سلام حضرت عشق
نوشته شده توسطكبري جعفريبیار حاجت خود را که وقت باران است
که لحظه لحظه شب استجابت است اینجا
بگیر دامن شمس الشموس عالم را
گدایی ام بکنی اوج عزت است اینجا
رسیده ام به حرم با دوچشم بارانی
شب ولادت آقا قیامت است اینجا
سلام حضرت سلطان سلام حضرت عشق
هزار مرتبه عرض ادب به ساحت عشق
کریم گرکه تو باشی گدا نمیماند
توسفره پهن کنی بینوا نمیماند
کنار پنجره فولاد تو امام رئوف
بدون شک نگرفته شفا نمیماند
شفاست پشت شفا پس دلیل آن این است
شاعر: مهدی نظری
ولادت هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت
حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام بر محبان و شیفتگان خاندان عصمت و طهارت مبارکباد
اقتدا به امام حسین علیه السلام
نوشته شده توسطكبري جعفري 28ام شهریور, 1397
آن روز که جان خود فدا می کردیم با خون به حسین، اقتدا می کردیم چون منطق ما منطق عاشورا بود با نفی (خود) اثبات (خدا) می کردیم امروز هم همین منطق را داریم آنچه نباید به چشم آید و مطرح باشد، «خود» است. آنچه باید حاکم و خطدهنده و ارزش آفرین باشد، «خدا»است.
اگر جنگیدیم، دستور دین بود، اگر دست از جنگ کشیدیم، فرمان دین را اطاعت کردیم.
جنگ و صلح ما، نه به خواهش دل، نه به خواست «خود» بلکه طبق حکم خدا و فتوای فقیه و تکلیف شرعی است. اگر به این پایبند ومتعهد باشیم، در حال عبادت و بندگی هستیم، چه در خانه باشیم وچه در سنگر، چه تیر اندازیم یا سنگر بسازیم، چه درس بخوانیم چه آموزش نظامی بدهیم، چه در دوران صلح و شرایط عادی برای تامین «معاش »، تلاش کنیم، چه هنگام نماز هستی خود را در راه اسلام وانقلاب، «فدا» کنیم.
«خدا پرست »، کسی است که در هرجا و هر حال و شرایط، «امرخدا» را گردن نهد و از خودخواهی و خودپسندی و خودپرستی رها باشد.
کسی در اثبات خدا موفق است که «خود» را نفی کند یعنی: فرمان از «دین » بگیرد، نه از «دل » راه را بر مبنای «عقل »بپیماید، نه هوس!…
این، همان فرهنگ کربلا و منطق عاشوراست. البته خط امام مجتبی علیه السلام هم خط سید الشهدا است، و خط این دو، خط علی(ع)است. هرچند در ظاهر، شکلی متفاوت داشته باشد، ولی باطن امر،یکی است، و آن «اطاعت از امر خدا» و رعایت «مصالح اسلام »است، گاهی با نثار خون، گاهی با قرارداد صلح، گاهی با حمله،گاهی با عقب نشینی … .
مهم آنست که «ملاک »ها را فراموش نکینم! هوشیاری انقلابی وآمادگی رزمی و شرکت در سازندگی کشور و خدمت به انقلاب در همه عرصه ها و صحنه ها و میدانها، چهره های دیگری از همان «منطق عاشورایی » است…
مبادا وظیفه مان را فراموش کنیم… .
دو نکته طلایی از واقعه مباهله
نوشته شده توسطكبري جعفري 14ام شهریور, 1397
علاوه بر آموزه ها و مطالب روایی و تاریخی، که گواه بر برتری و مرجعیت دینی و سیاسی اهل بیت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) است، از کلام وحی به عنوان بالاترین منابع یاد شده است که آیات ارزشمندی را در خود به همراه دارد، که همگی گویای عظمت و جایگاه ممتاز خاندان عصمت و طهارت در دین مبین اسلام است.
یکی از زیباترین و مهمترین اسناد و مدارک معتبر قرآنی که حکایت بیانگر این جایگاه و عظمت می باشد، آیه مباهله است. این آیه زیبا و ارزشمند حکایت از یک واقعه تاریخی و برجسته دارد، که ارادت و محبت خاص پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) را نسبت به خاندان عصمت و طهارت بازگو می کند.
