آرشیو برای: "شهریور 1394, 25"
"من زنده ام"
نوشته شده توسطكبري جعفري 25ام شهریور, 1394 .
..سلمان [برادر خانم آباد] نگاهی به من کرد وگفت: قول بده گاهی با یه نوشته ما رو از سلامتی ات مطلع کن.
با ناراحتی گفتم: چی؟ نوشته؟ توی این بزن بزن من چطوری قول بدم، نه نمیتونم من کاغذ و قلم از کجا گیر بیارم؟
گفت: بابا چقدر برای دو کلمه نوشتن چانه… بیشتر »