« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »
  • تماس

سلام حضرت عشق

نوشته شده توسطكبري جعفري

امام رضا

بیار حاجت خود را که وقت باران است
که لحظه لحظه شب استجابت است اینجا

بگیر دامن شمس الشموس عالم را
گدایی ام بکنی اوج عزت است اینجا

رسیده ام به حرم با دوچشم بارانی
شب ولادت آقا قیامت است اینجا

سلام حضرت سلطان سلام حضرت عشق
هزار مرتبه عرض ادب به ساحت عشق

کریم گرکه تو باشی گدا نمی‌ماند
توسفره پهن کنی بینوا نمی‌ماند
کنار پنجره فولاد تو امام رئوف
بدون شک نگرفته شفا نمی‌ماند
شفاست پشت شفا پس دلیل آن این است

شاعر: مهدی نظری

 

 

 

 

ولادت هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت

حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام بر محبان و شیفتگان خاندان عصمت و طهارت مبارکباد

 

 

 

آیا واقعاً پیامبر، پیامبرِ رحمت بود؟

نوشته شده توسطكبري جعفري 12ام آذر, 1396


پیامبر رحمت


منزل یکی از آشنایان دعوت بودیم. اخبار، گزارشی از مناطق تحت اشغال داعش پخش کرد. خانه‌های ویران‌شده و مردمی آواره، کودکانی یتیم و مادرانی فرو رفته در غم فرزندان… تصاویری که دل هر انسان آزاده‌ای را به درد می‌آورد. در سویی دیگر عناصر داعش با پرچم «لا اله الا الله و محمد رسول الله» در شهر، حرکت می‌کردند. یکی از دوستان از من پرسید: «واقعاً اینها پیرو قرآن هستند؟ آیا سیره پیامبر همین بود؟ در یکی از کانال‌ها تلگرامی خواندم که مسلمان‌ها در صدر اسلام همین طور با مردم رفتار می‌کردند!» 

 

گفتم بله عزیزم! دقیقاً! این رفتارها تازه نیست! بلکه واقعا ریشه در صدر اسلام دارد! اصلاً گروهی بودند به نام خوارج، که شکم زن‌های باردار را پاره می‌کردند. کودک را در آغوش مادرش سر می‌بریدند. بیگناهان را گردن می‌زدند و خانه‌ها را ویران می‌کردند. شعارشان هم این بود: «إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ»[1] می‌دانی یعنی چه؟ یعنی «حُكم، تنها از آنِ خداست».

با همین شعار، و به اسم خدا و به نام دین، چه جنایاتی که نکردند. امیرالمؤمنین درباره همین افراد گفتند که این جماعت، از کلامِ حق، اراده‌ی باطل می‌کنند. حرفشان و شعارشان حق است! اما منظور و مقصودشان ناحق است![2] پس ما در یک دو راهی هستیم. یا اسلامِ خوارج… یا اسلام علی (علیه السلام) همانطور که گاهی در دو راهیِ اسلامِ معاویه و اسلام علی (علیه السلام) و گاهی دیگر، در دوراهی اسلامِ یزید و اسلام حسین (علیه السلام) قرار می‌گیریم. هرچند اسلامی که در مقابل اسلام ائمه باشد، کُفری بیش نیست. اما این دو راهی‌ها همیشه بوده، پس باید ببینیم که در کدامین قبیله‌ایم! 

ادامه »

علت نامگذاری هفته وحدت چیست؟

نوشته شده توسطكبري جعفري 9ام آذر, 1396

فاصله میان ۱۲ ربیع الأول که سالکَرد ولادت بیامبر اکرم (ص) بنا بر روایات أهل سنت تا ۱۷ ربیع الأول که تاریخ ولادت رسول الله محمد صلى الله علیه و آله بنا بر روایات موجود در شیعه است ، از سوی امام خمینی ره ، به عنوان هفته وحدت نامکَذاری شده است .

 

اختلافی که بین روایات اهل سنت و شیعیان درباره روز میلاد پیامبر اکرم(ص) وارد می باشد، بهانه ای شد که حضرت امام خمینی(ره)، بنیانگذار فقید انقلاب اسلامی ایران، فاصله بین این دو تاریخ را بعنوان «هفته وحدت» اعلام کنند.

باید میراث نبوت را پاس داریم تا به قهقرای جهل و ظلمت سقوط نکنیم. پیام هفته وحدت این است که با دست اتّحاد و ذهن هوشیار، در سایه دستورات پیامبر خدا(ص) و عترت پاک آن حضرت، مجال از تفرقه افکنیِ بیگانگان بگیریم.

پیام هفته وحدت این است که در سایه قرآن و سنت و سیره رسول اکرم صلی الله علیه و آله، وحدت و یکرنگی خود را حفظ کنیم. در سایه امامت و ولایت، صراط مستقیم جمهوری اسلامی را بپیماییم و جز در مقابل خدا و رسولش(ص) برای کسی سر خَم نکنیم.

