آرشیو برای: "مهر 1395, 16"
شب ششم ، شب قاسم بن الحسن علیه السلام
نوشته شده توسطكبري جعفري 16ام مهر, 1395عمو اذن نمی داد. هرچه گریست اثری نداشت ، پای عمو را می بوسید و اشک می ریخت پیش مادر رفت.
مادرش نشانی از پدر به او داد و گفت: این را به نزد عمویت ببر.
دست خط حسن علیه السلام که از امام خواسته بود به او اجازه میدان دهند، انگار که همه خود را برای این… بیشتر »
شب پنجم ، شب اصحاب و عبدالله بن الحسن علیه السلام
نوشته شده توسطكبري جعفري 16ام مهر, 1395هنوز به حد بلوغ نرسیده بود و در خیمه گاه با زنان به سر می برد. امام را محاصره کرده بودند.
هنگامی که متوجه حمله دشمن به جانب امام شد از خیمه گاه بیرون دوید سراسیمه و شتابان به سمت عمو می دوید. در کنار عمو ایستاد ، زینب سلام الله علیها او را دنبال می کرد… بیشتر »