« اعیاد ماه شعبان | زندانی بغداد.... » |
بعثت، با دنیا چه کرده است؟
نوشته شده توسطكبري جعفري 25ام فروردین, 1397حکایتی از روزگار پیش از اسلام و پس از اسلام
برای آنکه درک کنیم بعثت نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله چقدر مهم یا تأثیرگذار بوده است، باید بپرسیم: بعثت، با دنیا چه کرده است؟ دنیای پیش از حضور اسلام، چگونه بود که لازم بود پیامبری مبعوث شود و اسلامی به مردمان دنیا ارائه شود؟
ما ماهیان دریا را می مانیم که لذت غوطه خوردن در آب های بی نهایت، تمام زندگیشان را پر کرده است.
نمی دانیم اگر اسلام نبود، اگر دین نبود، اگر از این زمین پر هیاهوی شلوغ نا امن، راهی به آسمان باز نبود، چه می شد! نه زمان را می توانیم به عقب ببریم تا دنیای بدون اسلام را تماشا کنیم و نه راهی به مردمان تشنه ی به آب رسیده داریم تا از لذت چشیدن آب حیات، با خبر شویم.
خدا را شکر که به لطف و عنایتش، هیچ وقت ما را از زندگی در دریا به حیات پرمهر اسلام، بی نصیب نکرده و برای درک عظمت آن، برایمان راهی گشوده است.
برای فهم میزان بزرگی و اهمیت یک مقوله، باید بتوان فقدان آن را تصور کرد یعنی پرسید اگر این نبود، چه می شد؟ امور کم اهمیت، بود و نبودشان، چندان تفاوتی ایجاد نمی کند اما اگر با نبود چیزی، دنیا به هم بریزد و زندگی عوض شود، معلوم است در عظمت و اهمیت، کم نظیر یا بی نظیر است.
به همین دلیل برای آنکه درک کنیم بعثت نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) چقدر مهم یا تأثیرگذار بوده است، باید بپرسیم: بعثت، با دنیا چه کرده است؟ دنیای پیش از حضور اسلام، چگونه بود که لازم بود پیامبری مبعوث شود و اسلامی به مردمان دنیا ارائه شود؟
احتمالاً برای پاسخ به اینها باید تاریخ بخوانیم اما کدام تاریخ و کدام مورخ دقیق تر و قابل اعتمادتر از سخنان کسانی که در قول و فعلشان معصوم باشند و دلسوزانه و آگاهی بخش، از گذشته بگویند؟
بسیاری از روایت های اهل بیت عصمت علیهم السلام در توصیف و ذکر عظمت مبعث رسول اکرم و ظهور اسلام، حکایت روزگار پیش از اسلام است و توصیف دنیایی که بدون اسلام چگونه می گذشت؛ و از این میان، کسی که روزگار پیش و پس از اسلام را به چشم دیده و در آن زندگی کرده و به خوبی مقایسه نموده است، امیر مؤمنان حضرت علی علیه السلام است. توصیف حضرت از دنیای بدون اسلام، فضایی است که در آن غفلت حاکم است و نظم اجتماعی خوبی برقرار نیست.[1]
“جنگ” شاید آشناترین واژه برای مردم جاهلی بود![2] فضا، تاریک، مثل زمان کسوف بود و ناامیدی و بی ثمری، غالب بود.[3] آنچه که پرستیده می شد، شیطان بود[4] در عصر پیش از اسلام، پراکندگی و تشویش، در مذهب و عقاید مردم مشهود بود.[5]
این توصیفات، یک متن ادبی صرف برای واژه پردازی های هنرمندانه نیست؛ بلکه برخاسته از متن زندگی است عین واقعیت است. با این توصیفات، می توان فهمید که مبعث چه کرده است و اسلام چه تحولی را به دنیای انسان ها هدیه داده است!
آخرتشان که جای خود دارد. مردمی که پیش از بعثت برای غارت آب و نان یا بهانه های کودکانه می جنگیدند، پس از آنکه اسلام آوردند، برای خدا برای دین وعقیده و برای دفاع از وطن و ناموس عازم جهاد می شدند. این تحول فرهنگی عظیم، همه حاصل بعثت بود.
پیامبر اسلام حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله)، پیش از وقوع بعثت نیز در میان همان مردم زندگی می کرد و حتی با وجود مبارک و نورانی خود و با خلق نیک خود، در جامعه ی خود تأثیر گذار بود اما تأثیری که از آن سخن می گوییم، بعد از مبعوث شدنشان به پیامبری و بعد از اتصال به وحی الهی و بعد از ظهور دینی به نام اسلام محقق شد.
اخلاق آن حضرت، همیشه زبانزد بود و پیش از بعثت، به محمد امین شهره بود اما فرمود: بعثت لاتمم مكارم الاخلاق"؛ من برای كامل كردن مکارم اخلاق مبعوث شده ام.[6] یعنی بدون بعثت و در فقدان اسلام، جایی برای اتمام و اکمال مکارم اخلاق نبود حتی به دست کسی که خودش، معدن و سرچشمه ی مکارم اخلاق بود.
باید اعتراف کرد که بزرگی مبعث رسول خدا و تولد اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه و آله)، در توصیف کلمات ما و نوشتار کوتاه حاضر، نمی گنجد اما نکته ی مهمی را باید در نظر داشت و آن اینکه هنوز مشکلات بشر پیش از بعثت اسلام، در بشر امروز هم دیده می شود.
حال می توان نامش را تکرار تاریخ گذاشت یا سنتی از سنن الهی که همان اجازه ی وسوسه ی بنی آدم باشد به ابلیس رانده شده؛ هر کدام که باشد، نتیجه این می شود که مأموریت دین اسلام به پایان نرسیده است. نمی توان مثل تفکر عده ای، ادعا کرد که پیشرفت خیره کننده ی علم و فن بشری، دیگر نیازی به دین باقی نمی گذارد؛ که اگر اینگونه بود، نباید در این دنیای پیشرفته، شاهد هیچ یک از جنایت های مردم دوران جاهلیت بودیم اما از قضا، وحشتناک تر و جاهلانه ترش را شاهدیم!
پی نوشت:
[1] - طُولِ هَجعَة مِنَ الاُمَمِ ، وَ انتِشار مِنَ الاُمُورِ (نهج البلاغه، خطبه 89)
[2] - وَ تَلَظٍ مِنَ الحُرُوبِ (نهج البلاغه، خطبه 89)
[3] - وَالدُنیا کاسِفَةُ النُورِ، ظاهِرَةُ الغُرُورِ، عَلى حینِ اصفِرار مِن وَرَقِها، وَ اِیاس مِن ثَمَرِها، وَ اغوِرار مِن مائِها (نهج البلاغه، خطبه 89)
[4] - در روزگاری که مردم روی زمین دارای مذاهب پراکنده، خواسته های گوناگون، و روش های متفاوت بودند (ایی بخشیده به پرستش خود راهنمایی کند، و آنان را از پیروی شیطان نجات داده به اطاعت خود کشاند (نهج البلاغه، خطبه 147)
[5] - در روزگاری که مردم روی زمین دارای مذاهب پراکنده، خواسته های گوناگون، و روش های متفاوت بودند (نهج البلاغه، خطبه 1)
[6] - بحارالانوار، ج70، ص 372.
تبیان
دوست عزیز اگه موافق هستین که باوبلاگ بنده تبادل لینک کنین بهم اطلاع بدین.
فرم در حال بارگذاری ...