موضوع: "نماز"
چگونه ميتوانيم هم خداوند را خالصانه عبادت کنيم؟
نوشته شده توسطكبري جعفري 22ام فروردین, 1401
چگونه ميتوانيم هم خداوند را خالصانه عبادت کنيم؟
پاسخگو : حضرت آیت الله مصباح یزدی حفظه الله چگونه ميتوانيم هم خداوند را خالصانه عبادت کنيم وبه ياد غير او نباشيم، وهم محبت 14 معصوم را در دل داشته باشيم؟
ابتدا سؤال سادهاي را مطرح ميکنيم : آيا ممکن است شما کسي را دوست داشته باشيد ، ولي متعلقات او را دوست نداشته باشيد ؟
هر کس بهرهاي از محبت برده باشد ميداند که لازمه محبت به کسي ، محبت به آثار و متعلقات اوست . حتي انسان صداي محبوب و بوي بدنش را هم دوست ميدارد ؛ هم چنين خانه و فرزند و لباس و ساير متعلقاتش را . پس چگونه ممکن است کسي خدا را دوست داشته باشد و زيباترين جلوههاي خدا و محبوبترين محبوبهاي او را دوست نداشته باشد ؟
مخصوصاً با توجه به اينکه ما معمولاً خدا را هم به وسيله مخلوقاتش ميشناسيم و خوبيها و زيباييهاي او را در آيينه خوبيهاي بندگان شايسته تماشا ميکنيم. و بالاخص با توجه به اينکه آنان واسطه فيض براي ساير مخلوقات هستند و همه چيز به طفيل وجود ايشان آفريده شده است و راه رسيدن به خدا از مجراي وجود ايشان ميگذرد.
«إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا»
(احزاب / 56)
از خداوند تعالي توفيق شما را در شناخت اسلام و عمل به وظايف خواستاريم
گفتگوی دینی
بهتر از هزار رکعت
نوشته شده توسطكبري جعفري 12ام خرداد, 1400آیةالله ناصری؛
نماز شب، شفیع در نزد حضرت ملک الموت است. موقعی که حضرت ملک الموت تشریف می آورند، نماز شب می آید و شفاعت او را می کند.
می گوید: «ایشان اهل نماز شب بوده است» البته او هم می داند، اما اينها جنبه تشریفاتی آن است.
نماز شب نوری در قبر انسان می شود.
فرش قبر انسان می شود. موقعی که انسان را در قبر گذاشتند و آن دو ملک آمدند، نماز شب جواب آنها را می دهد.
دو رکعت نماز شب بخوان. حالا نماز شب هم نشد، نماز مستحبی بخوان. نماز قضا بخوان. نماز ِهدیه به پدر و مادرت بخوان.
هر دو رکعت نمازی که در شب بخوانی، بهتر از هزار رکعت است که در روز خوانده بشود.
چرا این همه نمازگزار گناه می کنند؟؟؟
نوشته شده توسطكبري جعفري 31ام فروردین, 1400
بسم الله الرحمن الرحیم
شبهه
شبهه میکنند که خدا در قرآن فرموده《إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ ۗ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ ۗ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ》 نماز انسان را از فحشا و منکر باز میدارد پس چرا این همه نمازگزار گناه می کنند و معصیت می کنند
جوابش چند چیز است:
اولا: مدرسه رفتن انسان را باسواد میکند اما اگرانسان از امکانات مدرسه درست استفاده کند و درس بخواند، ما زیاد داشتیم دانش آموزانی را که مدرسه رفتند و به هیچ جا نرسیدند حتی وارد دانشگاه شدند و به جایی نرسید چون دانشگاه و مدرسه بستر و زمینه را آماده می کنند و تو باید تلاش کنی تا استفاده کنی ،نماز اگر با حضور قلب باشد انسان را حتما از فحشا منزجر میکند اما صرف حرکت دست و پا که اسمش نماز نیست؛ مثل این که رفتن در کلاس و کتاب باز کردن و نشستن و آخر ساعت بازگشتن اسم آن تحصیل علم نیست.
نکته دوم: همین مقدار هم اگر نماز نبود خیلی فحشا و منکر گسترش پیدا می کرد چرا؟ چون نمازگزار حتی بدون حضور قلب هم اینکه میداند با لباس غصبی نمیتواند نماز بخواند، در مکان غصبی نمیتواند نماز بخواند، با لباس و بدن نجس نمی تواند نماز بخواند، خیلی از احکام شرعی دیگر، همین مقدارش از گناه دور است غصب نمیکند با لباس و تن نجس نماز نمی خواند و خیلی از مراقبت های دیگر.
