بزرگ ما در این روز مجلس روضه دارند. درست است که همسر امام حسن ملعونه ای بود که حضرتش را به شهادت رساند، اما غربت امام حسن فقط به خاطر این دو مصداق نیست.

در این سه شبی گه برای روضه پای مداحی مداحان اهل بیت نشستم، دیدم غربت امام حسن فقط در همین دو مصداق خلاصه شده است و فقط به همین دو اهمیت داده می شود و در اشعار و روضه ها اینگونه بیان می شود که آقا انشاالله می آییم برات گنبد و بارگاه درست می کنم و شما رو از غربت در می آوریم!!

واقعا اگر برای امام حسن گنبد و صحن و… بسازیم دیگر امام حسن غریب نیست!!

چرا غربت حضرت را عوامانه تحلیل می کنیم؟

درست است که یکی از آرزوهای شیعه ساختن حرم برای ائمه بقیع است، اما غربت امام حسن به خاطر نداشتن ضریح و… نیست.

حدود 90 سال است که حرم ائمه بقیع به دست وهابیون ملعون تخریب شده است، اما آیا قبل از این 90 سال، امام حسن غریب نبوده است؟

یعنی اگر وهابیون ملعون این جنایت عظیم را انجام نمی دادند ائمه بقیع در غربت نبودند؟

ادامه »