سلام حضرت عشق
نوشته شده توسطكبري جعفريبیار حاجت خود را که وقت باران است
که لحظه لحظه شب استجابت است اینجا
بگیر دامن شمس الشموس عالم را
گدایی ام بکنی اوج عزت است اینجا
رسیده ام به حرم با دوچشم بارانی
شب ولادت آقا قیامت است اینجا
سلام حضرت سلطان سلام حضرت عشق
هزار مرتبه عرض ادب به ساحت عشق
کریم گرکه تو باشی گدا نمیماند
توسفره پهن کنی بینوا نمیماند
کنار پنجره فولاد تو امام رئوف
بدون شک نگرفته شفا نمیماند
شفاست پشت شفا پس دلیل آن این است
شاعر: مهدی نظری
ولادت هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت
حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام بر محبان و شیفتگان خاندان عصمت و طهارت مبارکباد
بگن تو مناجات چی میخوای بگی؟
نوشته شده توسطكبري جعفري 31ام فروردین, 1401اگه تاریک و تلخ و تنها شدیم
همه جای خالی نور توئه
اگه درد داریم اگه خسته ایم
دوای تمومش ظهور توئه
خدا عاشقاتو سوا می کنه
شب قدری حاجت روا می کنه
دعای تو پشت سر ماست چون
پدر واسه بچه ش دعا می کنه
میدونم محاله جوابم کنی
میدونم محاله خرابم کنی
خدا رو چه دیدی شاید هم منو
برای خودت انتخابم کنی
به هر کی بگه چی میخوای از خدا
میگم که سپردم به صاحب زمان
بگن تو مناجات چی میخوای بگی؟
میگم الاَمان الاَمان الاَمان…
بگن آرزوی محالت چیه؟
بگم که بدونم که آقام کجاس…
بگن که چه جوری صداش می زنی
میگم الغیاث الغیاث الغیاث الغیاث…
شب قدر من نور بارون میشه
با ذکری که شیرین تره از عسل
به جای تموم مناجات ها
میگم العجل العجل العجل….
مگه میشه امشب من و رد کنی
مگه میشه امشب منو راه ندی
به شوق تو قرآن و وا می کنم
میگم سیدی سیدی سیدی
اللهم عجل لولیک الفرج
چگونه ميتوانيم هم خداوند را خالصانه عبادت کنيم؟
نوشته شده توسطكبري جعفري 22ام فروردین, 1401
چگونه ميتوانيم هم خداوند را خالصانه عبادت کنيم؟
پاسخگو : حضرت آیت الله مصباح یزدی حفظه الله چگونه ميتوانيم هم خداوند را خالصانه عبادت کنيم وبه ياد غير او نباشيم، وهم محبت 14 معصوم را در دل داشته باشيم؟
ابتدا سؤال سادهاي را مطرح ميکنيم : آيا ممکن است شما کسي را دوست داشته باشيد ، ولي متعلقات او را دوست نداشته باشيد ؟
هر کس بهرهاي از محبت برده باشد ميداند که لازمه محبت به کسي ، محبت به آثار و متعلقات اوست . حتي انسان صداي محبوب و بوي بدنش را هم دوست ميدارد ؛ هم چنين خانه و فرزند و لباس و ساير متعلقاتش را . پس چگونه ممکن است کسي خدا را دوست داشته باشد و زيباترين جلوههاي خدا و محبوبترين محبوبهاي او را دوست نداشته باشد ؟
مخصوصاً با توجه به اينکه ما معمولاً خدا را هم به وسيله مخلوقاتش ميشناسيم و خوبيها و زيباييهاي او را در آيينه خوبيهاي بندگان شايسته تماشا ميکنيم. و بالاخص با توجه به اينکه آنان واسطه فيض براي ساير مخلوقات هستند و همه چيز به طفيل وجود ايشان آفريده شده است و راه رسيدن به خدا از مجراي وجود ايشان ميگذرد.
«إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا»
(احزاب / 56)
از خداوند تعالي توفيق شما را در شناخت اسلام و عمل به وظايف خواستاريم
گفتگوی دینی
خودمان خودمان را نصیحت کنیم
نوشته شده توسطكبري جعفري 17ام فروردین, 1401
یک لقمه کتاب
((یَمْزُجُ الْحِلْمَ بِالْعِلْمِ وَ الْقُولَ بِالْعَمَلْ))
اشکال کار ما همین یک تکه است، قول را آمیخته کند با عمل.
قول ما و حرف ما خیلی خوب است منتها مشکل در عمل است که بتوانیم عمل کنیم.
شرب خمر حرام است و گفته اند اگر کسی شراب خمر هم کند، هشتاد تازیانه به او میزنند.
این چیزهایی که امیرالمومنین اینجا گفته و از آنها برحذر داشت ما را، از شرب خمر خیلی بالاتر است، منتها چرا برایش 80 تازیانه درست نمی کنند؟
چون مسئله اینها با تازیانه حل نمی شود، مسئله اش با اراده انسان و تامل انسان حل می شود و وسیله اش فقط نصیحت است.
