« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »
  • تماس

موضوع: "نکات اخلاقی"

مواد لازم برای ساختن یک زندگی خوشبخت

نوشته شده توسطكبري جعفري 2ام شهریور, 1396



جنبه های آسمانی و معنوی این ازدواج با جنبه های عادی و زمینی آن، در مراحل مختلف به شدت در هم تنیده اند و اصلا یکی از علل خاص بودن این ازدواج، همین است. 

 


ازدواج امیرالمؤمنین با حضرت صدیقه اطهر سلام الله علیهما یک اتفاق خیلی خیلی خاص بود در جهان خلقت. همه کائنات و اهل آسمان، زمینیان و اهالی آن تا پایان تاریخ، همه از این اتفاق بزرگ و برکات و نورانیت آن تأثیر گرفته و می گیرند. اما به هر حال آن اتفاق زیبا، یک ازدواج بود با مختصات و چارچوب اصلی همین ازدواجی که ما می شناسیم. یعنی خواستگاری و مهریه و جهیزیه و عقد و عروسی و جشن و ولیمه. جنبه های آسمانی و معنوی این ازدواج با جنبه های عادی و زمینی آن، در مراحل مختلف به شدت در هم تنیده اند و اصلا یکی از علل خاص بودن این ازدواج، همین است. 

در مرحله ی انتخاب، رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله، که پدر عروس هستند، به صراحت در جواب بعضی خواستگاران گفته اند که در مورد تصمیم گیری برای ازدواج حضرت فاطمه سلام الله علیها منتظر وحی الهی و دستور خدای متعال هستند.  

اما در عین حال نظر دختر را هم می پرسیدند و رضایت او را اصلی مهم می دانستند. 

بیایید از جنبه های مافوق زمینی ازدواج این دو بزرگوار، صرف نظر کنیم و به آن نه به عنوان پیوند دو انسان معصوم، بلکه به عنوان یک ازدواج و یک زندگی زناشویی موفق نگاه کنیم. یک زندگی زناشویی تقریباً کوتاه اما سرشار از خوشبختی. 

چگونه می شود چنین زنی، در اوج حوادث و مشکلات و در کاستی های شدید مالی، در اوج آرامش باشد به گونه ای که حتی نگاه به چهره ی او، غم زدای همسرش باشد؟ 

خوشبختی چه چیزهایی لازم دارد؟
مواد لازم برای ساختن یک زندگی خوشبخت چیست؟

از کدام نشانه ها می فهمیم که امیرالمؤمنین و حضرت زهرا سلام الله علیهما، یک زن و شوهر کاملاً خوشبخت بودند؟ یعنی آن زندگی با هیچ مشکل و چالشی رو به رو نبود؟ هیچ کم و کاستی گوشه ای از خوشبختی شان را نسائیده بود؟ 

ادامه »

چه زمانی دخترم را با حجاب آشنا کنم؟

نوشته شده توسطكبري جعفري 27ام تیر, 1396

دختران را از چه سنی نسبت به چادر سر کردن و همچنین خواندن نماز تشویق کنیم تا آنها قبول کنند و دلسرد نشوند؟

 


به طور کلی آموزش جریان حجاب امری آهسته و پیوسته است یعنی از ابتدای تولد نوزاد دختر باید این مساله کم کم به وی آموزش داده شود تا پوشش مناسب داشته باشد، با روسری آشنا شود، هر از گاهی از چادر استفاده کند و همین طور که بزرگ می شود به سن تکلیف رسید و مادر احساس کرد که فرزندش آمادگی پذیرش کامل چادر را دارد، زمان استفاده از چادر است.

البته این توصیه ها را هم حتما اجرایی کنید:

صحبت ها و انگیزه های داشتن حجاب را از 5 و 6 سالگی شروع کنید. برای او تشریح کنید که یک دختر، با حجاب بسیار زیبا می شود، همه به او احترام می گذارند، با حجاب از بدی ها دور می شود و …در این سنین کودکان در برابر حوادث و رفتار دیگران تاثیر پذیرترند، حجاب شرعی مادر، خاله، عمه و خانم های نزدیک به کودک و دوستانی که با آن ها روابط نزدیک داریم می تواند زمینه را برای محجبه بودن دختران فراهم کند.

