موضوع: "نکات اخلاقی"
جلسات سلوکی
نوشته شده توسطكبري جعفري 15ام آذر, 1397
شخص، شخصیت، طلب و توجه مخاطب خیلی دخیل است بالنسبه به آنچه که متکلم میخواهد بگوید مخصوصاً در باب معارف.
اگر اندک انحراف ذهنی در مدار مخاطبین وجود داشته باشد، یک سمت میزند؛ یعنی دائرۀ تخاطب و مدارش چرخۀ مناسب ندارد، پایین میافتد و ارتباط را دچار اختلال میکند، حتی در ادا مطلب از متکلم.
لذا انسان برای هر جلسهای که میخواهد برود استغفار کند.
قبل از دعای ابوحمزه، دعای کمیل و جلسات معنوی، مخاطبین در خودشان تهیؤ (آمادگی) ایجاد میکردهاند برای اینکه هم بهرۀ خودشان و هم جمع، زیاد بشود و هم مانع نشوند.
گاهی حضور و وجود یک نفر در جمع، اختلال در اجرا ایجاد میکند که استغفار درمانش است. گاهی کینه، گاهی حسد، گاهی بغض، گاهی تشتت، خیلی راحت به جمع سرایت میکند.
گاهی حالات انسان برای همه مشهود است که [از جهت سلوکی] لازم نیست و گاهی سرایت دارد، یک نفر با نشاط است وارد یک جمع میشود، گاهی در جمع اثر میگذارد و سرایت دارد.
حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری
با قرآن 2)
نوشته شده توسطكبري جعفري 7ام آذر, 1397
فکر نکنید که این قرآن خواندنها ضایع میشود، بلکه وقت دیگری جواب میدهد.
مطمئن باشید هر آیهای که خواندید، حتی اگر الآن بهرۀ محسوسی از آن نبرید، بعدها نتیجۀ آن را خواهید دید؛ فقط گاهی مرور میخواهد، گاهی تکرار میخواهد، گاهی توجه میخواهد.
نفس در مسیر احیاء است و هرچه پیش میرود، بهتر میشود. گاهی باید این آیات را خواند و خواند و خواند و باور کرد که روزی از درون شروع میکند به جواب دادن.
جواب دادن به این معنا که انسان احساس میکند این خواندن، مثل غذا باعث رشد او شده است. بالاخره ارتباطش با قرآن برقرار میشود و بیشتر میشود.
حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری
با قرآن 1)
نوشته شده توسطكبري جعفري 3ام آذر, 1397
ما با قرآن، این کتاب الهی خیلی فاصله داریم. درواقع، به خودمان ظلم میکنیم. فرصت اجرای کارهای بسیاری در زمینۀ قرآن وجود دارد.
نهجالبلاغه، که برادر قرآن است، بخشی از فرمایشات حضرت آقا امیرالمؤمنین (علیهالسلام) است. در این کتاب میبینید که چطور این حضرت درمقابل قرآن و آورندۀ آن، رسول خدا (ص)، خضوع میکند. ببینید اهلبیت چقدر با قرآن اُنس داشتند و چقدر آن را تلاوت میکردند.
گاهی اسیر توهم هستیم. گاهی با خیالات خود زندگی میکنیم و نمیتوانیم با قرآن ارتباط ایجاد کنیم. این مشکل قابل رفع است،
با کثرت تلاوت، توجه بیشتر و اجرای مقدماتی که دارد. گاهی که باید مطالعه کرد، مطالعه کنیم. گاهی که باید ترجمه اش را خواند، بخوانیم. گاهی که باید تفسیر خواند، بخوانیم و با این کتاب الهی آشنا شویم.
در قیامت، اینها دستگیر ما هستند. دست ما را میگیرند و رشد میدهند.
پس با قرآن فاصله نداشته باشیم.
حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری
مردم در جامعه شایسته
نوشته شده توسطكبري جعفري 14ام مهر, 1397.
یکی از مؤلفه های جامعه شایسته بر مبنای اصل اخوت، بحث حلم است.
حلم یعنی نفس انسان به اطمینان و آرامشی برسد که در برخورد با ناملایمات از غضب باز بماند و خشمگین نشود.
حلم با کظم غیظ تفاوت دارد. در کظم غیظ، شما خشمگین میشوید اما خشمتان را بروز نمیدهید. اما در حلم شما اصلاً غضبناک نمیشوید.
دانشمندان اخلاق در تعریف حلم میگویند: “حلم یعنی، نگهداشتن نفس از ایجاد غضب.”
امیر المؤمنین(ع) میفرمایند: اگر بردبار نیستی، خودت را شبیه انسانهای بردبار قرار بده. چون کسانی که خودشان را شبیه کسی قرار میدهند، امید است که مانند آنها بشوند.
برای اینکه شبیه انسانهای حلیم شویم باید سه کار را انجام دهیم.
کظم غیظ
یعنی اگر غضبناک شدی، غضبت را بروز، نده و از حق و عدالت خارج نشو.
یکی از مصادیق عدم خروج از حق و عدالت، این است که اگر سرّی را از کسی میدانید، به محض اینکه خشمگین شدی، سرّ او را فاش نکنید.
مداراکردن با مردم
مدارا کردن یعنی مهربان بودن و نسبت به آنها رأفت داشتن و در برابرشان تواضع داشتن و شخصیت مردم را محترم شمردن.
حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند: خداوند به من امر کرده است که با مردم مهربان باشم و با آنها مدارا کنم.
امیرالمؤمنین(ع) فرمودهاند: دلیل عقل، مدارا کردن با مردم است. هر کسی با مردم مدارا نمیکند عاقل نیست.