گفتنی است که طبق روایات اهل سنت، روز میلاد پیامبر اعظم 12 ربیع الاول است، در حالی که شیعیان معتقدند ایشان در 17 ربیع الاول پا به جهان گذارده اند که این هفت روز بعنوان هفته وحدت نامگذاری شده است.
 

دلیل نام گذاری هفته وحدت چیست؟

۱-به دلیل این که دین اسلام دین کامل و تحریف نشده یکتاپرستی است.
۲-برای حفظ وحدت میان اهل سنت وشیعه که در زادروز رسول ا… اتفاق نظرندارند.
۳-برای این که قرآن کتابی است آسمانی و جامع که برای راهنمایی همه بشریت نازل شده.
۴-به دلیل پیروزی انقلاب اسلامی که مدیون وحدت امت اسلامی است.

ادامه »

فرهنگ سازى اقامه نماز در سیره پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله)

نوشته شده توسطكبري جعفري 9ام آذر, 1396

 

روش الگویى

یكى از مؤثرترین روش هاى ترویج یك ارزش، ارائه الگوهایى مطلوب و دلپسند است كه نزد افراد جامعه مقبولیت داشته باشند. چنین افرادى كه عمدتا به خاطر نفوذ اجتماعى، منزلت و اعتبار ویژه اى نزد گروه هاى مختلف اجتماعى دارند رفتارشان در موقعیت هاى متفاوت مى تواند به عنوان نمونه و سرمشق قرار گیرد.

ازآنجاكه نبى مكرم اسلام صلى الله علیه و آله به عنوان بزرگ ترین مربى بشریت، وظیفه انتقال پیام وحى را به جامعه انسانى بر عهده داشتند، كوشیدند با استفاده از روش الگویى و مشاهده مستقیم، آموزه هاى دینى و ازجمله نماز را به مخاطبان خود بیاموزند.

ویژگى هاى شخصیتى پیامبر صلى الله علیه و آله، ازجمله تواضع، دلسوزى نسبت به امت، اخلاق كریمانه، مدارا، تسامح، خوش رویى و سخاوت، سجایایى بودند كه در كنار معنویت عظیم ایشان او را فردى دوست داشتنى و محبوب قرار داده بود. ازاین رو، بسیارى از كسانى كه شیفته او بودند و دل به مسلمانى سپرده بودند، با زیر نظر گرفتن رفتارهاى او سعى مى كردند خود را متخلق به اخلاق و آداب وى كنند.

رفتارها و آداب پیامبر صلى الله علیه و آله در اقامه نماز، یكى از عمیق ترین و خالصانه ترین رفتارهاى یك بنده با پروردگار خویش را به تصویر مى كشد. خضوع وى در برابر خداوند، حالت بنده اى را به تصویر مى كشید كه در برابر خالق جز زبونى و پستى سرمایه اى دیگر ندارد: ان النبى كان اذا قام الى الصلوة كانّه ثوب ملقى؛ رسول خدا صلى الله علیه و آله وقتى به نماز مى ایستاد مانند جامه اى بود كه روى زمین افتاده باشد (مجلسى، 1404ق، ج 84، ص 248؛ طباطبائى، 1382، ص 238). و چون به ركوع مى رفت، چنان در مقابل خداوند تعظیم مى كرد كه اگر مقدارى آب بر پشت او ریخته مى شد ثابت مى ماند و از هیچ طرف فرو نمى ریخت (حرعاملى، 1409ق، ج 6، ص 324). دگرگون شدن حالش (مجلسى، 1404ق، ج 84، ص 258) و پریدگى رنگش (محدث نورى، 1408ق، ج 4، ص 93) هنگامى كه به نماز مى ایستاد، همه بیانگر درك حضور حضرت حق بود.

ادامه »

امامت با وراثت منتقل می شود یا لیاقت؟

نوشته شده توسطكبري جعفري 7ام آذر, 1396


سوالی که در باب امامت ائمه ممکن است به ذهن برسد اینست که این امامت ها بر اساس وراثت رخ داده باشد نه لیاقت.

 



گرچه معمولاً فرزند خصوصیات والدین را در خود دارد اما در تاریخ مواردی هم دیده می شود که فرزند و پدر با هم مطابقت ندارند. مثال برای انتقال نبوت به فرزند در حضرت آدم(علیه السلام) و ابراهیم(علیه السلام) و یعقوب(علیه السلام) …بوده است و مثال برای عدم مطابقت پسر با پدر در حضرت نوح و پسرش کنعان بوده است.

