« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »
  • تماس

موضوع: "اهل بیت (ع)"

سلام حضرت عشق

نوشته شده توسطكبري جعفري

امام رضا

بیار حاجت خود را که وقت باران است
که لحظه لحظه شب استجابت است اینجا

بگیر دامن شمس الشموس عالم را
گدایی ام بکنی اوج عزت است اینجا

رسیده ام به حرم با دوچشم بارانی
شب ولادت آقا قیامت است اینجا

سلام حضرت سلطان سلام حضرت عشق
هزار مرتبه عرض ادب به ساحت عشق

کریم گرکه تو باشی گدا نمی‌ماند
توسفره پهن کنی بینوا نمی‌ماند
کنار پنجره فولاد تو امام رئوف
بدون شک نگرفته شفا نمی‌ماند
شفاست پشت شفا پس دلیل آن این است

شاعر: مهدی نظری

 

 

 

 

ولادت هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت

حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام بر محبان و شیفتگان خاندان عصمت و طهارت مبارکباد

 

 

 

قطره‌ای از چشمه زلال صادق آل طه(ع) در بیان آیت‌الله جوادی آملی

نوشته شده توسطكبري جعفري 28ام تیر, 1396

Image result for ‫صادق ال طه‬‎

حفظ اسرار دیگران از وظایف اصلی مؤمنان

حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی با استناد به روایتی از امام صادق عیله السلام یکی از سنّت های الهی را کتمان اسرار و حقایق انسان ها دانسته و در جلسه درس اخلاق خود بیان داشتند: روایتی از وجود مبارک امام صادق(علیه و علی آبائه و أبنائه آلاف التحیّة و الثناء) در رابطه با ویژگی های انسان مؤمن در تحف‌ العقول هست که فرمودند: مؤمن وقتی مؤمن است که وقتی گفت من بنده خدا هستم ببیند خدا چه گفته و سنّت پروردگارش را انجام بدهد و همچنین سنّتی از پیغمبر و امام نیز در او باشد.

ایشان کتمان سرّ را یکی از وظایف مومنان دانستند و فرمودند: سنّت خدا این است که هرچند «عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ» است اما غیب و اسرارش، باعث نمی شود راز دیگران را برای همه بگوید، لذا انسان هم باید راز و اسرار خود و مملکت را، اسرار خانواده و دوستان را حفظ کند و رازدار باشد چرا که کتمان غیب از کارهای خداست «فَلاَ یُظْهِرُ عَلَی غَیْبِهِ أَحَداً» .

این حکیم متأله در توضیح این بیان نورانی ابراز داشتند: بنابراین انسان حق ندارد اسرار دوستش را که به شما گفته به دیگران منتقل نکنید برای دیگران بازگو نماید و از اینجا معلوم می‌ شود اسرار مهم را به طریق اُولی نمی ‌توان منتقل کرد. این یکی از بیانات نورانی امام صادق(سلام الله علیه) است که فرمود: کتمان سرّ، یکی از وظایف اصلی مؤمنان است و باید به اخلاق الهی متخلِّق شد:«تخلّقوا باخلاق الله تعالی».

دوری از جنگ و خونریزی با بهره گیری از دو بال دین و عقل

معظم له در فراز دیگری از فرمایشات خود به لزوم دو بال علم و دین جهت ایجاد اندیشه و انگیزه در بیانی نورانی از وجود مبارک امام صادق(علیه أفضل صلوات المصلّین)پرداختند و به نقل از آن امام همام فرمودند: علم یک بال است و دین بال دیگر و جامعه باید با این دو بال پرواز بکند چرا که یکی اندیشه خوب و دیگری انگیزه خوب بهمراه می آورد لذا انسان باید با اندیشه و انگیزه جمعاً حرکت کند تا نه راه کسی را ببندد و نه بیراهه برود.

ادامه »

صالح المومنین

نوشته شده توسطكبري جعفري 14ام اردیبهشت, 1396

 

در روایات شیعه و سنی وارد شده است که منظور از “صالح المومنین” در آیه ی 4 سوره تحریم، حضرت علی علیه السلام می باشند. از اینرو اگر به دنبال ملاک و میزانی برای انسان صالح و فرد کاملی که مصداق تمامِ عملِ صالح باشد هستیم، بر اساس روایات معتبر، حضرت علی (ع)، یکی از آن مصداق های بارز و کامل است.

