سلام حضرت عشق
نوشته شده توسطكبري جعفريبیار حاجت خود را که وقت باران است
که لحظه لحظه شب استجابت است اینجا
بگیر دامن شمس الشموس عالم را
گدایی ام بکنی اوج عزت است اینجا
رسیده ام به حرم با دوچشم بارانی
شب ولادت آقا قیامت است اینجا
سلام حضرت سلطان سلام حضرت عشق
هزار مرتبه عرض ادب به ساحت عشق
کریم گرکه تو باشی گدا نمیماند
توسفره پهن کنی بینوا نمیماند
کنار پنجره فولاد تو امام رئوف
بدون شک نگرفته شفا نمیماند
شفاست پشت شفا پس دلیل آن این است
شاعر: مهدی نظری
ولادت هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت
حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام بر محبان و شیفتگان خاندان عصمت و طهارت مبارکباد
تو عاقبـت به خیـر هستی
نوشته شده توسطكبري جعفري 5ام آبان, 1399از ابوهاشم روایت است،که از امام حسـن عسکری علیهالسّلام درباره این آیه سؤال کردم:
«ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَیْراتِ بِإِذْنِ اللهِ…»
(فاطر ۳۲)
«سپس اين كتاب (قرآن) را به گروهى از بندگان برگزيدهے خود به ميراث داديم.از ميان آنها عدّهاے بر خود ستم كردند، و عدّهاے ميانهرو بودند، و گروهى بهاذن خدا، در نيكيها پيشىگرفتند…»
ایشان فرمودند:
«تمام اینها که وارث کتاب هستند، از آل محمّدند؛
کسیکه ظالمبهنفس خویش است،
آن کسی است که اقرار به امام ندارد؛
و مقتصد کسی است که عارف به امام است؛
و سابق در خیرات خود امام می باشد».
من در دل درباره مقام و موقعیّت عظیمی که خداوند، به آل محمّد علیهمالسّلام داده است؛ فکر میکردم و گریهام گرفت.
امام علیهالسّلام نگاهی به من نموده و فرمودند:
«امـر بزرگتر از آن است که تو در دل دربارهی عظمت مقام و موقعیّت آل محمّد خیال کردے!
خدا را سپاسگزار باش؛که تو را از چنگزنندگان به دستآویز ولایـت این خاندان قرار داده…
…تو عاقبـت به خیـر هستی»!
مـولای مـن
نسـل در نسـل، شما مایه ایمـان منید من نفـس میکشم، از اینکه شما جـان منید
خدایا؛
عاقبـت ما را ختم به خیـر بفرما…
فتوکپیِ اشتباهات دیگران یعنی...
نوشته شده توسطكبري جعفري 3ام آبان, 1399
چهل جلسه توجیهی 3
فتوکپیِ اشتباهات دیگران یعنی…
▪️ این که کار اشتباهَت را گردن جامعه بیندازی و بگویی «رسم جامعه اینطوره؛ سنّت خانوادگیه؛ الان اینطوری مُد شده و…»، خودش اشتباهی دیگر است. حتی اگر مانند حادثه کربلا ۳۰ هزار نفر کار اشتباهی انجام دهند، دلیل نمیشود که تو هم فقط به این خاطر که بی اراده هستی، آنها را همراهی کنی.
▫️ اگر با توجیهاتی همانند خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت باش! یا چون همه رفتند و هیچ کس نمانده، من هم میروم، کارها به تایید میرسید، ما هم امروز باید دست از یاری امام زمان برمیداشتیم.
▪️ یکی از مهمترین کارها برای تعجیل در ظهور، گناه نکردن است، اما این روزها خوب و بدِ خیلی از کارها در جامعه جور دیگری اِلقا و تعیین شده و در واقع به سنّت و عُرف جامعه تبدیل شده است (درحالیکه آن کار از نظر اسلام شایسته نیست)؛ مانند سنّتهای غلط در مورد ازدواج، مهریه و…
▫️ اگر دیگران کار بدی میکنند، تو مانند فردی بی اراده تقلید نکن! تو حقِ انتخاب داری؛ باور کن متفاوت بودن، بهتر از گناهکار بودن است. اگر نمیتوانی شرایط را تغییر بدهی، لااقل برای اشتباه دیگران کف نزن!
▪️ ذغال سنگ و الماس هر دو از جنس کربن هستند، ولی الماس چون فشار بیشتری را تحمل کرده، تبدیل به سنگی با ارزش شده است.
#توجیه_المسائل_کربلا ۳
طلوع
نوشته شده توسطكبري جعفري 3ام آبان, 1399
و طلوع،طلعتِ چشمان جهانتاب تو هست
بعد از این خواب گرانی که زمین را برده
الهی غفلتمان را خاتمه ده و درد ظهور را دغدغهمان قرار بده…
جانفشانی در لیله المبیت...
نوشته شده توسطكبري جعفري 27ام مهر, 1399
❤️جانفشانی در لیله المبیت…
شب اول ربیع الاول سال سیزدهم یا چهاردهم بعثت حضرت علی بن ابیطالب (علیه السّلام) با اینکه احتمال کشته شدن ایشان بسیار زیاد بود در بستر پیامبر (صلی الله علیه و آله) خوابیدند و پیامبر به غار ثور رفتند و از آنجا به مدینه هجرت فرمودند. هنگامی که مشرکین به خانه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) یورش بردند و حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) را به جای پیامبر (صلی الله علیه و آله) در بستر یافتند و از هدف خود بازماندند.
به دلیل این فداکاری و از خودگذشتی حضرت علی بن ابیطالب (علیه السّلام) خداوند آیه 207 سوره مبارکه بقره را در فضیلت حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) نازل فرمودند: «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ» و از میان مردم کسى است که جان خود را براى طلب خشنودى خدا مى فروشد، و خدا نسبت به [این] بندگان مهربان است.
حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) به واقعه لیله المبیت در نامه ای که به معاویه در سال 36 هجرى نوشتند چنین اشاره کردند: «خویشاوندان ما از قریش مى خواستند پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) را بکشند و ریشه ما را در آورند و در این راه اندیشه ها از سرگذراندند و هر چه خواستند نسبت به ما انجام دادند..» (نهج البلاغة، نامه 9)