« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »
  • تماس

موضوع: "یادی از شهدا"

چگونگى حیات جاودانى شهیدان

نوشته شده توسطكبري جعفري 1ام آذر, 1396


شهیدان داراى حیات روحانى و برزخى هستند، با این امتیاز که متنعم به انواع نعمت‌هاى الهی و در قرب رحمت پروردگارند.

 



گروه فعالیت‌های قرآنی: آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی در بخش نکته‌های تفسیر نمونه  نکته‌های ذیل آیه 154 سوره مبارکه «بقره» به چگونگى حیات جاودانى شهیدان اشاره کرده که متن آن در ادامه می‌آید؛

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«وَلَا تَقُولُوا لِمَن یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ ۚ بَلْ أَحْیَاءٌ وَلَٰکِن لَّا تَشْعُرُونَ؛ و به آنهایی که در راه خدا کشته می‌شوند، مرده نگویید؛ بلکه آنها زنده‌اند، ولی شما نمی‌فهمید.». (بقره/ 154)

چگونگى حیات جاودانى شهیدان

در این که حیات و زندگى شهیدان چگونه است؟ در میان مفسران گفتگو است.
بدون شک ظاهر آیه این است که آنها داراى یک نوع حیات برزخى و روحانى هستند؛ چرا که جسم‌شان از هم متلاشى شده و به گفته امام صادق(علیه السلام)آن حیات با بدنى است مثالى (بدنى متشکل از غیر ماده معمولى و همگون این بدن) که تفسیر آن در سوره «مؤمنون» آیه 100 «وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى یَوْمِ یُبْعَثُون» خواهد آمد.

بعضى از مفسران این زندگى را به عنوان یک «حیات غیبى» و مخصوص به شهدا دانسته و گفته‌اند: ما توضیح بیشترى درباره چگونگى این زندگى و طرز استفاده از آن را در اختیار نداریم.

بعضى دیگر حیات را در اینجا به معنى هدایت، و مرگ را به معنى گمراهى دانسته‌اند، و گفته‌اند: معنى آیه این است که هر کس کشته شد نگویید گمراه است، بلکه او هدایت شده است.

بعضى دیگر حیات جاوید شهیدان را زنده ماندنِ نامِ آنها و مکتب آنها مى‌دانند.

ولى با توجه به آنچه در اول گفتیم، روشن مى‌شود: هیچ یک از این احتمالات قابل قبول نیست، نه لزومى دارد که آیه را به معانى مجازى تفسیر کنیم و نه حیات برزخى را مخصوص شهیدان بدانیم، بلکه شهیدان داراى حیات روحانى و برزخى هستند با این امتیاز که در قرب رحمت پروردگارند و متنعم به انواع نعمت‌هاى او مى‌باشند.

مکتبى که به شهادت افتخار مى‌کند/ عامل پیروزى سربازان اسلام در برابر قدرت‌هاى بزرگ

اسلام با ترسیمى که از مسأله شهادت در آیه فوق و آیات دیگر قرآن کرده است، عامل بسیار مهم تازه‌اى را در مبارزه حق در برابر باطل وارد میدان ساخته است.
عاملى که کاربرد آن از هر سلاحى بیشتر، و تأثیر آن از همه برتر است، عاملى که مى‌تواند خطرناک‌ترین و وحشتناک‌ترین سلاح‌هاى عصر و زمان ما را در هم بشکند، چنان که در تاریخ انقلاب اسلامى کشور ما ایران با کمال وضوح این حقیقت را با چشم دیدیم که عشق به شهادت على‌رغم تمام کمبودهاى ظاهرى عامل پیروزى سربازان اسلام در برابر قدرت‌هاى بزرگ شد.

و اگر در تاریخ اسلام و حماسه‌هاى جاویدان جهادهاى اسلامى و شرح ایثارگرى‌هاى کسانى را که با تمام وجودشان در راه پیشبرد این آیین پاک جانفشانى کردند، دقت کنیم مى‌بینیم یک دلیل مهم همه آن پیروزى‌ها همین بود که اسلام در تعلیمات خود این درس بزرگ را به آنها آموخته بود که شهادت در راه خدا و در طریق حق و عدالت، به معنى فنا و نابودى و مرگ نیست، بلکه سعادت است و زندگى جاویدان و افتخار ابدى.
سربازانى که چنین درسى را در این مکتب بزرگ آموخته‌اند، هرگز قابل مقایسه با سربازان عادى نیستند، سرباز عادى به حفظ جان خود مى‌اندیشد، اما آنها براى حفظ مکتب پیکار مى‌کنند و پروانه‌وار مى‌سوزند، قربانى مى‌شوند و افتخار مى‌کنند.

