« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »
  • تماس

موضوع: "دل نوشته"

لبخند خدا.....

نوشته شده توسطكبري جعفري 27ام تیر, 1396

 

بخند دخترم…

بخند به روزهای قشنگی که در پیش رو داری…

بخند به سال های خوب و سبزی که باید تجربه کنی…

بخند به روی آدمهایی که کنارتن و هیچوقت تنهات نمیزارن که خنده تو براشون به معنای زندگیه…

فقط لبخند بزن همین… دختر زیبا روی من همه روزها و سال هات زیبا …

 

***روزت مبارک***

 

یا ابا صالح المهدی ادرکنی....

نوشته شده توسطكبري جعفري 22ام اردیبهشت, 1396

 

منم آن گنهه کار سیه روی

معروفم به گدایی در این کوی

 

من ز دنیا خسته، به انتظار نشسته ام

تا که انا مهدی گوید و لبیک گویم

 

 

به امید صبح ظهور

نوشته شده توسطكبري جعفري 17ام اردیبهشت, 1396

السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اَباصالحَ المَهدی

یا خَلیفةَالرَّحمنُ و یا شَریکَ الْقُرآن

 

 

این چنین بر دلم افتاد … به امّید خدا …
غم مخور … می رسد امداد به امّید خدا

چه قدَر عقده در این سینه ی ما جمع شده
عقده ها می شود آزاد به امّید خدا

با دعای «فرج» و «ندبه» ی او مأنوسیم
کی اثر می کند «اوراد» به امّید خدا ؟

گره از کار گِره خورده ی ما باز شود
فرصتی می شود ایجاد به امّید خدا ..

خبر آمدنش را همه جا پخش کنید
می رسد لحظه ی میعاد به امّید خدا

منتقم می رسد و روز ظهورش حتماً
می شود فاطمه دلشاد به امّید خدا…

به امید صبح ظهور که تنها راه پایان مشکلات و گرفتاریها و آغاز خوشیهاست…

شعر سعدی که علامه زیاد زمزمه می کرد

نوشته شده توسطكبري جعفري 14ام اردیبهشت, 1396


 

دکتر حجت الاسلام و المسلمین احمد احمدی از شاگردان علامه طباطبای در خاطره ای از استاد خویش گفت: مرحوم علامه طباطبایی(ره)، یکی از اشعار سعدی را بسیار دوست داشت و مدام این شعر را بر لب زمزمه می کرد، آن شعر این است که می گوید:


ره عقل جز پیچ در پیچ نیست
برِ عارفان جز خدا هیچ نیست

توان گفتن این با حقایق شناس
ولی خرده گیرند اهل قیاس

که پس آسمان و زمین چیستند؟
بنی آدم و دیو و دد کیستند؟

پسندیده پرسیدی ای هوشمند
جوابت بگویم درایت پسند

که خورشید و دریا و کوه و فلک
پری و آدمی زاد و دیو و مَلَک

همه هرچه هستند ازآن کمترند
که با هستیش نام هستی برند

عظیم است پیش تو دریا به موج
بلندست خورشید تابان به اوج

ولی اهل صورت کجا پی برند
که ارباب معنی به ملکی درند

که گر آفتاب است یک ذره نیست
وگر هفت دریاست یک قطره نیست

چو سلطان عزت علم بر کشد
جهان سر به جیب عدم درکشد

 

http://allametabatabaei.ir/

صدای قدمش می آید....

نوشته شده توسطكبري جعفري 7ام اردیبهشت, 1396

بشنو از دور صدای قدمش می آید

رسد آن دم که نقاب از رخ خود بگشاید 

 

میرسد عطر حضورش به مشام دل من

آخر آید که فروغش به جهان بنماید 

 

بوی پیراهن یوسف رسدم از همه جا

نور چشم دل من آرد و روح افزاید 

 

بشنو آهنگ صدای قدم یار عزیز

که چنان است که هوش از سر من برباید
 

 میوزد خوب نسیمی ز سوی منزل دوست

شاید این لحظه به من رخ بنماید شاید
 

 چشم دل باز کن و آمدن یار ببین

چون تو بیدار شوی بر تو نظر فرماید
 

 عاقبت میرسد او صحن دل آماده کنید

لایق دیدن او چشم تو باشد باید