آن چیزی که حقیقتاً میتواند ما را اصلاح کند، توجه ما و اهتمام ما و همت خود ماست که با نصیحت و با تبیین حاصل می شود.
واقعاً خودمان خودمان را نصیحت کنیم.
( کتاب شرح بخش هایی از #نهج_البلاغه در دیدارهای ماه رمضان هیئت دولت آیت الله خامنه ای) (راه روشن مدیران_ صفحه131)
دائم به یاد خدا بودن چه برکاتی دارد؟
نوشته شده توسطكبري جعفري 17ام فروردین, 1401
آیت الله جوادی آملی می گوید: «وقتی خدا دائما فیض میرساند حیف است انسان غافل باشد، ما باید ذکر کثیر داشته باشیم و یاد او در دل و نام او بر لب،میشود ذکر کثیر.»
*قرآن کريم دستورهاي فراواني دارد، برخي از آن دستورها مقطعي است; مثل اينکه ميفرمايد در ماه مبارک رمضان روزه بگيريد و مانند آن اما گاهي برخي از دستورهاي او دائمي است، از جمله آن کارها که ميفرمايد زياد آن کار را انجام بدهيد ياد خداست ﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثيراً﴾ فرمود خيلي به ياد خدا باشيد.
* سرّ اينکه خيلي بايد به ياد خدا بود بر اساس دو نکته است: يکی از آنها براي جذب خير است چون او «دائم الفيض علي البرية» است, «دَائِمَ الفَضلِ عَلَي البريَّة» است مرتّب دارد فيض ميرساند اينطور نيست که افاضه الهي تعطيلبردار باشد. اين دعاي نوراني شبهاي جمعه که ميگوييم «يا دَائِمَ الفَضلِ عَلَي البريَّة» از بهترين دعاهاست؛ يعني تو دائماً داري فيض ميرساني، اما فيض خداوند با اکرام همراه است.
*او «باسط اليدين بالعطيّة» است، حيف است انسان غافل باشد، وقتي دائماً او دارد فيض ميرساند ما بايد ذکر کثير داشته باشيم ياد او در دل و نام او بر لب، اين ميشود ذکر کثير, اگر او «دائم الفيض» است بايد دائماً به ياد فيّاض بود تا دائماً از فيض طرْفي بست.
*دلیل ديگر هم اين است که دشمن هم دائماً دارد وسوسه ميکند مگر ابليس انسان را آرام ميگذارد؟! مگر ابليس شب و روز دارد؟! مگر ابليس خواب و بيداري دارد؟! در خواب هم مزاحم آدم است، گاهي انسان خوابهاي خوبي نصيبش ميشود همانجا ميبينيد حادثهاي پيش ميآيد که حواسش پرت ميشود چه کسي اين کار را کرده؟ او در خواب هم مزاحم آدم است. پس اصرار قرآن کريم بر اين است که دشمني داريد که هميشه درصدد وسوسه است وقتي دشمن شما هميشه درصدد وسوسه است شما هم هميشه آماده باشيد.
* نام خدا، ذکر خدا، اين «جوشن کبير» هر کدام از اينها طنابي است که اگر انسان اينها را بگيرد از هر سقوطي نجات پيدا ميکند؛ ولي آن ياد و آن نامي که انسان را به مقامي ميرساند جزء مخلَصين ميکند آن تنها ياد مبدأ نيست، ياد توحيد نيست، توحيد به تنهايي مشکل ما را حل نميکند خدا هست، آنکه مشکل ما را حل ميکند اين است که خدا از ما مسئوليت ميخواهد، ما به حضور او ميرويم ما از آن طرف نيامديم که در گودال فرو برويم، ما را آوردند که ببرند، نه اينکه آوردند که اينجا بگذارند يا در گودال بگذارند اينطور نيست.
آیت الله جوادی آملی / سلسه جلسات درس اخلاق در مسجد روستای احمدآباد شهرستان دماوند
عزیز لیلا
نوشته شده توسطكبري جعفري 23ام اسفند, 1400
السَّلامُ عَلَیْکَ یاعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ…
رُ خش چه صبح ملیحی ، لبش چه آب حیاتی
علی اکبر لیلاست بَه چه شاخه نباتی
بدون چشمه ی لعلش نبود در همه هستی
نه چشمه ای نه قناتی ، نه دجله ای نه فراتی
دمیده برسردنیا چه آفتاب بلندی
نشسته در شب لیلا چه ماه با برکاتی
قدش چه سرو بلندی ، چه گیسویی چه کمندی
چه مرتضی سکناتی ، چه مصطفی وجناتی
چه دلبری چه دلیری ، چه بی مثال و نظیری
چه یوسفی چه عزیزی ، “چه ماورای صفاتی”
حواس قافله رفته است در صدای اذانش
هلا چه حیّ علایی ، چه عجّلوا بصلوتی
حسین با پسرش ردّ شدند از غزل من
پسرچه ماه جمیلی ، پدر چه باب نجاتی
چه روزها که به لیلا گذشت و رفتی و می گفت
“مضی الزمان و قلبی یقول انّک آتی”
عباس شاهزیدی( خروش)