علامه طباطبایی در این خصوص می فرماید:

“در تفسير قمى به سند خود از ابى بصير روايت آورده كه گفت: من از امام باقر (ع) شنيدم مى فرمود: منظور از “صالح المؤمنين” در آيه شريفه” إِنْ تَتُوبا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِيلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمَلَئكَةُ بَعْدَ ذَالِكَ ظَهِير:

و شما دو زن اگر به سوى خدا توبه ببريد (اميد است خدا دلهايتان را از انحراف به استقامت برگرداند)، چون دلهاى شما منحرف گشته و اگر هم چنان عليه پيامبر دست به دست هم بدهيد، بدانيد كه خداوند مولاى او و جبرئيل و مؤمنين صالح و ملائكه هم بعد از خدا پشتيبان اويند."[1]، على بن ابى طالب (ع) است.[2] و در الدر المنثور است كه ابن مردويه از اسماء بنت عميس روايت كرده كه گفت: از رسول خدا (ص) شنيدم آيه” إِنْ تَتُوبا …"[3] را تلاوت مى كرد تا مى رسيد به جمله” و صالح المؤمنين” و مى فرمود: صالح المؤمنين على بن ابى طالب است [4]"[5]

1.تحریم، 4

2.قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج، 2، ص، 377

 3.تحریم، 4

4.[سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور، ج 6، ص، 244

 5.طباطبایی، محمد حسین، مترجم: موسوی همدانی، محمد باقر، ترجمه تفسیر المیزان، ج 19، ص، 572

 

آسمانی ‌ترین هدیه‌ی خدا

نوشته شده توسطكبري جعفري 4ام اردیبهشت, 1396

 

 

حضرت محمد (ص) ، آسمانی ‌ترین هدیه‌ی خدا

حدود 600سال از ظهور مسیح می‌گذشت و تعالیم او آغشته به خرافه‌ها و بدعت‌ها و حق فراموشی و هوس محوری شده بود؛
- جهان در آتش جهل و زور و زر و تزویر می‌سوخت؛
- دختركان معصوم پس از تولد به جای آغوش گرم مادران در گورهای سرد، زنده به گور می‌شدند؛
- زن چون كالایی خرید و فروش می‌شد، به غارت برده می‌شد، به ارث می‌ رسید و حق هیچگونه انتخابی نداشت؛
- قتل و غارت و شبیخون و جنگ، شغل اكثر مردم حجاز بود و كینه و نفرت، طایفه ها را در كام مرگ می‌كشید؛

- كسرایان در ایران برگردن مظلومان آن چنان فشار می‌آوردند كه كمر اكثریت مردم در زیر بار ظلم شاهان خمیده بود؛
- هیچ ایرانی خارج از طبقه ی اشراف، حق تحصیل و خواندن و نوشتن نداشت؛
- شاهان خود را سایه ی خدا می‌نامیدند؛ اما بیشتر از دوزخ ابلیس، بندگان خدا را در آتش ستم خویش داغ می‌كردند؛
- كعبه مركز توحید، تبدیل به بتخانه ای شده بود كه 360 شیطان در آن ایستاده بودند و از مركز توحید، مردم را به بت پرستی می‌خواندند؛

- در روم بندگان خدا را به جرم خداپرستی و حقگویی در میادین به چنگ حیوانات وحشی می‌سپردند تا از تماشای تكه تكه شدن آنها، لذت حیوانی ببرند؛
- همه در بند هم بودند و در حال گرفتار كردن یكدیگر و گرفتار شدن به هم.

گویی در روی زمین، كسی به فكر آسمان نبود!

محمد (ص) مردی امین، پاك، راستگو، درستكار، مهربان، جوانمرد و انسانی بود. برعكس دیگران كه به زمین دوخته شده بودند، غرق در افكار آسمانی بود.

آهسته و با تأمل، با كوله بار اندیشه ی پاك و فرا زمینی‌ از جمعیت جدا می‌شد و یكه وتنها به سوی قله جبل النور می‌شتافت. گویی نیرویی عظیم و شگرف و ماورایی همچون مغناطیسی بزرگ او را از دل مكه بر می‌گرفت و بر تارك جبل النور و بر پیشانی این شهر قرار می‌بخشید.

ادامه »

سه چیزی که حضرت زهرا(س) خیلی دوست داشت!

