« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »
  • تماس

سلام حضرت عشق

نوشته شده توسطكبري جعفري

امام رضا

بیار حاجت خود را که وقت باران است
که لحظه لحظه شب استجابت است اینجا

بگیر دامن شمس الشموس عالم را
گدایی ام بکنی اوج عزت است اینجا

رسیده ام به حرم با دوچشم بارانی
شب ولادت آقا قیامت است اینجا

سلام حضرت سلطان سلام حضرت عشق
هزار مرتبه عرض ادب به ساحت عشق

کریم گرکه تو باشی گدا نمی‌ماند
توسفره پهن کنی بینوا نمی‌ماند
کنار پنجره فولاد تو امام رئوف
بدون شک نگرفته شفا نمی‌ماند
شفاست پشت شفا پس دلیل آن این است

شاعر: مهدی نظری

 

 

 

 

ولادت هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت

حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام بر محبان و شیفتگان خاندان عصمت و طهارت مبارکباد

 

 

 

حال ندارم فریب شیطان است....

نوشته شده توسطكبري جعفري 21ام اسفند, 1397


حال ندارم فریب شیطان است!!

آیت الله قاضی(ره):
این وسوسه شیطان است که شما گمان می کنید حال ندارید. باید توجه کرد به نماز اول وقت دائم الوضو بودن، نماز شب، مراقبه و محاسـبه از لزومات سـیر و سلوک است.

کافیه انسان یک بسم الله بگه پاشه و با همت قوی وضو بگیره و تلقین مثبت کنه و بگه من میتونم. مثلا هنگامی که اذان گفتن لباس بپوشه بره مسجد برای نماز جماعت.

راه های کسب حکمت

نوشته شده توسطكبري جعفري 21ام اسفند, 1397


وجود مبارک امام رضا(سلام الله علیه) فرمودند:

«إنّ الصَّمْتَ بابٌ مِن أبواب الحکمة»
 «صَمْت» یعنی سکوت. خیلی از ماها باید درس سکوت بخوانیم که چه وقت ساکت باشیم، چقدر حرف بزنیم و چطور حرف بزنیم.

مگر آدم همیشه حرف می‌زند؟! هر جا حرف می‌زند؟! هر طور که دلش خواست سخن می‌گوید؟! در حالی که حرف را به اندازه ضرورت می‌زنند قهراً فکرکرده حرف می‌زنند نه بیجا.

یکی از آداب حکیم شدن همین خاموش بودن، بجا سخن گفتن،کم سخن گفتن و مانند آن است. به ما گفتنه اند کم حرف بزن

و وقتی هم که می‌خواهی حرف بزنی هم خوب حرف بزن و هم حرفِ خوب بزن برای اینکه همه اینها را می‌نویسند و تو داری املا می‌کنی ﴿إِنَّ عَلَیْکُمْ لَحَافِظِینَ ٭ کِرَاماً کَاتِبِینَ﴾ و فرشته‌ها دارند می‌نویسند لذا مواظب باشید که خوب املا کنید.

——————————————–
بیانات حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در سلسله مباحث درس اخلاق،شهریور ماه 92


صد نگهبان شمشیر به دست

نوشته شده توسطكبري جعفري 19ام اسفند, 1397


 

 

از ابو سعید سهل بن زیاد نقل شده است که: ما در خانه «ابوالعباس فضل بن احمد بن ادریس» بودیم و صحبت از امام هادی علیه السلام به میان آمد. ابو العباس از پدرش نقل کرد که روزی نزد متوکل رسیدم، او را خشمگین و مضطرب دیدم. او به وزیرش «فتح بن خاقان» با خشم و غضب می گفت: این چه سخنانی است که در مورد این مرد می گویی و مرا از اجرای تصمیم باز می داری؟ فتح می گفت: یا امیرالمؤمنین! سخن چینها دروغ گفته اند. و بدین ترتیب تلاش می کرد متوکل را آرام سازد، ولی او آرام نمی گرفت و هر لحظه خشم و غضبش بیشتر می شد تا آنجا که گفت: به خدا سوگند! او را می کشم. او مرتب مردم را [علیه من] می شوراند و می خواهد فتنه ای برپا سازد و چشم طمع به دولت من دارد.