برداشتی آزاد از واقعه مباهله
یکی از مهمترین نکته ها و وقایع مهم تاریخ اسلام، جریان مباهله است. در بیست و چهارم ذی الحجّه سال دهم هجری پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) بنا به مأموریت الهی خود مبنی بر دعوت همه انسان ها به آیین مقدس اسلام، مسیحیان نجران را به دین مبین اسلام دعوت می کند، ولی در این ماجرای مهم تاریخی نکات و مطالب بسیار ارزشمندی در خصوص فرهنگ و آیین اسلام خود نمایی می کند.
برداشت اول: آیین اسلام دین عقلانیت و گفتگوی مسالمت آمیز
اگر چه در جریان مباهله برای بعضی افراد تنها جنبه نفرین و لعن کردن دو گروه یعنی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و همراهان گرامی اش و گروهی از مسیحیان نجران بزرگ نمایی می نماید، حال آنکه وقتی در جریان این واقعه تاریخی قرار می گیریم متوجه می شویم،
جانم علی....
نوشته شده توسطكبري جعفري 9ام شهریور, 1397
مبادا چشم لطفت را به روی ما ببندی تو
مزیّن می شود قدرم اگر قدری بخندی تو
علی حیدر علی مولا علی ذکر لب زهرا
علیّ عالی اعلا همان ماه بلندی تو
تو هستی سرور قلبم نشستی بر در قلبم
امیر خیبر قلبم درش از بیخ کندی تو
دلم جام تورا جوید سرم گام تورا جوید
لبم کام تورا جوید سراسر شور قندی تو
سراپا مشکلم آقا شکسته این دلم آقا
من عمری سائلم آقا به رویم در نبندی تو
به هر دشمن شدی غالب اطاعت از شما واجب
علیّ بن ابی طالب امیر بی گزندی تو
اسماعیل شبرنگ
مبلغ غدیر باشیم (5)
نوشته شده توسطكبري جعفري 6ام شهریور, 1397
روز شمار غدیر…..
۲ روز به عید غدیر خم، روز صلوات و برائت از دشمنان باقی است ..(۱)
در روز شنبه ۱۶ ذی الحجه سال ۱۰ ھ۔ق؛ ۲۸ اسفند سال ۱۰ ھ۔ش، ۱۶ مارس سال ۶۳۲ میلادی؛
چه اتفاقی افتاد؟؟
..قافلهی عظیم غدیر همچنان در حرکت است و از “مَرُّ الظَّهران” گذشته و به آبادی بعدی یعنی “عُسفان” رسیده است؛
…تا جایگاه موعود راهی باقی نیست….
جایی که خداوند مقدر داشته است تا رسولش، ولایت امیرمؤمنان و یازده فرزند او علیهم السلام را به مردم ابلاغ کند؛
و پس از اتمام حجت با مسلمانان، علے را به فرمانروایی آنان منصوب کند؛ چرا که چند روزی بیشتر از عمر مبارکش باقی نمانده است؛
..آری، … خداوند هیچ گاه زمینش را بدون حجت باقی نمی گذارد و پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله، امیرمؤمنان و فرزندانش حجت روی زمین خواهند بود؛
…از طرف دیگر، بنیان گذاران سقیفه مقارن جریان غدیر، پیمان نامهای امضاء کرده و به نظام دادن لشکر خود پرداختهاند تا از رسیدن خلافت به امیرمؤمنان علیهالسلام جلوگیری کنند
….در حقیقت ….. در این روز است که صف آرایی جمل،
صفین و نهروان شکل می گیرد و آیین نوپای اسلام به جای آنکه انسان های خاکی را با دستورات الهی به افلاک ببرد، گرفتار جهنم هوا و هوس میشود؛
…شماری دنیا طلب در بوستان دین لانه میکنند و گروهی منافقانه به بهانهی دفاع از دین ، تیشهی جاهلیت به ریشهی دین میزنند؛ …
تمام کج اندیشی ها در تاریخ اسلام، از این جا ریشه دارد؛
و یکی از آثار این پیمان نامهء ناپاک و صحیفهی شوم،
آنانی هستند که صاحب غدیر را به نام اسلام در محراب عبادت شهید میکنند و آب به آسیاب مال پرستان و شهوترانانی می ریزند که از عدالت علوی گریزانند؛
...هم چنین در صحیفهی ملعونه خطوط نا نوشته ای است که غدیر را تا قربانگاه کربلا، میکشاند ….