زندگى برزخى و بقاى روح

ضمناً از این آیه موضوع بقاى روح و زندگى برزخى انسان‌ها (زندگى پس از مرگ و قبل از رستاخیز) به روشنى اثبات مى‌شود و پاسخ صریحى است به کسانى که مى‌گویند: قرآن به مسأله بقاى روح و زندگى برزخى اشاره‌اى نکرده است.
منبع: تبیان

یادی از شهدا

نوشته شده توسطكبري جعفري 18ام مهر, 1396

 

بخشی از وصیت نامه شهید زین الدین

بسمه تعالی

اولین شرط لازم برای پاسداری از اسلام، اعتقاد داشتن به امام حسین(ع) است.

 

 

هیچ کس نمی‌تواند پاسداری از اسلام کند در حالی که ایمان و یقین به اباعبدالله‌الحسین(ع) نداشته باشد. اگر امروز ما در صحنه‌های پیکار می‌رزمیم و اگر امروز ما پاسدار انقلابمان هستیم و اگر امروز پاسدار خون شهدا هستیم و اگر مشیت الهی بر این قرار گرفته که به دست شما رزمندگان و ملت ایران، اسلام در جهان پیاده شود و زمینه ظهور حضرت امام زمان(عج) فراهم گردد، به واسطه عشق، علاقه و محبت به امام حسین(ع) است. من تکلیف می‌کنم شما «رزمندگان» را به وظیفه عمل کردن و حسین‌وار زندگی کردن. 

در زمان غیبت کبری به کسی «منتظر» گفته می‌شود و کسی می‌تواند زندگی کند که منتظر باشد، منتظر شهادت، منتظر ظهور امام زمان(عج). خداوند امروز از ما همت، اراده و شهادت‌طلبی می‌خواهد.

 

شادی روح شهدای دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم  صلواتی ختم  کنیم .

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْر

 

 

جهاد و دفاع از منظر آیات و روایات

نوشته شده توسطكبري جعفري 4ام مهر, 1396

 

 


 سوال : چرا در اسلام جنگ تشریع شده است ؟ آیا اسلام دین جنگ است؟

 
دین اسلام ، دین صلح و آرامش است و دعوت کننده به آن نیز هست

سوره بقره آیه 208 : یا ایها الذین آمنوا ادخلوا فی السلم کافه.

 ای اهل ایمان همگی داخل در صلح و آرامش در آیید.

سوره یونس آیه 5 : والله یدعوا الی دارالسلام .

و خداوند همه شما را به صلح و سلم دعوت می کند. 

سوره نحل آیه 125: ادعوا الی سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه و جادلهم بالتی هی احسن.

( ای رسول ما) خلق را به حکمت و برهان و موعظه نیکو و جدال احسن به راه خدا دعوت کن

 


حکمت و عقل و منطق و موعظه ، ابزارهایی هستند برای دعوت و هدایت مردم . اما اگر این ابزارها موثر نبود و افرادی با عقاید فاسد و باطل ، هم خود گمراهند و هم دیگران را به گمراهی می برند ، چاره ای جز جدال ، جنگ و جهاد نیست.

بنابر این اگر قرآن جایی فرمود (( ادخلوا فی السلم کافه )) منافات با آیه (( و قاتلو هم حتی لا تکون فتنه ))ندارد. چون جنگ برای دفع فتنه است ، امری که به دنبال آن سلم و صلح امکان پذیر خواهد بود.

از نظر قرآن و منابع دینی ، جنگ و جهاد برای جلوگیری از آلودگی و فساد زمین ،محفوظ ماندن پرستش گاه ها ، جلوگیری از ستمگری و دفاع از مظلومان و به تعبیری برای مقابله با هر آنچه مانع کمال ، رستگاری و سعادت انسان است ، مجاز شمرده شده است ، نه برای استثمار اقتصادی یا برتری طلبی سیاسی یا توسعه طلبی اجتماعی و جغرافیایی و مسائلی که در طول تاریخ حیات پر رنج انسان ، امنیت و آرامش را از آنان سلب کرده و بیش ترین زیان و خسارت را بر آنها تحمیل نموده است .

سیره عملی پیامبر (ص) نیز در تمامی درگیری ها با مشرکان ، کفار و یهودیان ، بر ترک تجاوز و ستم استوار بود و اساسا فلسفه جهاد در راه اسلام ، برقراری عدالت ، تامین مصالح واقعی و آزادی های مردم بر اساس ارزش های انسانی و دینی بوده است.

آنچه حضرت محمد (ص) را حتی در جنگ هایش جاودانه ساخته است ، محوریت اعتلای کلمه حق و ستم ستیزی های اوست .