نوشته شده توسطكبري جعفري 28ام اسفند, 1395

 




در ایام ولادت خانم حضرت زهرا سلام الله علیها هستیم. بانویی که به عنوان الگویی تمام عیار برای بشریت هستند و آدمی برای آنکه بتواند راه سعادت و خوشبختی  را طی کند باید از سبک زندگی و الگوهایی پیروی کند که خود نمونه ای بهترین ها هستند و سبک زندگی و منش خانم حضرت زهرا سلام الله علیها این گونه هستند.

در روایتی حضرت فاطمه علیهاالسلام می فرمایند: حُبِّبَ إلَىَّ من دُنیاكُم ثَلاثٌ: تِلاوَةُ كِتابِ اللّه ِ و النَّظَرُ فی وَجهِ رَسولِ اللّه ِ و الإنفاقُ فی سَبیلِ اللّه ِ: از دنیاى شما محبّت سه چیز در دل من نهاده شد: تلاوت قرآن، نگاه به چهره پیامبر خدا و انفاق در راه خدا.

در این روایت 3 نکته مورد توجه بهترین بانوی عالم است که چه خوب است ما هم به آن ها در زندگی خود به آن استناد و عمل داشته باشیم.

 

تلاوت قرآن

یکی از مواردی که ما مسلمانان متأسفانه به آن کمتر توجه می کنیم، تلاوت و توجه به قرآن کریم است؛ در ظاهر بهترین نوع این کتاب را تهیه می کنیم اما در مقام تلاوت یا عمل !!! این در حالی است که خداوند حكیم در این مورد می فرماید:

یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْکُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَشِفَاءٌ لِمَا فِی الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ ﴿٥٧﴾ قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِکَ فَلْیَفْرَحُوا هُوَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ ﴿٥٨﴾

ای مردم، از سوی پروردگارتان موعظه و اندرزی برای شما آمد، كلامی و قرآنی كه مایه شفای بیماری دل ها و روان ها است و چیزی كه مایه هدایت و راهنمایی است و رحمت برای مومنان است. این پیامبر به مردم بگو به فضل پروردگار و به رحمت بی پایان او و این كتاب بزرگ آسمانی كه جامع همه نعمت ها است باید خشنود بشوند نه به ثروت اندوزی و پست و مقام دنیا و فزونی قوم و قبیله. (سوره یونس آیات 58-57)

چه چیزی می تواند زیباتر از این باشد که بنده با خالق خود که بهترین مونس است صحبت کند، درد و دل داشته باشد آن هم با تلاوت قرآن کریم …

امتیاز دیگری که با تلاوت قرآن کریم می توانیم برای خود به ارمغان بیاوریم، نور و برکت است چنانچه در روایت داریم که می فرماید: خانه های خود را با تلاوت قرآن نورانی كند؛ خانه ای كه زیاد در آن قرآن تلاوت شود خیر و بركتش فزونی یابد به اهلش فراخی رسد و نورش به اهل آسمان روشنایی دهد؛ بدان سان كه ستاره های آسمان به اهل زمین، روشنایی دهند (اصول كافی، ج 2، ص 610)

براى تلاوت قرآن كریم فضایل، آثار و فواید دنیایى و آخرتى فراوانى بیان شده است: بارورى ایمان، صفاى دل، تخفیف گناهان، عبادت برتر، برخوردارى از ثواب فرشتگان و پیامبران، هم‌نشینى با فرشتگان، پیمودن درجات كمال و ترقى در بهشت، درمان بیمارى‌هاى روحى، رفع غم و اندوه، روشنایى دیدگان، مونس تنهایى، عمر با بركت، استجابت دعا، رفع عذاب از پدر و مادر و‌…‌.

ادامه »

ارزش‌ فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها به عبودیت و بندگی خداست

نوشته شده توسطكبري جعفري 12ام اسفند, 1395

 

رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند: مقام معنوی زهرا(س) از مقام جهادی، انقلابی و اجتماعی او بالاتر است. ارزش‌ فاطمه‌ی زهرا(س) به عبودیت و بندگی خداست. اگر بندگی خدا در زهرا(س) نبود، او صدیقه‌ کبری نبود.