 

آن گاه دستور داد چهار نفر جلاد آماده شوند و به چهار نفر از غلامان خود دستور داد هنگامی که «علی بن محمد علیهماالسلام » وارد شد، بر او بتازید و با شمشیرهای خود او را قطعه قطعه کنید. ناگاه متوجه شدم امام هادی علیه السلام است که مأموران، حضرت را با وضع نامناسبی به حضور متوکل آوردند. ناگهان چهار غلامی که مأمور به قتل او بودند، به سجده افتادند و دستور متوکل را اجرا نکردند، و خود متوکل نیز از تخت به زیر آمده، عرض کرد: یابن رسول الله! چرا نابهنگام تشریف آورده اید؟ و مرتب دستها و صورت حضرت را می بوسید! حضرت فرمود: من به اختیار خود نیامده ام، بلکه به دعوت تو آمده ام و پیک تو مرا احضار نموده است.

ادامه »

پنجمین نور ولایت

نوشته شده توسطكبري جعفري 16ام اسفند, 1397


امروز جاده های بی حاشیه آسمان،
مردی را به زمین بدرقه می کند که در کوچه های جوانی،
فانوسی از بی کرانه دانش ها به دست می گیرد.

?مقدمش گلباران?

ولادت پنجمین نور ولایت ، امام محمد #باقر علیه السلام مبارک باد.

 

1551986581img_20190307_223344.jpg

 

دستورالعمل درباره ماه ولایت

نوشته شده توسطكبري جعفري 16ام اسفند, 1397


علامه حسن زاده آملی:

شهر مبارک ولایت به شما روى آورده، ان شاءالله، از رجبیون بوده باشید.

کسانى که مى خواهند مقامات لیالى قدر و شهرالله را ادراک کنند، از ابتداى شهر ولایت، که ماه رجب است، خودشان را آماده مى کنند، بعد از شهر ولایت، شهر رسول الله است و بعد از آن شهرالله است،غرض از اول ماه رجب، رجبیون اهل ولایت، کسانى که مى خواهند ادراک شهرالله کنند، خودشان را مواظب و مراقبند که عمده آن است که این حقایق در آدم تحقق یابد.

اینها که مى خوانیم عرفان نظرى است. خواندن درس طب چیزى است، اما عملى اش چیز دیگر است. آن دانستن فرمول و قواعد و فراگرفتن حرفى است، و اجرا کردن در مقام عمل حرفى است دیگر. عرفان عملى ورزیده شدن و ورزش کردن و پیاده کردن در متن ذات خود، و چشیدن و یافتن است، غیر از عرفان نظرى که آگاهى به مفاهیم اسماء و عبارات بوده و دانایى مفهومى است و غیر از آن دارایى حقیقى است.

خداوند، إن شاءالله، شما را مؤید بدارد، جانى پیدا کنید که اگر کتاب و اصطلاح و الفاظ را کنار بگذارید زبان حال شما این بوده باشد:

من آنچه خواندم همه از یاد من برفت
الا حدیث دوست که تکرار مى کنم

یک وجود قرآنى و یک انسان الهى شوید و بچشید و بیایید و برسید که:

ایام خوش آن بود که با دوست به سر شد
باقى همه بى حاصلى و بى خبرى بود

اگر چنانچه این کتابها و درس و بحث آدم را براى ابدش درست نسازد این تلاشها بى فایده است. تأمل در ابد بفرمایید ابد، یعنى هستیم که هستیم. داریم خودمان را در این مقطع زمان و در این نشأه، که مزرعه است، براى ابد مى سازیم: «اقرء و ارق». خداوند، إن شاءالله، سر شما را به اسرار ولایت نورانى بفرماید و ما هم در این دعاى خیر با شما شریک بوده باشیم.

شرح فارسی اسفار اربعه
علامه حسن زاده ی آملی