« شب دوم ، شب ورود به کرب بلا | زیارت عاشورا در سیره ابرار » |
شب اول ، شب مسلم بن عقیل
نوشته شده توسطكبري جعفري 11ام مهر, 1395به کوفه که رسید، بیعت گرفت از هزاران تن برای پسر عم خود حسین بن علی علیه السلام !
مردم فوج فوج به دیدار فرستاده حسین علیه السلام که در خانه مختار یا به روایتی مسلم بن عوسجه مسکن گزیده بود می آمدند ، مسلم پسر عقیل نامه امام را برایشان می خواند و آن ها از شوق اشک می ریختند ! کوفیان عجب استقبال کردند!
از ایشان برای امام بیعت گرفت ،برای امام نامه ای فرستاد و از او دعوت کرد که به کوفه بیاید ، اما وقایع به گونه ای دیگر رقم خورد!
کوفیان به رسم دیرینه شان بی وفایی کردند ، مسلم در منزلی پنهان شد ،پیدایش کردند ، با آن ها جنگید عده ی زیادی را به درک واصل کرد ، حریفش نشدند ، گفتند : ما به تو امان می دهیم ، گفت : به قول شما کوفیان اعتمادی نیست و امانشان را نپذیرفت و هم چنان جنگید تا بالاخره دستگیرش کردند
وقتی از حیات خود مایوس شد گریست ، ابن عباس پرسید: از چه گریه می کنی ؟ تو را که مقصد و راه روشن است و از برای هدف تو تحصیل این رنج ها بسیار نیست ،بلکه گریه ام برای آن سید مظلوم امام حسین علیه السلام و اهل بیت اوست که به فریب این منافقان غبار از یار و دیار خود جدا شده اند و روی به این جانب آورده اند ، نمی دانم بر سر ایشان چه خواهد آمد!
تا آخرین لحظات سعی می کرد امام را از مکر و وعده های دروغی کوفیان مطلع سازد حتی به ابن اشعث التماس کرد که از جانب او پیکی برای امام بفرستند اما…..
به راستی که زیبنده دامادی علی علیه السلام بود و علی خوب همسری برای رقیه دخترش برگزیده بود، مسلم پسر عقیل فرستاده ی حسین بن علی را مظلومانه و غریبانه به شهادت رساندند.
مسلم نخستین شهید واقعه ی کربلا و پیش مرگ نهضت عاشوراست.
خوانده شده توسط نویسنده وبلاگ در ماهنامه قرآن 94
سلام همسنگر عزیزم
گر هوای دلت بارانی شد…
دعایی به حال بیابان بکن….
یفین دارم در این شبهای آسمانی و مقدس از دعای خیر شما محروم نخواهم شد.
دوستتان دارم
فرم در حال بارگذاری ...