« خداوند عهده دار کار یوسف شد | ظاهر بین نباشیم » |
حدیث زندگی 5
نوشته شده توسطكبري جعفري 24ام اسفند, 1398
حکمت پنجم
قال علی علیه السلام
الْعِلْمُ وِرَاثَةٌ کَرِیمَةٌ، وَالاْدَابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ، وَالْفِکْرُ مِرْآةٌ صَافِیَةٌ.
و درود خدا بر او فرمود: دانش، ميراثي گرانبها، و آداب، زيورهاي هميشه تازه، و انديشه، آيينه اي شفاف است.
شرح حکمت پنجم
مولا در این بخش از کلمات قصار اشاره به سه نکته مهم میفرمایند
علم و دانش میراث گرانبهایى است ؛ (الْعِلْمُ وِرَاثَةٌ کَرِیمَةٌ).
?اشاره به این که گرانبهاترین میراثى که انسان از خود به یادگار مى گذارد علم و دانش است و به ارث گذاشتن مواهب مادى افتخارى است.
?این سخن شبیه روایتى است که از رسول خدا صلى الله علیه وآله نقل شده که مى فرماید:
دانشمندان وارثان انبیا هستند چرا که انبیا دینار و درهمى از خود به یادگار نگذاشتند، بلکه علم و دانش به ارث گذاشتند پس هر کس از آن بهره اى بگیرد بهره فراوانى برده است
در دومین جمله میفرمایند:
آداب (انسانى)، لباس زیبا و کهنگى ناپذیر است ؛ (وَالاْدَابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ).
منظور از «آداب» فضایل اخلاقى مخصوصاً چیزهایى است که مربوط به روابط اجتماعى است مانند: تواضع، امانت، صداقت، محبت، خوشرفتارى، فصاحت و بلاغت در بیان.
«مُجَدَّدَة» به معناى چیزى است که پیوسته تجدید و نو مى شود و هرگز کهنه نخواهد شد.
?بر این پایه، مفهوم کلام امام علیه السلام چنین است که این صفات برجسته انسانى همچون لباس هاى زیبایى است که آدمى در تن مى کند و هرگز فرسوده نمى شود بر خلاف لباس هاى ظاهرى که هم کهنه مى شود و هم ممکن است دست سارقان به آن دراز شود و هم جنبه ظاهرى دارد و در اعماق وجود انسان تأثیر گذار است.
?در روایات اسلامى براى «أدب» تفسیرهاى گوناگونى ذکر شده که در واقع هر کدام اشاره به مصداقى از آن است:
?در حدیث کوتاه از امیر مؤمنان على علیه السلام مى خوانیم: الاْدَبُ یُغْنی عَنِ الْحَسَبِ ؛ ادب انسان را از شرافت خانوادگى و فامیلى بى نیاز مى کند.
?در حدیثى دیگر از امام امیر مؤمنان علیه السلام مى خوانیم:
براى این که ادب داشته باشى همین بس که از آنچه براى دیگران نمى پسندى دورى کنى.
همان گونه که در بالا گفتیم، ادب و آداب مفهوم وسیعى دارد که همه فضایل اخلاقى مخصوصا آنچه را مربوط به اخلاق اجتماعى است در بر مى گیرد که بزرگترین افتخار آدمى و مایه آبرومندى او در اجتماع است.
سپس امام در سومین جمله مى فرماید
فکر آئینه صافى است: (وَالْفِکْرُ مِرْآةٌ صَافِیَةٌ).
?منظور از فکر همان اندیشیدن پیرامون مسائل مختلفى است که بر انسان وارد مى شود و به تعبیر فلاسفه حرکتى ذهنى است به سوى مقدمات و از مقدمات به سوى نتیجه ها.هرگاه این اندیشه از هوا و هوس و حجاب هاى معرفت دور بماند، آئینه شفافى خواهد بود که چهره حقایق را به انسان نشان مى دهد و راه صحیح را در پرتو آن مى یابد، دوست را از دشمن و صواب را از خطا و حق را از باطل خواهد شناخت.
به همین دلیل برترین عبادت در روایات اسلامى تفکر شمرده شده است:
تفکر ،تفکر …فقط تفکر هست که انسان را به درجه های بالاتر میرساند.
در حدیثى از امام صادق علیه السلام آمده است: تَفَکُّرُ سَاعَة خَیْرٌ مِنْ عِبَادَةِ سَنَة: یک ساعت اندیشیدن بهتر است از عبادت یک سال.
یا علی
شرح حکمت5/ نهضت نهج البلاغه خوانی
فرم در حال بارگذاری ...