 
ضمن اینکه:

- در ابتدا سعی کنید خودتان نسبت به حجاب و عفاف حساسیت خاصی داشته باشید. با هر کسی(افراد بد حجاب و بی بند و بار نسبت به مسائل دینی) رفت و آمد نداشته باشید و طوری رفتار کنید تا کودک بدی ارتباط با این دسته از افراد را درک کند و نیز الگو بگیرد.

- خودتان هم پایبند به حجاب باشید. حتی در لحظاتی که نگه داشتن آن واقعا سخت است. در مسافرت، کارهای سخت، کارهای اداری، حرکات ورزشی و خلاصه همیشه حجاب را فراموش نکرده و کودک خود در انگیزه خود برای داشتن حجاب توجیه کنید.

ادامه »

عباد الرحمن چه کسانی هستند؟

نوشته شده توسطكبري جعفري 18ام خرداد, 1396

 

همه انسانها بندگان خدایند. اکنون با لحاظ این مطلب، پرسشی پیش می آید که چگونه از یک سو همه انسانها، بلکه تمامی موجودات بندگان خدا هستند و از دیگر سو، به مقتضای آیات محل بحث، بندگان خدا واجد نشانه های خاص و مزایا و مشخصات ویژه ای می باشند؟

عباد جمع «عبد» به معنی بندگان است و «رحمان » کلمه ای است مبارک که در قرآن کریم مکررا ذکر شده است. 113 مرتبه در بسم الله آغاز سوره ها آمده و 56 بار در آیات داخل سوره های قرآن مجید که پنج مورد آن در سوره فرقان است. انتخاب لفظ رحمان بجای الله و اضافه لفظ عباد به آن، ممکن است به این دلیل باشد که سخن از بندگانی است که مشمول رحمت واسعه الهی قرار گرفته اند، به سوی کانون رحمت سیر می کنند،

رحمت فراگیر الهی در دنیا و رحمت خاص الهی در آخرت، آنان را فرا گرفته و خداوند عالیترین درجات و مقامات را به آنان خواهد داد; چنانکه در پایان این آیات کریمه می خوانیم: اولئک یجزون الغرفة بما صبروا و یلقون فیها تحیة و سلاما; «غرفه بهشتی به آنان جزا داده خواهد شد بخاطر آن صبر و پایمردی که نمودند و در آنجا تحیت و سلام نثار آنان خواهد گردید.»

چنانچه می دانیم همه انسانها بندگان خدایند. اکنون با لحاظ این مطلب، پرسشی پیش می آید که چگونه از یک سو همه انسانها، بلکه تمامی موجودات بندگان خدا هستند و از دیگر سو، به مقتضای آیات محل بحث، بندگان خدا واجد نشانه های خاص و مزایا و مشخصات ویژه ای می باشند؟

در پاسخ به این پرسش می گوییم: عبودیت به معنی تذلل به دو گونه است: 1- قهری و طبیعی 2- ارادی و اختیاری

اصطلاح عبد به این معناست که همه موجودات بطور قهری متواضعند; ولی نوع دیگری از عبودیت و فرمانبرداری اضطراری نیست; بلکه اختیاری و ارادی است و ویژه گروه و جمعیت مخصوصی است و آیات محل بحث، ناظر به حال آنان می باشد. 

خداوند متعال در سوره فرقان‏ (سوره 25، آیات 63 75) ویژگى ‏هاى بندگان ممتاز خود (عباد الرحمن) را - كه دوازده خصلت است بر شمرده، و در آخر مى‏فرماید: اگر بندگان خدا داراى این ویژگى‏ها باشند، قطعاً هدایت یافته و به پاداش عظیم الهى خواهند رسید.

منابع: عباد الرحمن؛ سایت حوزه

ویژگی هاى بندگان خدا در قرآن ـ محمد محمدى اشتهاردى

تبیان

وعده ی تضمین شده ی الهی برای متقین

نوشته شده توسطكبري جعفري 26ام اردیبهشت, 1396

 

 

تقوا»، بزرگترین توصیه ی خداوند به بندگان است.

آیات آن، در بردارنده ی هشدارهایی است که آسیبها و ضررهای بی تقوایی و بی پروایی و پیروی از نفس امّاره و متابعت از شیطان را به یاد می آورد و فرجام نیک اهل تقوا و عاقبت شوم بی تقوایان را نشان می دهد.