چه آگاهانه فرمود امام صادق عليهالسلام:
آنگاه که آن پیمان نامه نوشته شد، حسین به شهادت رسید.(۲)
و چه زیبا مَثلی آورد امام رضا علیهالسلام :
مثل اهل ایمان در قبول ولایت امیرمؤمنان در روز غدیر خم، همانند ملائکه در سجود شان مقابل حضرت آدم است و مَثل کسانی که در روز غدیر از ولایت امیرمؤمنان سرباز زدند،
مَثل شیطان است.(۳)
اشاره به روایتی از امام صادق عليه السلام: بحارالانوار ۱۷۱/۳۷
بحارالانوار ۳۶۶/۲۴ و ۱۲۳/۲۸
عوالم العلوم ۲۲۴/۳/۱۵
مبلغ غدیر باشیم (4)
نوشته شده توسطكبري جعفري 5ام شهریور, 1397
روز شمار غدیر…..
۳ روز به عید غدیر خم، به انجام مراسم “عقد اخوّت” بین برادران دینی باقی است ..(۱)
در روز جمعه ۱۵ ذی الحجه سال ۱۰ ھ۔ق؛ ۲۷ اسفند سال ۱۰ ھ۔ش، ۱۵ مارس سال ۶۳۲ میلادی؛
چه اتفاقی افتاد؟؟
..کاروانیان پس از خروج از مکه به “سَرِف” رسیده و از آن جا تا “مَرُّ الظَّهران” آمدهاند؛
…هنوز تا “غدیر خم” چند منزل دیگر باقی است؛ ….
…. انتخاب منطقهی ” غدیر ” از چند جهت قابل توجه است:
نخست از آن رو که در راه بازگشت از مکه، نزدیک دو راهیِ جدا شدن کاروانها و تقاطع مسیرهاست؛
در آینده، کاروان های حج، در راه رفت و برگشت، با رسیدن به وادی غدیر و نماز در مسجد پیامبر،
با این جایگاه تجدید خاطره و بیعت تازه خواهند کرد تا یاد آن در دل ها احیا گردد؛
دیگر آنکه “غدیر” محلی بسیار مناسب برای برنامهی ۳ روزهی پیامبر صلی الله علیه و آله و ایراد خطبه برای آن جمعیت انبوه بود؛
…منطقهی “غدیر خم” بیابانی باز و وسیع در مسیر سیلاب وادی “جُحفه” است؛
…این سیلاب از مشرق به مغرب جاری می شود و پس از عبور از غدیر به جُحفه می رسد و سپس تا دریای سرخ ادامه پیدا می کند و سیل های سالیانه را به دریا میریزد؛
..در این مسیر آب گیرهای طبیعی به وجود آمده است که پس از عبور سیل ، آب های باقیمانده در آن جمع میشوند و به آنها اصطلاحا “غدیر” میگویند؛
در مناطق مختلف غدیرهای زیادی در مسیر سیل ها وجود دارد که با نام گذاری، از یکدیگر شناخته میشدند؛
…این غدیر هم برای شناسایی از غدیر های دیگر “غدیر خم” نام دارد؛
…در کنار این آبگیر، ۵ درخت سرسبز و کهن سال از نوع “سَمُر” شبیه درخت چنار وجود دارد
که درختی خاص صحرا است؛
این ۵ درخت سایبانی دلپذیر برای مسافران خسته است.
در نتیجه، …. این بیابان وسیع به عنوان مکانی مناسب برای مراسم ۳ روزهی غدیر انتخاب میگردد؛
و جایگاه سخنرانی هم زیر همان درختان در نظر گرفته میشود که هم مشرف بر بیابان و محل تجمع مخاطبان است
و هم سایبان مناسبی برای ایراد خطابه…؛
…..چند روز دیگر، پیامبر صلی الله علیه و آله، در همین مکان و به هنگام بیعت،
عمامهی خود را که “سحاب” نام داشت، به عنوان تاج افتخار،
بر سر امیرمؤمنان علیهالسلام قرار میدهند و میفرمایند:
عمامه، تاج عرب است. (۲)
برای آشنایی با این سنت اسلامی مراجعه کنید به : مستدرک الوسائل ۴۵۶/۱ ب۳ (چاپ قدیم)
ریاض النضرة ۲۱۷/۲
کنزالعمال ۶۰/۸
شرح المواهب زرقانی ۱۰/۵(همه از مدارک اهل تسنن)