« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »
  • تماس
« "من زنده ام"جواد اهل بیت علیهم السلام »

مناظره امام جواد علیه السلام با یحیی بن اكثم

نوشته شده توسطكبري جعفري 22ام شهریور, 1394


از امام جواد علیه السلام مناظرات متعددی نقل شده (1) است كه به عنوان نمونه به یكی از آن ها كه مختصر و مربوط به مسائل اعتقادی است اشاره می شود، با تذكر این نكته كه امام با حفظ تقیه، این مناظره را انجام داده است.

بعد از آن كه مامون ام الفضل را به تزویج حضرت جواد علیه السلام در آورد، یحیی بن اكثم (یكی از علمای اهل سنت) با مناعت بسیاری نزد آن حضرت و مامون آمدند.

یحیی عرض كرد: ای پسر رسول خدا! نظر شما درباره روایتی كه [در مدارك اهل سنت] نقل شده است كه «خداوند جبرئیل را فرستاد تا از پیامبر صلی الله علیه و آله بخواهد كه از ابابكر سؤال كند: آیا او از خداوند راضی هست یا نه؟ با این كه خداوند از او راضی می باشد» چیست؟

امام جواد علیه السلام فرمود: من منكر فضیلت ابابكر نیستم، ولی بر ناقل این دستور لازم است كه طبق دستور پیامبر صلی الله علیه و آله عمل كند. پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در حجة الوداع فرمود: «بعد از من جاعلان حدیث فراوان می شوند، لذا باید احادیث را بر قرآن و احادیث عرضه كنید؛ هر حدیثی كه موافق قرآن و سنت من باشد به آن عمل كنید و اگر مخالف آن دو بود، بدان عمل نشود..»

این خبر موافق با قرآن نیست، زیرا خداوند می فرماید: «ما انسان را آفریدیم و وسوسه های نفس او را می دانیم و ما از رگ قلبش به او نزدیك تریم.2) .» آن گاه چگونه می شود خداوند از رضایت و غضب ابابكر نسبت به خود بی خبر باشد، تا نیاز به سؤال داشته باشد؟ این عقلا محال است.

یحیی گفت: روایت شده كه ابابكر و عمر در زمین مانند جبرئیل و میكائیل در آسمان می باشند؟

حضرت فرمود: در این حدیث هم باید دقت نمود، چرا كه آن دو فرشته از فرشتگان مقرب بوده، لحظه ای از طاعت خدا جدا نشدند و هرگز خدا را معصیت نكردند، و حال آن كه آن دو مشرك بودند، بعد مسلمان شدند و اكثر عمر خود را در شرك به سر بردند، آن گاه چگونه می توانند همسان جبرئیل و میكائیل باشند؟

یحیی گفت: در روایات آمده كه آن دو (ابابكر و عمر) ، پیر مردان اهل بهشت می باشند، در این زمینه چه می گوئید؟
حضرت فرمود: این هم محال است، چون بهشتی ها همه جوانند و در آن جا پیرمردی وجود ندارد. این روایت را بنی امیه در مقابله با آن روایتی كه می گوید: «حسن و حسین آقای جوانان بهشتی می باشند»، ساختند.

یحیی گفت: نقل شده كه عمر چراغ اهل بهشت است.
حضرت فرمود: این هم محال است، چرا كه در بهشت فرشتگان مقرب، پیامبران، آدم و محمد صلی الله علیه و آله حضور دارند. چگونه بهشت با نور آن ها روشن نشده كه نیاز به نور عمر باشد؟!

یحیی گفت: نقل شده كه پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: اگر من مبعوث نمی شدم، عمر به جای من مبعوث می شد.
حضرت فرمود: قرآن راستگوتر از این حدیث است، آن جا كه می فرماید: «و هنگامی كه از پیامبران پیمان گرفتیم، و از تو و از نوح و ابراهیم و موسی و عیسی بن مریم، و ما از همه آنان پیمان محكمی گرفتیم. (3) .» آن گاه چگونه پیمان خداوند عوض می شود؟ [از این گذشته] پیامبران یك چشم به هم زدن مشرك نشدند، چگونه كسی به رسالت مبعوث می شود در حالی كه اكثر عمر خود را در شرك به سر برده است؟!

یحیی گفت: در روایت آمده كه پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: اگر عذاب نازل شود، جز عمر كسی از آن رهایی نمی یابد.

حضرت فرمود: این هم محال است، چرا كه خداوند می فرماید: «خداوند تا تو (پیامبر) در میان آن ها باشی، آن ها را عذاب نخواهد كرد و مادامی كه به درگاه خدا توبه و استغفار كنند، [باز هم] آن ها را عذاب نخواهد كرد. (4).» می بینید كه برای نزول عذاب دو مانع ذكر شده است و لا غیر؛

۱- وجود مبارك پیامبر صلی الله علیه و آله در بین مردم.
۲- توبه و استغفار مردم (5) .

انجام چنین مناظره ای و پیروزی امام جواد علیه السلام چند پیامد مثبت داشت:

۱- با توجه به اینكه امام جواد علیه السلام در خردسالی به امامت رسید، عباسیان فكر می كردند او از نظر علمی ناتوان است و از این رو با ترتیب چنین مناظراتی سعی می كردند شخصیت او را خورد كنند. پیروزی امام در مناظره با پاسخ های قاطع و روشنگر، هر گونه شك و تردید را در مورد پیشوایی او و نیز اصل امامت از بین برد.
۲- این مناظره خط بطلانی بر بسیاری از احادیث جعلی كشید. احادیثی كه به دستور حاكمان غاصب و برای تثبیت حكومت غصبی آنان توسط عده ای انسان خود فروخته جعل شده و موجب انحراف در امت اسلامی بود.

پی نوشت:

1.احمد طبرسی، الاحتجاج، (قم، انتشارات اسوه، چاپ اول، ۱۴۱۳) ، ج ۲، ص ۴۸۱٫
2.ولقد خلقنا الانسان ونعلم ما توسوس به نفسه ونحن اقرب الیه من حبل الورید.»
3.احزاب/۷، «واذ اخذنا من النبیین میثاقهم ومنك ومن نوح وابراهیم وموسی وعیسی ابن مریم واخذنا منهم میثاقا غلیظا».
4.انفال/۳۳٫
5. احتجاج، (پیشین) ، ج ۲، ص ۴۷۷-۴۸۰

منبع : ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره ۳۳


فرم در حال بارگذاری ...