ثالثا: دوری از فحشا و منکر و نزدیک شدن به مقامات معنوی مراتب دارد همانطور که انسان وقتی روزه میگیرد قرار بوده با روزه به تقوا برسد قرآن کریم فرموده《يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ》 ای مومنین به شما مانند امتهای پیشین روزه واجب شد برای چه؟ برای اینکه با تقوا شوید آیا همه آنهایی که روزه می گیرند به مقام عالی اعلا تقوا می رسند؟ نه ولی هر کس به تناسب شرایطی که از قبل آماده کرده و حواسی که جمع کرده به دست می آورد به همین مناسبت در نقطه مقابلش نماز انسان را از فحشا و منکر دور میکند منتها این دوری از فحشا و منکر مراتب دارد بسته به آنکه چقدر انسان نماز را بشناسد چقدر به آداب نماز مودب باشد و چقدر به اسرار نماز توجه داشته باشد اثر بیشتری در دوری از فحشا و منکر می گذارد، با این توضیح اتفاقا نماز از حداقل تا حداکثر از صفر تا صد در تمام نمازگزاران اثر دوری از فحشا و منکر را دارد.
حجت الاسلام مهدوی ارفع/نهضت جهانی نهج البلاغه خوانی
وقت نماز در نهج البلاغه
نوشته شده توسطكبري جعفري 22ام آذر, 1396آنچه در نامه ی پنجاه و دوم نهج البلاغه از امام علی(علیه السلام) در باره اوقات نمازهای شبانه روزی آمده در باره بهترین وقت این نمازهاست و اختلافی با قرآن و روایات دیگر که مورد استفاده احکام شرعی نماز است، نمی باشد.
متن نامه امام یا پاسخ به در خواست یکی از کارگزارانش است یا نیازی که آن حضرت برای انجام نماز می دانسته و به حالت حکم حکومتی براى فرمانداران خود نوشته است. در مقدمه این نامه، جمله ای در باره نماز از امام را در نامه بیست وهفتم که به محمد بن ابی بکر هنگام فرمانداری مصر نوشته اند، می آوریم تا اهمیت نماز اول وقت را از دیدگاه آن حضرت بدانیم:
«صَلّ الصّلاةَ لِوقْتِها المُۆَقّت لها، و لا تُعجِّل وقتها لِفَراغ، و لاتُۆخِّرها لاشْتِغالٍ وَ اعْلمْ انّ كُلّ شىءٍ مِنْ عملك تَبَعٌ لِصلاتِكَ»:نماز را در وقتی که برای آن تعیین شده به جای آور و در هنگام کار نداشتن در انجام آن مشتاب؛ و چون در حال انجام كارى هستی از انجام نماز روی برمتاب؛ آگاه باش كه تمام اعمال تو، پیرو نمازت است.(نهج البلاغه صبحی صالح ص 385و384)
نامه اوقات نماز به والیان شهرها:
اَمَّا بَعْدُ، فَصَلُّوا بِالنَّاسِ الظُّهْرَ حَتَّى تَفىءَ الشَّمْسُ مِنْ مَرْبِضِ الْعَنْزِ:
«نماز ظهر را وقتی با مردم به جای آور که سایه خورشید از زوال آن به طرف مغرب اندازه دیوار بزگاه(آغل بز) باشد.»
آیا مؤمنان را از اثر سجدههایشان میتوان شناخت؟
نوشته شده توسطكبري جعفري 4ام آذر, 1396
معیاری که در قرآن اعلام شده مبنی بر اینکه مؤمنان را از اثر سجدههایشان میتوان شناخت، آیا باعث تحریک حس نفاق و ریاکاری در بین افراد نمیشود؟
آیه 29 سوره فتح که میگوید «مؤمنان را از اثر سجدههایشان میتوان شناخت»، آیا باعث تحریک حس نفاق و ریاکاری در بین مؤمنان نمیشود؟
پاسخ اجمالی
در آیه 29 سوره فتح میخوانیم: «محمد، فرستاده خداست؛ و کسانى که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند؛ پیوسته آنان را در حال رکوع و سجود میبینى در حالى که همواره فضل خدا و رضاى او را میطلبند؛ نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمایان است؛ این توصیف آنان در تورات و توصیف آنان در انجیل است».
در این آیه مبارکه، خداوند در مقام توصیف پیامبر اسلام(ص) و یاران واقعی حضرتشان است. اولین ویژگی آنان شدت عمل در برابر کفار و رحمت و مهربانیشان با یاران و مسلمانان است.
در وصف بعدی، خداوند آنان را انسانهایی معرفی میکند که همواره در حال عبادت خداوند بوده و همه اعمالشان برای او میباشد و دائم در رکوع و سجود و همیشه به دنبال فضل و رضایت پروردگارشان هستند. بعد از این توصیفات، قرآن نشانهای برای آنان بیان میکند که همان وجود اثر سجده در صورتهای آنان است: «سِیماهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُود».
«سیما» در اصل به معناى علامت و هیئت است، خواه این علامت در صورت باشد، یا در جاى دیگر بدن، هر چند در استعمالات روزمره فارسى به نشانه هاى صورت و وضع ظاهرى چهره گفته میشود.
به تعبیرى دیگرى “قیافه” آنها به خوبى نشان میدهد که آنها انسانهایى خاضع در برابر خداوند و حق و قانون و عدالتاند، نه تنها در صورت آنها که در تمام وجود و زندگى آنان این علامت منعکس است.[1]