پس وراثت مادی ممکن است همراه با وراثت معنوی و خلافت معنوی باشد و ممکن است فقط منحصر به خصوصیات مادی و وراثت مادی باشد. اما شیعه ادله نقلی ای برای اثبات امامت دوازده گانه دارد. و البته دلایل عقلی ای نیز بر لزوم امامت و استمرار هدایت بعد از پیامبر دارد که اصل وجود امام بعد از پیامبر(صلی الله و علیه وآله) را اثبات می کنند.

 

دلایل نقلی

اما در شیعه برای امامت هر دوازده ائمه(علیهم السلام) دلایل نقلی وجود دارد.
یکی از ادله نقلی، حدیثی است که جابربن عبدالله انصاری از پیابر(صلی الله و علیه وآله) نقل نموده است: يا جابِرُ هُمْ خُلَفائى وَ ائِمَّة الْمُسْلِمينَ مِن‏ بَعْدى، اوَّلُهُمْ عَلِىُّ بْنُ ابى طالِبٍ ثُمَّ الْحَسَنُ، ثُمَّ الْحُسَيْنُ، ثُمَّ عَلِىُّ بْنُ الْحُسَيْنِ، ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِىٍّ الْمَعْرُوفُ فِى التَّوْراة بِالْباقِرِ، وَ سَتُدْرِكُهُ يا جابِرُ فَاذا لَقيتَهُ فَاقْرِأْهُ مِنِّى السَّلام، ثُمَّ الصّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ، ثُمَّ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ، ثُمَّ عَلِىُّ بْنُ مُوسى‏، ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلّىٍ، ثُمَّ عَلِىُّ بْنُ مُحَمَّدٍ، ثُمَّ الْحَسَنُ بْنُ عَلِىّ، ثُمَّ ابْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلّىٍ سَمِيِّى وَ كَنِيِّى حُجَّة اللهِ فِى ارْضِهِ وَ بَقِيَّة اللهِ فى بِلادِهِ، ذلِكَ الَّذى يَفْتَحُ اللهُ عَلى‏ يَدِهِ مَشارقَ الْارْضِ وَ مَغارِبَها، ذلِكَ الَّذِى يَغِيبُ عَنْ شِيعَتِهِ غَيْبَة لا يَثْبُتُ فيها عَلَى الْقَوْلِ بِامامَتِهِ الّا مَنِ امْتَحَنَ اللهُ قَلْبَهُ بِالْايمانِ…[1]

بر اساس این حدیث پیامبر(صلی الله و علیه وآله) ائمه را اسم می برند.
همچنین در منابع شیعه و سنی احادیث مختلفی وجود دارند که جانشینان پیامبر(صلی الله و علیه وآله) را 12 نفر معرفی نموده اند.

ادامه »

آیا مؤمنان را از اثر سجده‌‌هایشان می‌‌توان شناخت؟

نوشته شده توسطكبري جعفري 4ام آذر, 1396


معیاری که در قرآن اعلام شده مبنی بر اینکه مؤمنان را از اثر سجده‌هایشان می‌توان شناخت، آیا باعث تحریک حس نفاق و ریاکاری در بین افراد نمی‌شود؟

 

آیه 29 سوره فتح که می‌گوید «مؤمنان را از اثر سجده‌‌هایشان می‌‌توان شناخت»، آیا باعث تحریک حس نفاق و ریاکاری در بین مؤمنان نمی‌شود؟

 

 

پاسخ اجمالی

در آیه 29 سوره فتح می‌خوانیم: «محمد، فرستاده خداست؛ و کسانى که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند؛ پیوسته آنان را در حال رکوع و سجود می‌بینى در حالى که همواره فضل خدا و رضاى او را می‌طلبند؛ نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمایان است؛ این توصیف آنان در تورات و توصیف آنان در انجیل است».

در این آیه مبارکه، خداوند در مقام توصیف پیامبر اسلام(ص) و یاران واقعی حضرتشان است. اولین ویژگی آنان شدت عمل در برابر کفار و رحمت و مهربانی‌شان با یاران و مسلمانان است.

در وصف بعدی، خداوند آنان را انسان‌هایی معرفی می‌کند که همواره در حال عبادت خداوند بوده و همه اعمالشان برای او می‌باشد و دائم در رکوع و سجود و همیشه به دنبال فضل و رضایت پروردگارشان هستند. بعد از این توصیفات، قرآن نشانه‌ای برای آنان بیان می‌کند که همان وجود اثر سجده در صورت‌های آنان است: «سِیماهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُود».

«سیما» در اصل به معناى علامت و هیئت است، خواه این علامت در صورت باشد، یا در جاى دیگر بدن، هر چند در استعمالات روزمره فارسى به نشانه ‏هاى صورت و وضع ظاهرى چهره گفته میشود.

به تعبیرى دیگرى “قیافه” آنها به خوبى نشان میدهد که آنها انسان‌هایى خاضع در برابر خداوند و حق و قانون و عدالت‌اند، نه تنها در صورت آنها که در تمام وجود و زندگى آنان این علامت منعکس است.[1]

ادامه »