خدا با اهل تقواست، هوای آنان را دارد، کمکشان می کند، از خطرات نجاتشان می دهد و در آخرت هم بهترین پاداشها و برترین نعمتهای بهشتی را در اختیار آنان قرار می دهد.

امام حسین(علیه السلام) با توصیه به تقوا، به نتایج آن هم اشاره می فرماید؛ از جمله اینکه اوضاع را به نفع بندگانی متّقی برمی گرداند.

ممکن است دنیاپرستان هوسباز، چند روزی بروبیایی داشته و کامیاب و برخوردار باشند، ولی فرجام خوشی ندارند.
قرآن با بیان «إِنَّ الْعاقِبَةَ لِلْمُتَّقِینَ‌ »(هود،49) و «وَ الْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى‌ »(طه، 132 )عاقبت و فرجام نیک را از آنِ تقوا و اهل تقوا می داند.

در جای دیگر می فرماید: هر که تقوا داشته باشد، خداوند در کارهایش گشایش ایجاد می کند و از جایی که تصورش را نمی کند، به او روزی می رساند.(طلاق، 2.)

وعده ی تضمین شده ی الهی برای متقین آن است که اوضاع ناخوشایند و ناراحت کننده را به شرایط مطلوب و محبوب برای آنان مبدّل بسازد.

در سایه تقوا، هم به رضای خدا می رسیم، هم به سعادت جاوید.

منبع: حکمت های حسینی ، جواد محدثی

گزارشی تکان دهنده از قرآن کریم

نوشته شده توسطكبري جعفري 16ام اردیبهشت, 1396

 

این درد خیلی قیمت دارد و بر خلاف سایر دردهاست. چرا همه می خواهند مثل حافظ شوند اما نمی‌شوند، چون یک درد قیمتی در دلش بود که می گفت: درد عشقی کشیده ام که مپرس

 

عده ای از ما آدم ها فکر می کنیم تنها وقتی گرفتاریم و حاجتی داریم؛ دعا تنها برای زمانی است که مریض هستیم، مریض داریم، چکمان پاس نشده و خلاصه گره ای به کارمان افتاده است … در واقع تصر بر این است که دعا برای زمان درماندگی و بیچارگی درست شده و مثل دواست و دوا را در حال سلامتی خوردن، خودش نوعی بیماری است و هر کس دارو مصرف می کند، دیگران برای سلامتی ایشان دعا می کنند چون می فهمند که طرف حتماً بیمار است والا دارو نمی خورد و برایش شعر حافظ می خوانند که:

به ناز طبیبان نیازمند مباد   وجود نازکت آزرده گزند مباد

 

اما در نگاه آیات قرآن کریم و بیانات اهل بیت علیهم السلام داستان این گونه نیست؛ چنانچه قرآن کسانی را که در هنگام ضعف و بدبختی دست به دعا بر می دارند توبیخ کرده و در آیه 60 سوره مؤمن می فرماید؛ زمانی که به انسان زیان و رنجی برسد به هر حال که باشد نشسته، خفته، ایستاده، فورا ما را به دعا می خواند. آن گاه که رنج و زیانش برطرف شود باز به حال غفلت و غرور چنان باز می گردد که گویی هیچ ما را برای دفع ضرر و رنج خود نخوانده و همان کفر و غفلت است که اعمال زشت بندگان را در نظرشان زیبا نموده است. در بیانی نیز امیر مؤمنان علی علیه السلام می فرمایند: وَ قَالَ [علیه السلام] مَا الْمُبْتَلَى الَّذِى قَدِ اشْتَدَّ بِهِ الْبَلَاءُ بِأَحْوَجَ إِلَى الدُّعَاءِ الَّذِى لَا یَأْمَنُ الْبَلَاءَ : آن كس كه به شدت گرفتار دردى است نیازش به دعا بیشتر از تندرستى است كه از بلا در امان است نمى باشد. (حکمت 302) 

حتما شنیده اید که می گویند وقتی می خواهید دعا کنید دستتان را بالا بیارید، در این بالا آوردن دست چه سری نهفته است؟!

ادامه »