« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »
  • تماس
« میلاد سراسر نورچگونه حضرت عيسي تورات تحريف شده را تصديق كرد. »

اناجيل وشهادت بر پيامبر اسلام

نوشته شده توسطكبري جعفري 4ام دی, 1396

تتولدد
اناجيل وشهادت بر پيامبر اسلام

يكي از طرق شناسايي پيامبران اين است كه، پيامبري كه نبوت وي با دلايل قطعي ثابت شده است به نبوت پيامبر آينده تصريح كند و تصريح وي به حدي برسد كه همه گونه ترديد و شك را در مقام تطبيق و شناسايي از بين ببرد.

نبوت پيامبر اسلام علاوه بر اين كه با دلايل قطعي و روشن، ثابت گرديده است، در كتاب هاي پيامبران پيشين نيز، برنبوت وي تصريح و نام و خصوصيات او در كتب (عهدين) مشخص شده است و اين مسأله، يعني بشاراتي كه تورات و انجيل درباره پيامبر اسلام داده است، يكي از فصول مهم اين دو كتاب را تشكيل مي دهد. گروهي از فضلا و علماي بنام اسلام، كليه بشارات اين دو كتاب را درباره آخرين پيامبر از موارد مختلف آنها، گرد آوري كرده و از اين طريق، خدمت شايان تقديري به اسلام و مسلمانان انجام داده اند.(1)
قرآن با صراحت هر چه تمام تر مي فرمايد، اگر پيروان انجيل و تورات اين دو كتاب را مورد مطالعه قرار دهند نام و خصوصيات پيامبر اسلام را درآن مي يابند آن جا كه مي فرمايد:.

(… يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ الإِنْجِيلِ…(2).
نام و نشان وخصوصيات پيامبر اسلام را در اين دو كتاب نوشته شده مي يابند).


در آيه مورد بحث با كمال صراحت از حضرت عيسي نقل مي كند كه وي گفته است: (من به آمدن پيامبري كه نام او احمد است بشارت مي دهم).
روزي كه اين آيه و نظاير آن نازل شد و پيامبرآنها را براي مردم خواند، در جزيره عربى، گروه هايي از يهوديان و مسيحيان زندگي مي كردند و اگر چنين بشارتي در اين كتاب ها وجود نداشت، دانشمندان اين دو آيين، آن را دستاويز قرار داده و سر و صدايي به راه مي انداختند، ولي به داوري تاريخ صحيح، آنان در برابر اين تصريح ها لب فروبستند و گروهي منصف به صفوف مسلمانان پيوستند.

بررسي اناجيل كنوني.

به طور مسلم بشارت حضرت مسيح در انجيل خود او وجود داشته و اگر بر فرض اين كه چنين بشارتي در انجيل هاي كنوني نباشد، دليل بر اين نيست كه در انجيل خود آن حضرت وجود نداشته است؛ زيرا به شهادت متون خود انجيل هاي فعلى، هر يك ازحواريين وغير حواريين، انجيل نوشته و به انديشه خود، گفتار و كردار و فرمان هاي حضرت مسيح را در آن جا گرد آورده است و تنها به اين اكتفا نكرده، بلكه مشاهدات، مسموعات وحدسيات خود را با آنها آميخته و به نام انجيل انتشار داده است.

بر اين اساس در حالي كه انجيل حضرت مسيح يكي بيش نبوده، انجيل هاي مختلف و زيادي پس از او نوشته شده و نويسنده هر يك از اناجيل ادعا كرده انجيل او، همان انجيلي است كه مسيح براي نجات بشر آورده بود.
دائرة المعارف انگليسى(3) از بيست و پنج انجيل نام مي برد كه در قرون نخستين مسيحيت، در ميان مسيحيان رواج داشته و در زمان هر يك از مراجع روحاني مسيحى، ازجهاتي در آنها تغييراتي به عمل آمده و بالأخص برخي از آنها تحريم شده است.
دستگاه روحانيت مسيحى، از ميان اين اناجيل، چهار تاي آن را به رسميت شناخته و باقي مانده را از اعتبار انداخته است. آنها عبارتند از:.
1 . انجيل متى: وي يكي از شاگردان حضرت مسيح بوده، و او كتاب خود را پيش از اناجيل ديگر انتشار داده است.البته تاريخ نگارش آن معلوم نيست: برخي برآنند كه آن را درسال 38 و به گفته گروهي بين سال 50 و 60 ميلادي نوشته است.(4).


2 . انجيل مرقس: مشهور ميان مفسران انجيل اين است كه وي حواري نبوده و انجيل خود را به راهنمايي پطرس حواري نوشته است و درحقيقت او تاريخ نويس حقيقي انجيل است؛ چون حوادث را بيشتر از كلمات مسيح مي نويسد و مطالب را با عبارات آسان و تند و كوتاه و گاهي با تفصيل بيان مي كند.