 

ارزش‌ فاطمه‌ی زهرا(س) به عبودیت و بندگی خداست. اگر بندگی خدا در فاطمه‌ی زهرا(س) نبود، او صدیقه‌ی کبری نبود. صدیق یعنی چه؟ صدیق کسی است که آنچه را می‌اندیشد و می‌گوید، صادقانه در عمل آن را نشان دهد. هرچه این صدق بیشتر باشد، ارزش انسان بیشتر است؛ می‌شود صدیق؛ (اولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین). «صدیقین» پشت سر «نبیین» هستند. این بزرگوار صدیقه کبری است؛ یعنی برترین زن صدیق. این صدیق بودن به بندگی خداست. اگر بندگی خدا نمی‌کرد، صدیقه‌ی کبری نمی‌شد.

 

اساس؛ بندگی خداست. نه فقط فاطمه‌ی زهرا(س)، بلکه پدر فاطمه هم ـ که مبدأ و سرچشمه‌ی فضائل همه‌ی معصومین اوست و امیرالمومنین و فاطمه‌ی زهرا(س) قطره‌هایی هستند از دریای وجود پیغمبر ـ ارزشش پیش خدا به خاطر عبودیت است؛ «اشهد ان محمدا عبده و رسوله)؛ اول، عبودیت اوست؛ بعد رسالت او. اصلاً رسالت ـ این منصب والا ـ به او داده شد، به خاطر عبودیت؛ چون خدا صنیع دست و مخلوق خود را می‌شناسد. مگر در زیارت حضرت زهرا عرض نمی‌کنیم: «امتحنک الله الذنی خلقک قبل ان یخلقک»؟ در علم خدای متعال معلوم است که عمل من و شما چیست.

ما در مقابل گناه و هوس و پول و نام نیک قرار می‌گیریم؛ آیا به خاطر به دست آوردن اینها حاضریم از شرف و ایمان و تکلیف خود و امر و نهی الهی درباره‌ی خود صرف‌نظر کنیم یا نه؟ این اختیار ماست. چه راهی را انتخاب خواهیم کرد؟

وقتی گفتن سخنی برای انسان ضرر مادی دارد، وقتی حرکتی هوس‌های گناه‌آلود انسان را برآورده می‌کند، ما سر دوراهی قرار می‌گیریم. کدام راه را انتخاب خواهیم کرد؟ راه هوس و گناه و پول را، یا راه پاکدامنی و تقوا و بندگی خدا را؛ یکی از این دو را انتخاب خواهیم کرد. انتخاب و اختیار ماست، اما خدای متعال می‌داند که ما چه راهی را اختیار خواهیم کرد؛‌ این در علم الهی هست. اگر شما انسانی هستید که این قدرت در شما وجود دارد در مقابل کوهی از ارزش‌های مادی و برآورنده‌ی هوس‌ها محکم بایستید و تکان نخورید، خداوند برای شما شایستگی‌هایی در نظر می‌گیرد. (و مریم ابنَتَ عمران التی احصنت فرجها فنفخنا فیه من روحنا)؛ خدای متعال بیهوده به مریم اینقدر لطف نمی‌کند. این، کلام قرآن است. او با همه‌ی وجود پاکدامنی خود را حفظ کرد، لذا شایسته‌ی این شد که مادر عیسی شود.

 

حضرت یوسف در عین جمال و جوانی و برخوردرای از عزت مادی در خانه‌ی عزیز مصر، روی هوس خود پا گذاشت؛ لذا شایسته‌ی مقام والایی شد که خدا به او داد؛ یعنی پیغمبری. خدا این را می‌داند که این بنده چنین جوهری دارد و این چنین اراده‌ی خود را صرف راه او خواهد کرد؛ لذا برای او مسئولیت‌های بزرگ و سنگین دیگری ـ که هر کدام باز به نوبه‌ی خود اجرهای بزرگی دارد ـ در نظر می‌گیرد.

«امتحنک الله الذی خلقک قبل ان یخلقک فوجدک لما امتحنک صابرة»؛ خدای متعال می‌داند که فاطمه‌ی زهرا(س) در دوران زندگی چگونه انتخاب و اختیار خواهد کرد و چگونه قدم خواهد برداشت. عبودیت خدا معیار است. این شد برای ما خط روشن.

 

منبع:کتاب «قطره از دریا نشانی می‌دهد»، بازخوانی مقام و منزلت حضرت فاطمه زهرا (س) در کلام رهبر معظم انقلاب