« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »
  • تماس

موضوع: "میهمان محرم"

شب سوم، شب سه ساله، شب حضرت رقیه "سلام الله علیها"

نوشته شده توسطكبري جعفري 13ام مهر, 1395


Image result for ‫رقیه سه ساله‬‎


از سه ساله گفتن سخت است …

… نوای کودکانه ای به گوش می رسد، گویا با پدر صحبت می کند، شیرین زبان است، خاصیت سن اش است، آخر سه سال دارد! سه سال دارد و سیلی می خورد، سه سال دارد و پایش درد دارد آخر جای کفش آبله به پا دارد، سه سال دارد و جای عروسک سر پدر به دامن دارد…

پدرجان کجایی آخر؟

عمویم عباس آب نیاورده است هنوز، من تشنه ام، پدر جان این حرامی ها مرا کتک می زنند و یتیم می خوانند مرا، پدر جان آخر چقدر عمه سپر بلایم شود.

یک عمه است و هزار بلا، یک عمه است و درد رباب بی علی، یک عمه است و داغ برادر، داغ دو علی، پدر من خود دیدم که عون و محمد نیز کشته شدند اما عمه هیچ گاه به روی خود نیاورد، انگار نه انگار که مادر است، اما طبیعی است آخر عمه زینب! است.


آری سه سال دارد، سنی ندارد! ولی بسیار فهم دارد …

خوانده شده توسط نویسنده وبلاگ در ماهنامه قران 94



شب دوم ، شب ورود به کرب بلا

نوشته شده توسطكبري جعفري 12ام مهر, 1395


Image result for ‫ورود امام حسین به کربلا‬‎


دوم محرم سال 61 بود که امام به همراه خانواده ویاران! و نه لشکر و سربازان به سرزمین بلا وارد شدند، از برای صلح و اصلاح ونه  جنگ و خون ریزی که وگرنه زن و بچه! را چه به کار است! در جنگ جز دل ناگرانی و رنج و مصیبت.

به کربلا که رسیدند حسین"علیه السلام” پرسید نام این سرزمین چیست؟ همینکه نام کربلا را شنید فرمود این مکان جای فرود آمدن ما و محل ریختن خون ما و جایگاه قبور ماست.

به گمانم از همین جا بی تاب شد خواهر.

گویا از قبل او را مطلع ساخته بودند از کرب  بلا! و مگر می شود دختر علی، زینت پدر، راز خلقت خود را نداند. زینب آفریده شد از برایث زینبی کرب بلا، از برای خواهری حسین!

به راستی به جز زینب چه کسی می توانست زینب! باشد؟

خوانده شده توسط نویسنده وبلاگ در ماهنامه قرآن 94

شب اول ، شب مسلم بن عقیل

نوشته شده توسطكبري جعفري 11ام مهر, 1395

Image result for ‫مسلم بن عقیل‬‎


به کوفه که رسید، بیعت گرفت از هزاران تن برای پسر عم خود حسین بن علی علیه السلام !

 مردم فوج فوج به دیدار فرستاده حسین علیه السلام که در خانه مختار یا به روایتی مسلم بن عوسجه مسکن گزیده بود می آمدند ، مسلم پسر عقیل نامه امام را برایشان می خواند و آن ها از شوق اشک می ریختند ! کوفیان عجب استقبال کردند!

از ایشان برای امام بیعت گرفت ،برای امام نامه ای فرستاد و از او دعوت کرد که به کوفه بیاید ، اما وقایع به گونه ای دیگر رقم خورد!

کوفیان به رسم دیرینه شان بی وفایی کردند ، مسلم در منزلی پنهان شد ،پیدایش کردند ، با آن ها جنگید عده ی زیادی را به درک واصل کرد ، حریفش نشدند ، گفتند : ما به تو امان می دهیم ، گفت : به قول شما کوفیان اعتمادی نیست و امانشان را نپذیرفت و هم چنان جنگید تا بالاخره دستگیرش کردند

 وقتی از حیات خود مایوس شد گریست ، ابن عباس پرسید: از چه گریه می کنی ؟ تو را که مقصد و راه روشن است و از برای هدف تو تحصیل این رنج ها بسیار نیست ،بلکه گریه ام برای آن سید مظلوم امام حسین علیه السلام و اهل بیت اوست که به فریب این منافقان غبار از یار و دیار خود جدا شده اند و روی به این جانب آورده اند ، نمی دانم بر سر ایشان چه خواهد آمد!

