« مشق شب | بدون شرح » |
گفتکو با امام زمان (بخونید خدایی قشنگه )
نوشته شده توسطكبري جعفري 23ام آبان, 1393...بخونید خدایی قشنگه…
گفتگوی این روزهای ما با امام عصر و پاسخ ایشان :
جهت دیدن شش گوشه دلم تاب ندارد
نگهم خواب ندارد
قلمم گوشه ی دفتر
غزل ناب ندارد
همه گویند به انگشت اشاره
مگر این عاشق دیوانه دلسوخته ارباب ندارد؟
تو کجایی ؟
شده ام باز هوایی
چه شود جمعه ی این هفته بیایی ؟
به جمالت … به جلالت….دل ما را بربایی…
و اما جواب امام زمان:
تو خودت !
مدعی دوستی و مهر شدیدی که به هرشعر جدیدی،
ز هجران و غمم ناله سرایی ، تو کجایی ؟
تو که یک عمر سرودی تو کجایی؟تو کجایی؟
چه کسی قلب تو را سوی خدای تو کشانده ؟
چه کسی در پی هر غصه ی تو اشک چکانده ؟
چه خطرها به دعایم ز کنار تو گذر کرد
چه زمان ها که تو غافل شدی و یار به قلب تو نظر کرد…
و تو با چشم و دل بسته فقط گفتی …
تو کجایی!؟ و ای کاش بیایی !
هر زمان خواهش دل با نظر یار یکی بود،
تو بودی…
هر زمان بود تفاوت، تو رفتی، تو نماندی!
خواهش نفس شده یار و خدایت…
و همین است که تاثیر نبخشند به دعایت…
و به افاق نبرند صدایت…
و غریب است امامت!
من که هستم،
تو کجایی؟
تو خودت کاش بیایی
به خودت کاش بیایی….!
وااااای عالی بود؛ دلم شکست از مظلومیتتون آقا جان؛ حیف و صد حیف که ………….
در انتظار تو چشمم هميشه باراني ست
و بي تو حال و هواي دلم چه طوفاني ست
بيا كه خيري از اين زندگي نمي بينم
كه لحظه لحظه ي عمرم پراز پريشاني ست
هواي خيمه ي قلبم بدون تو سرد است
بهار،پيش دو چشمم شب زمستاني ست
ز جاده اي كه گذر كرده اي مسافرعشق
ببين كه جاي قدومت چقدر نورانی ست
دعاي ندبه ي هر صبح جمعه ام آقا
به قصد آمدن تو براي مهماني ست
بيا كه ماه عزاي شهيد بي سر شد
بيا ببار كه هنگام مرثیه خواني ست
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
بله عزیزم، منم خیلی از آن روضه دلم شکست؛ به خصوص وقتی عکسای طفل 6 ماهم رو می دیدم………واقعا اون عزیزان چی کشیدن……….بازم به ما سر بزن خوشحالم می کنی
با سلام
یا اباصالح المهدی
نمی از چشم های توست چشمه، رود، دریا هم
کمی از رد پای توست جنگل، کوه ، صحرا هم
تو از تورات وانجیل و زبور از نور لبریزی
تو قرآنی ، زمین محو شکوهت، آسمان ها هم
جهان نیلی است طوفانی، جهان دلمرده ظلمانی
تویی تو نوح موسی هم، تویی تو خضر عیسی هم
نوایت نغمه ی داوود، حسنت سوره یوسف
مرا ذوق شنیدن می کشد شوق تماشا هم
تو آن ماهی که در پایت تلاطم می کند دریا
من آن دریای سرگردان دور افتاده از ماهم
اسیر روی ماه تو هواخواه نگاه تو
نشسته بین راه تو نه تنها من که دنیا هم
تمام روز ها بی تو شده روزمبادا نه
که می گرید به حال و روز ما روز مبادا هم
همه امروزها مثل غروب جمعه دلگیرند
که بی توتیره و تلخ است چون دیروز فردا هم
جهانی را که پژواک صدایت را نمی خواهد
نمی خواهم نمی خواهم نمی خواهم نمی خواهم
سیدمحمد جواد شرافت
عالی بود،خدا خیرتون بده،اجرتون با امام زمان روحی فداء.
اللهم عجل فی فرج حجتک
گفتم شبی به مهدی از تو نگاه خواهم….
گفتا که من هم از تو ترک گناه خواهم….
گغتم که ای امام ازما چرا نهانی…
گفتا به چشم محرم همواره آشکارم…
سلام خواهرم لذتبردم
منتظر نظرات شما هستم…
الحاقیات:
- _.jpg - ضمیمه یافت نشد!
با سلام و تسلیت ایام اربعین حسینی
مجنون شدم که راهی صحرا کنی مرا
گاهی غبار جاده ی لیلا، کنی مرا
کوچک همیشه دور ز لطف بزرگ نیست
قطره شدم که راهی دریا کنی مرا
پیش طبیب آمدهام، درد میکشم
شاید قرار نیست مداوا کنی مرا
من آمدم که این گره ها وا شود همین!
اصلا بنا نبود ز سر وا کنی مرا
حالا که فکر آخرتم را نمیکنم
حق میدهم که بنده دنیا کنی مرا
من، سالهاست میوه ی خوبی ندادهام
وقتش نیامده که شکوفا کنی مرا
آقا برای تو نه ! برای خودم بد است
هر هفته در گناه، تماشا کنی مرا
من گم شدم ؛ تو آینهای گم نمیشوی
وقتش شده بیائی و پیدا کنی مرا
این بار با نگاه کریمانهات ببین
شاید غلام خانه زهرا کنی مرا
*علی اکبر لطیفیان*
التماس دعا
یا حیدر امیرالمومنین علیه السلام
سلام
مطلب خیلی زیبایی بود
اشکهایم رابه روی گونه هایم کشاند
این شعر از خوتون هست ؟
خیلی دوست دارم شاعرش رو بشناسم
در زیر سایه حضرت صاحب الامر پایدار و موفق باشید !
التماس دعا !
فرم در حال بارگذاری ...