ادامه »

فتح خرمشهر، لحظه اوج دفاع مقدس است

نوشته شده توسطكبري جعفري 4ام خرداد, 1396

 

“فتح خرمشهر فتح خاک نیست، فتح ارزشهای اسلامی است. خرمشهر شهر لاله های خونین است. خرمشهر را خدا آزاد کرد.”
از بیانات رهبر کبیر انقلاب اسلامی، امام خمینی (قدس سره)

در خیال خرمشهر که کنار کارون آرام نشسته بود، هیچ صدای خمپاره ای نبود. نخلستان هایش صدای چرخ های تانک را تا آن روز نشنیده بود، تا شهریور ماه 59 که خرمشهر، خونین شهر شد. پس از گذشت روزهای تاریک و پر دود اسارت، در سوم خرداد 1361 شهر از اشغال درآمد. خرمشهر نخل های سوخته، نخل های بی سر… 2 - 1

فتح خرمشهر (سوم خرداد 1361) در تاریخ جنگ ایران و عراق از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. خبر آزادی خرمشهر آن چنان شگفت‌آور بود که در سراسر میهن اسلامی ما مردم را به وجد آورد. با اعلام خبر فتح خرمشهر مردم ایران بسان خانواده‌ای بزرگ که فرزند از دست رفته خود را باز یافته است اشکهای شادی و شعف خود را نثار روح شهدای حماسه‌آفرین صحنه‌های شورانگیز این نبرد کردند.

برای پی بردن به عظمت این نبرد حماسی کافی است بدانیم که نیروهای متجاوز عراق پیش از نبرد سرنوشت ساز رزمندگان ما برای آزادی خرمشهر در اطلاعیه‌ای به نیروهای خود دستور داده بودند که دفاع از خرمشهر را به منزله دفاع از بصره، بغداد و تمام شهرهای عراق محسوب دارند. همچنین تجهیزات و امکانات دفاعی دشمن در این منطقه نشان می‌داد که عراق خرمشهر را به عنوان نماد پیروزی خود در جنگ به حساب آورده و قصد داشته است به هر قیمت،‌ این شهر را در تصرف نیروهای خویش نگهدارد.

هنگامی که مرحله اول و دوم عملیات بیت‌المقدس به پایان رسید و رزمندگان ما در اطراف خرمشهر مستقرشدند، رادیوی رژیم بعثی، می‌کوشید در تبلیغات کاذب خود، حضور نیروهای عراق را در خرمشهر به رخ بکشد تا توجیهی برای ترمیم روحیه نیروهای شکست خورده و رو به هزیمت عراق باشد. فتح خرمشهر در زمانی کمتر از 24 ساعت، موجب شد که بخش قابل توجهی از نیروهای مهاجم عراقی به اسارت نیروهای جمهوری اسلامی ایران درآیند.

نبرد بزرگ، سرنوشت‌ساز و غرورآفرین بیت ‌المقدس که برای رها سازی خرمشهر از سلطه‌ نیروهای مهاجم عراقی انجام شد، از دهم اردیبهشت ماه تا چهارم خرداد ما 1360 به طول انجامید. این نبرد حماسی علاوه بر پایان بخشیدن به 19 ماه اشغال بخشی از حساس‌ترین مناطق خوزستان و آزادسازی خرمشهر، ضربه‌ای سهمگین و کمرشکن به توان رزمی و جنگ طلبی‌های دشمن مهاجم وارد ساخت.

کوتاه سخن اینکه عملیات بیت‌المقدس به عنوان برجسته‌ترین عملیات پدآفندی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در تاریخ نظامی 8 سال دفاع مقدس ثبت شده است.

ادامه »

«لا یکلف الله نفسا الا وسعها» را بد معنا می کنند

نوشته شده توسطكبري جعفري 6ام دی, 1395


شهید مهدی باکری:

برادران! آیا تا به حال فکر کرده اید که یک پاسدار باید چه خصوصیاتی داشته باشد؟

چگونه باید کار کند، چگونه باید زندگی کند و چگونه باید بمیرد؟

اینکه بعضیها می گویند «لا یکلف الله نفساً الا وسعها» و «ما مکلف به تکلیفیم تا جایی که در توان داریم» متأسفانه این را درست معنا نمی کنند.

به نظر حقیر در مورد ما پاسدارها توان این نیست که یک روز از صبح تا شب کار کنیم، عملیات انجام دهیم و بعد خسته شویم و به این آیه پناه آوریم. بلکه معنی توان این است که  پاسدار باید آنقدر کار کند که از بی خوابی و خستگی چرت بزند، بیدار که شد دوباره کار کند تا جایی که از حال برود و نقش زمین شود و اگر دوباره به هوش آمد به کار ادامه دهد. نیروهای ستادی هم همینطور. مثلاً پاسداری که در پرسنلی کار می کند وقتی می تواند بگوید در حد توان خود کار کرده ام که آنقدر با قلم و کاغذ و خودکار کار کند که دیگر چشمهایش نبیند.

برای دلخوشی خودمان قرآن را ترجمه به مطلوب نکنیم. یعنی چه که از صبح تا شب کار کنیم بعد بگویی که من در حد توان خود کار کردم… مگر با این وضع می شود به درجه سربازی امام زمان رسید؟ مگر می شود اینطور منتظر بود و دعای فرج خواند…

منبع: کتاب «خداحافظ سردار»، چاپ سوم، صفحه 182