تا آخرین لحظات سعی می کرد امام را از مکر و وعده های دروغی کوفیان مطلع سازد حتی به ابن اشعث التماس کرد که از جانب او پیکی برای امام بفرستند اما…..

 به راستی که زیبنده دامادی علی علیه السلام بود و علی خوب همسری برای رقیه دخترش برگزیده بود، مسلم پسر عقیل فرستاده ی حسین بن علی را مظلومانه و غریبانه به شهادت رساندند.

مسلم نخستین شهید واقعه ی کربلا و پیش مرگ نهضت عاشوراست.

خوانده شده توسط نویسنده وبلاگ در ماهنامه قرآن 94



زیارت عاشورا در سیره ابرار

نوشته شده توسطكبري جعفري 11ام مهر, 1395

در سال 61 هجری تلخ ترین فاجعه تاریخ انسانی به وقوع پیوست،روز عاشورا بود که بهترین خلق به همراه بهترین نزدیکان وبهترین اصحاب و بهترین مسلمانان در سرزمینی که به واسطه این بهترینها، بهترین شد، شربت شهادت را در عطش وصال دوست،سرکشیدند.

اما در مقابل این بهترینها، بدترین هایی نیز وجود داشت. اول آن که کسانی که حضرت امام حسین(ع) و یارانش را به شهادت رساندندبدترین مردم بودند. دوم آنکه بدترین ظلمها را بر آن حضرت رواداشتند به گونه ای که به نحوی دلخراش و جانسوز امام حسین(ع) ویارانش را به شهادت رساندند. بدین گونه بود که عاشورا جاودانه شد و خداوند اجر این همه جانفشانی و مظلومیت را چه زیبا دراین دنیا به آن حضرت عطا نمود، چنان که به امام حسین(ع)کرامات بسیار بخشید و در محبت و زیارت و تربت آن بزرگوار فارغ از عطای اخروی، کرامت دنیوی بخشید.

در ترنم باران معرفت چنین رسیده است:

امام صادق(ع) فرمود: «من زار الحسین فی یوم عاشورا وجبت له الجنه » (1) کسی که در روز عاشورا امام حسین(ع) را زیارت کندبهشت بر او واجب می شود.

و امام رضا(ع) فرمود: «فان البکاء علیه (الحسین) یحط ذنوب العظام » (2) همانا گریستن بر امام حسین(ع) گناهان بزرگ رانابود می کند.

و امام صادق(ع) فرمود: «من زار قبر ابی عبد الله(ع) یوم عاشورا، عارفا بحقه کان کمن زار الله تعالی فی عرشه » (3) کسی که روز عاشورا قبر امام حسین(ع) را زیارت نماید در حالی که حق او را بشناسد همانند آن است که خدای را در عرش او زیارت کرده است.

و در سیره ابرار و نیکان آمده است که آنان حق آن مقام والا رامی شناختند و در سایه این شناخت در مقام عمل حق او را گرامی می داشتند. بزرگان از رهگذر این احترامات بزرگی یافته اند:

آیت الله العظمی اراکی:

یکی از ملازمان ایشان نقل نموده که برنامه معظم له این بود که هر روز بالای بام می رفتند و به حالت ایستاده به خواندن زیارت عاشورا می پرداختند و صد لعن و صد صلوات که در زیارت عاشوراوارد شده است مقید بودند بطور کامل قرائت کنند و این برنامه ایشان به همین نحو یعنی بالای بام و رو به قبله حتی در روزهای برفی و سرد هم بدون کم و کاست ادامه داشت تا موقعی که توانایی جسمی داشتند. (4)

ادامه »

منم گدای حسین (ع)

نوشته شده توسطكبري جعفري 11ام مهر, 1395

 

Image result for ‫امام حسین علیه السلام‬‎

 

 

از آن خوشم که شدم نوکر سرای حسین
منم غلام کسی که بود گدای حسین

دو چشم داده خداوند تا که گریه کنم
یکی برای حسن آن یکی برای حسین

یقین که آتش دوزخ حرام گردیده
به جسم آنکه بود یار آشنای حسین

برای بخشش کوه گناه یک راه است
بریز قطره ی اشکی تو در عزای حسین

کبوتر دل عشاق هر شب جمعه
نشسته است روی گنبد طلای حسین

خدا کند که شبی زائر حرم گردیم
و جان دهیم همان شب به کربلای حسین

به گوش جان تو اگر بشنوی هنوز آید
ز زیر نیزه و تیغ و سنان صدای حسین

محمد رسول زاده