3 . انجيل لوقا: معروف اين است كه او انجيل خود را به هدايت پولس حوارى، كه غالباً در سفرها با او همراه بود، نوشته است و تاريخ نگارش آن حدود 63 ميلادي است.(5).


4 . انجيل يوحنا: نويسندگان قديم، انجيل يوحنا را آخرين انجيل مي دانند. اغلب نقادان، نگارش آن را به اواخر قرن اول نسبت مي دهند. برخي از نقادان عقيده دارند كه انجيل مزبور در اوايل قرن دوم نوشته شده و نويسنده آن يوحناي رسول نبوده بلكه يوحناي شيخ آن را نوشته است. (6).


اين، وضع اناجيل رسمي جهان مسيحيت است؛ توخود حديث مفصل بخوان از اين مجمل.
از اين جا بايد وضع اناجيلي كه دستگاه روحانيت مسيحيت آنها را از اعتبار انداخته است به دست آورد.(7).

بنابراين هيچ كدام از انجيل ها، انجيل حضرت مسيح نيست. حتي انتساب اين چهار كتاب به مؤلفان خود آنها قطعيت ندارد و جز متي هيچ كدام مطالب كتاب خود را از حضرت مسيح نگرفته است. در حقيقت انجيل مرقس، خلاصه بيانات پطرس بوده و لوقا فشرده افكار و نقليات پولس مي باشد. به علاوه مؤلف انجيل يوحنا نيز روشن نيست.
با اين وضع نبايد انتظار داشت كه بشارتي كه در آيه مورد بحث آمده است در اين اناجيل چهارگانه پيدا شود.

ولي از آن جا كه مشيت الهي بر آن تعلق گرفته كه برهان قرآن و دليل نبوت پيامبر اسلام برتارك اعصار بدرخشد، بشارت آمدن پيامبري پس از حضرت مسيح به نام احمد در انجيل يوحنا با كمال وضوح وارد شده است، اگر چه مفسران انجيل دست و پا مي كنند كه آيه هاي مربوط به اين بشارت را طور ديگر تفسير نمايند ولي چنان كه توضيح خواهيم داد، اينها، حركات مذبوحانه اي است كه جز لحظاتي چند، خود نمايي ندارد، و پس از يك دقت كوتاه، پرده از روي حقيقت برداشته شده و سيماي واقعيت، تجلي مي كند.
اين بشارت در ميان انجيل هاي چهارگانه فقط در انجيل يوحنا در باب هاي 14، 15 و 16 وارد شده است و در انجيل هايي كه به زبان سريانى(8) نوشته شده از نام آن كسي كه حضرت مسيح از آمدن او بشارت داده به لفظ (فارقليط) تعبير آورده شده است و چون انجيل يوحنا از آغاز به زبان يوناني نوشته شده است.

1.جامع ترين كتابي كه تاكنون در اين باره نوشته شده، كتاب انيس الاعلام تأليف مرحوم فخر الاسلام است كه خود از كشيشان معروف كليساهاي ايران بود. اين كتاب در دوجلد بزرگ در سال 1319 قمري چاپ شده و اخيراً به صورت حروفي در قطع كوچك نيز چاپ شده است.

2.اعراف (7) آيه 157.


3. ج‏2، چاپ 13، ص 179 - 180.

4به نقل از: جيمز هاكس، قاموس كتاب مقدس، بيروت 1928 م.
5. به نقل از: همان.
6. به نقل از: همان.
7.لب خرافي كه شبيه افسانه و پندار است و سخناني كه عقل زير بار آن نرفته و آنها را به طور قطع تخطئه مي كند، موجب شده كه تمام اين اناجيل و كتب مقدس چهارگانه جهان مسيحيت از اعتبار و سنديت ساقط گردند و براي تفصيل اين مطالب ر.ك: الهدي الي دين المصطفى؛ الرحلة المدرسيه و انيس الاعلام و ده ها كتاب ديگر كه از طرف دانشمندان محقق وعالي مقام اسلامي نوشته شده است.

8. انجيل حضرت مسيح اگر چه به زبان عبري بوده و زبان مادري وي و كساني كه وي در ميان آنها پرورش يافته غير از عبري نبوده است، ولي بنابر اخبار و روايات، او مأمور بود كه آن را به لغت سرياني براي سريانيان، كه همان اهل سوريه هستند، تفسيركند. از اين نظر گروهي تصور كرده اند كه زبان اصلي انجيل همان سرياني بوده است و از ميان تمام انجيل ها اناجيل سرياني به انجيل واقعي نزديك تر است.

وبلاگ/پیامبر رحمت

http://rasulekhoda.blogfa.com


فرم در حال بارگذاری ...