موضوع: "نکات اخلاقی"
یادمان باشد....
نوشته شده توسطكبري جعفري 1ام مرداد, 1397
حکایت
مردی وارد کاروانسرایی شد تا کمی استراحت کنه، کفشاشو گذاشت زیر سرش و خوابید، طولی نکشید که دو نفر وارد آنجا شدند !
یکی از اون دو نفر گفت: طلاها رو بزاریم پشت اون جعبه..
اون یکی گفت: نه اون مرد بیداره وقتی ما بریم طلاها رو بر میداره..
گفتند: امتحانش کنیم کفشاشو از زیر سرش برمیداریم اگه بیدار باشه معلوم میشه..!
مرد که حرفای اونا رو شنیده بود، خودشو بخواب زد، اونها کفشاشو برداشتن و مرد هیچ واکنشی نشون نداد..!
گفتند: پس خوابه! طلاها رو بزاریم زیر جعبه…
بعد از رفتن آن دو، مرد بلند شد و رفت که جعبه طلای اون دو رو برداره اما اثری از طلا نبود و متوجه شد که همه این حرفا برای این بوده که در عین بیداری کفشهاش رو بدزدن!!
یادمان باشد در زندگی هیچ وقت خودمان را به خواب نزنیم که متضرر خواهیم شد…
«شب قدر را درک کنید»
نوشته شده توسطكبري جعفري 13ام خرداد, 1397
شب قدر در واقع یک نمودی از واقعیت های قبلی انسان است ، مرحوم سیدبن طاووس (ره ) می فرماید: کسی که طالب درک شب قدر باشد باید از شب قدر امسال برنامه را شروع کند، راه را برود تا برسد، نمی شود راه نرفته یک مرتبه شب قدر بیدار باشد و انتظار داشته باشد شب قدر را درک کند.
مرحوم سیدبن طاووس که محرم امام زمان (عج ) بوده در کتاب اقبال می گوید: من شب قدر را درک کردم و نزول ملائکه را دیدم .معلوم می شود که در پیش امام زمان (عج ) بوده و ملائکه که خدمت امام زمان (عج ) شرفیاب می شدند. ایشان هم که در مقام شهود بوده با عنایت حضرت ایشان هم می دیده است . شب قدر در واقع شب وصل با امام زمان (عج ) است .
ممکن است کسی در آن شب جهش داشته باشد، همان شب یک توبه واقعی نصیبش بشود، از خدا دور نیست . «به چیزی که امید نداری بیشتر امید داشته باش تا چیزی که پیش بینی کردی و امیدوار به آن هستی » شاید خدا در شب قدر به کسی نگاه کرد، لکن به طور طبیعی مقدمات می خواهد، باید کسی راه را رفته باشد تا شب قدر را درک کند، کسی که کاری نکرده و راهی نرفته در شب قدر بنا نیست چیز بیشتری به او داده شود.
شب قدر شب چیدن میوه های باغی است که خودمان به عمل آوردیم ، با سرمایه ای که ارایه می کنیم برنامه سال بعد را به ما می دهند. حقیقت شب قدر رسیدن به انسان کامل است که رأس آن حضرت زهرا سلام الله علیها به عنوان مادر و فرزندانش حضرت حجت (عج ) است و رسیدن به اینها مستلزم کم کردن فاصله با آنهاست .
انسان در طول سال اگر صداقت در بندگی داشت ، اهل مراقبه بود و از خط خارج نشد، در پایان این خط یک برنامه به دست او می دهند که ممهور به امضای امام زمان (عج ) است و آن وقت به آرامش می رسد. اینکه می گویند «شب قدر را درک کنید» ما این جمله را هم هنوز نتوانسته ایم درک کنیم . اعمال عبادی بزرگان در این شب ها مخصوص خود آنها است و ما اعمال آنها را هم نمی توانیم درک کنیم .
برنامه مرحوم علامه طباطبایی (ره ) در ماه رمضان کسب معرفت باطنی بود؛ چون بردش بیشتر است . ایشان تمام ماه مبارک رمضان را از دوران طلبگی احیا داشته است . علامه در این شب ها به نماز و سجده و… نمی پرداخت ، بلکه در سکوت و تفکر بود و این سیر باطنی و معرفتی است.
حجت الاسلام والمسلمین کاظم صدیقی
بعثت، با دنیا چه کرده است؟
نوشته شده توسطكبري جعفري 25ام فروردین, 1397حکایتی از روزگار پیش از اسلام و پس از اسلام
برای آنکه درک کنیم بعثت نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله چقدر مهم یا تأثیرگذار بوده است، باید بپرسیم: بعثت، با دنیا چه کرده است؟ دنیای پیش از حضور اسلام، چگونه بود که لازم بود پیامبری مبعوث شود و اسلامی به مردمان دنیا ارائه شود؟
ما ماهیان دریا را می مانیم که لذت غوطه خوردن در آب های بی نهایت، تمام زندگیشان را پر کرده است.
نمی دانیم اگر اسلام نبود، اگر دین نبود، اگر از این زمین پر هیاهوی شلوغ نا امن، راهی به آسمان باز نبود، چه می شد! نه زمان را می توانیم به عقب ببریم تا دنیای بدون اسلام را تماشا کنیم و نه راهی به مردمان تشنه ی به آب رسیده داریم تا از لذت چشیدن آب حیات، با خبر شویم.
خدا را شکر که به لطف و عنایتش، هیچ وقت ما را از زندگی در دریا به حیات پرمهر اسلام، بی نصیب نکرده و برای درک عظمت آن، برایمان راهی گشوده است.
