« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »
  • تماس
« پیام آور دریایلدای نهج البلاغه ای »

نامه‌ی خنده دارِ رزمنده‌ی اسیر به پدرش

نوشته شده توسطكبري جعفري 8ام دی, 1398

خاطره
نامه‌ی خنده دارِک رزمنده‌ی اسیر به پدرش

 متن خاطره

اسیر شده بودیم. قرار شد برای خانواده هامون نامه بنویسیم. بین اسرا چندتا بی‌سواد و کم‌سواد هم بودندکه نمی‌توانستند نامه بنویسند.اون روزها چندتا کتاب برامون آورده بودند که لابه‌لای آنها نهج‌البلاغه هم بود.

یه روز یکی از بچه های کم‌سواد اومد و بهم گفت: من نمی‌توانم نامه بنویسم، اما از نهج‌البلاغه یکی از نامه های‌کوتاه امیرالمومنین(ع) رو نوشتم روی این کاغذ، می‌خواهم بفرستمش برای بابام. تا نامه رو گرفتم و خوندم؛

از خنده روده‌بُر شدم. بنده خدا یک نامه‌ی امیرالمومنین(ع) به معاویه رو برداشته و برای باباش نوشته بود …

 

 

 

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: طوباي محبت [عضو] 
5 stars

خخخخخخ
خيييييلي بامزه بود.
دلت خوش باشه هميشه
ياد اون مردان باصفا و بي ريا بخير.

1398/10/11 @ 16:40


فرم در حال بارگذاری ...