برای فهم میزان بزرگی و اهمیت یک مقوله، باید بتوان فقدان آن را تصور کرد یعنی پرسید اگر این نبود، چه می شد؟ امور کم اهمیت، بود و نبودشان، چندان تفاوتی ایجاد نمی کند اما اگر با نبود چیزی، دنیا به هم بریزد و زندگی عوض شود، معلوم است در عظمت و اهمیت، کم نظیر یا بی نظیر است.
به همین دلیل برای آنکه درک کنیم بعثت نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) چقدر مهم یا تأثیرگذار بوده است، باید بپرسیم: بعثت، با دنیا چه کرده است؟ دنیای پیش از حضور اسلام، چگونه بود که لازم بود پیامبری مبعوث شود و اسلامی به مردمان دنیا ارائه شود؟
احتمالاً برای پاسخ به اینها باید تاریخ بخوانیم اما کدام تاریخ و کدام مورخ دقیق تر و قابل اعتمادتر از سخنان کسانی که در قول و فعلشان معصوم باشند و دلسوزانه و آگاهی بخش، از گذشته بگویند؟
اول باید به خود بیاییم و ببینیم که هستیم
نوشته شده توسطكبري جعفري 17ام فروردین, 1397
اوّل چیزى که بعد از تنبّه و یقظه و بیدارى، در این راه لازم است، این است که ما به خود بیاییم و ببینیم که هستیم؟! چه هستیم؟!
بله، ما یک انسانیم! صبح از خواب بلند می شویم، تا شب زحمت کشیده و فعّالیت میکنیم، دو مرتبه می خوابیم، فردا تکرار و پس فردا تکرار.
روزها میگذرد و هرکس از افراد بنى آدم خود را به کارى مشغول میکند و متوجّه نیست که این کارها را براى چه میکند؟
براى چه آمده؟
چه هدفى دارد و مقصودش چیست؟
و چرا امروزش گذشت؟ این امروز یک سرمایه عمرى بود که خدا به او عنایت کرد، چرا گذشت؟
و در مقابل این گذشتِ روز چه به دست آورد؟
اگر چیزى به دست آورده باشد، خوشا به سعادتش! چون یک روز عمرش گذشت و در مقابلش یک چیزى کسب کرد؛ و اگر چیزى به دست نیاورد مغبون است.
رسول خدا صلَّى الله علیه و آله و سلّم فرمود: من استَوَى یَوماه فَهو مَغبونٌ
«کسى که دو روزش با همدیگر مساوى باشد مغبون است.»
چون یک روز عمر گذشت و براى این یک روز عمر چه دستگاههایى کار کرد، تا اینکه انسان یک روز عمر کند، غیر از خدا کسى نمیداند.
منبع: آیین رستگاری ص۲۷
اعتکاف؛ آبشار زلال عبودیت بر پیکر خسته از گناه
نوشته شده توسطكبري جعفري 10ام فروردین, 1397
انسان در گریز از هوای نفس و فرار از اشتغالات زندگی، در طریقت انس با معبود همواره نیازمند خلوتی است تا در انزوای وجود خویش در آثار صنع پروردگارش با دیده عبرت بیندیشد و با سوز دل و اشک دیده، باطن خود را از زنگار گناهان بشوید و خانه دل را مصفای حضور خالق هستی بخش سازد.
اعتکاف زمینه چنین خلوتی را فراهم می کند و فرصت و مجالی میدهد برای پرداختن به امور نفس خویش و جلوهگری نور محبت خدا در اعماق سرای وجود انسان، تا انسان بدون دلواپسی از کارهای انجام نشده و وابستگیهای روز مره، خود را در سرای معبود خویش نظارهگر باشد.
اکنون که در واپسین لحظات برگزاری اعتکاف سال جاری آنهم با حضور حداکثری جوانان خداجوییم نکات کلیدی این عبادت ویژه را از بنان حکیم متأله، آیتالله العظمی جوادی آملی در کتاب «حکمت عبادات» مورد بررسی قرار دهیم.
ایشان وجود تأکیدات و فضایل فراوان در اعتکاف را با نگاهی مفسرانه به تحقیق نشسته و با پرداختن به دو ویژگی خاص، این عمل عبادی را از دیگر عبادات متمایز ساخته است: عبادت ذات اقدس اله، شئونی دارد. گاهی به صورت فکر و ذکر و شکر است؛ گاهی به صورت حرکت و زمانی به صورت سکون. تا معبود (عزّوجلّ) چه دستور دهد و رسول معبود (صلی الله علیه و آله و سلم) چه پیامی آورده باشد.
آنجا که فکر و ذکر و شکر عبادت است، آیات و روایات در خصوص آن فراوان وجود دارد و نیازی به شرح آن نیست.
و آنجا که حرکت، عبادت باشد، نظیر طواف که گشتن به دور کعبه، خود عبادت است و مانند سعی بین صفا و مروه که آن حرکت مخصوص و هرولهای که در آن است، خود عبادت محسوب میشود، و به قصد قربت انجام میگیرد.
و آنجا که توقّف عبادت است، مانند وقوف در عرفات و مشعر و منا؛ البته آن جا «وقوف» به معنای «سکون» نیست؛ ولی حرکت هم واجب نیست. صِرف ماندن در عرفات و مشعر و منا با آن آداب و سنن خاصّ، واجب است.
پس معبود گاه دستور حرکت و هروله میدهد، نظیر سعی بین صفا و مروه؛گاهی دستور گردش به دور خانهٴ خود را لازم میداند، نظیر طواف در حج و عمره؛ گاهی هم وقوف و عکوف و اقبال همراه با تعظیم و بزرگداشت را در خانهٴ خود، واجب یا مستحب میشمارد، نظیر اعتکاف.