سلام حضرت عشق
نوشته شده توسطكبري جعفريبیار حاجت خود را که وقت باران است
که لحظه لحظه شب استجابت است اینجا
بگیر دامن شمس الشموس عالم را
گدایی ام بکنی اوج عزت است اینجا
رسیده ام به حرم با دوچشم بارانی
شب ولادت آقا قیامت است اینجا
سلام حضرت سلطان سلام حضرت عشق
هزار مرتبه عرض ادب به ساحت عشق
کریم گرکه تو باشی گدا نمیماند
توسفره پهن کنی بینوا نمیماند
کنار پنجره فولاد تو امام رئوف
بدون شک نگرفته شفا نمیماند
شفاست پشت شفا پس دلیل آن این است
شاعر: مهدی نظری
ولادت هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت
حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام بر محبان و شیفتگان خاندان عصمت و طهارت مبارکباد
شرح حدیث - تقوی و مراقبت در گفتار
نوشته شده توسطكبري جعفري 30ام بهمن, 1395
بسماللهالرحمنالرحیم
الحمدلله رب العالمین
عن سُلیمان بن جعفرِ الجَعفری قالْ سَمِعتُ موسی بن جعفرٍ علیهالسلام یَقولْ مَرَّ أمیرالمؤمنین علیُّ بنُ ابیطالبٍ علیهالسلام بِالرَّجُلٍ یَتَکَلَّمُ بِفُضولِ الکلام (۱)
[سلیمان بن جعفر میگوید شنیدم از حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام که میفرمود حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام بر مردی عبور کرد که او به فضول کلام سخن میگفت.] سخنان زیادی، سخنان بیهوده، سخنانی که برای گوینده و شنونده هیچ سودی به همراه ندارد، داشت اینجور حرفهایی میزد.
فَوَقَفَ عَلیه
امیرالمؤمنین دارد در راه عبور میکند، میبیند که یک نفری ایستاده، دارد همینطور حرف بیخود میزند؛ حرفهایی که هیچ فایدهای بر آن مترتب نیست؛ نه برای گوینده و نه برای شنونده. حضرت ایستاد.
ثُمَّ قالْ إنَّکَ تُملی عَلی حافِظَیکَ کتاباً إلی رَبِّک
[و به آن مرد فرمود:] تو داری [حرفهایت را] املاء میکنی بر این دو فرشتهای که محافظ و مراقب تو هستند. داری نوشتهای را بر اینها املاء میکنی؛ تو میگویی و اینها هم مینویسند.
کلمه به کلمهی آنچه که از زبان من و شما خارج میشود نوشته میشود. این نوشته بعداً ممکن است به ضرر ما تمام بشود. بدانیم چه داریم میگوییم.
فتَکَلَّم بِما یَعنیک
به آن چیزی که برای تو مهم است سخن بگو و زبان باز کن.
وَ دَعْ ما لا یَعنیک
آنچه که برای تو مهم نیست، گفتنش فایدهای ندارد یا ضرر دارد، آن را رها کن.
بدان چه داری میگویی.
۱) الامالی شیخ صدوق، صفحهی ۸۵
#بیان_و_تفسیر_روایات 17
#محتوای_تبلیغی
#مقام_معظم_رهبری
حدیث گهربار از حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها)
نوشته شده توسطكبري جعفري 29ام بهمن, 1395
قالَتْ علیها السلام : حرم [الله] الشِّرْکَ إخْلاصا لَهُ بِالرُّبُوبِیَّهِ، فَاتَّقُوا اللّه حَقَّ تُقاتِهِ، وَ لا تَمُوتُّنَ إ لاّ وَ اءنْتُمْ مُسْلِمُونَ، وَ اءطیعُوا اللّه فیما اءمَرَکُمْ بِهِ، وَ نَهاکُمْ عَنْهُ، فَاِنّهُ، إ نَّما یَخْشَى اللّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءِ.(ریاحین الشّریعه : ج ۱، ص ۳۱۲، فاطمه الزهراء علیها السلام : ص ۳۶۰، قطعه اى از خطبه طولانى و معروف آن مظلومه .)
و خداوند سبحان شرک را (در امور مختلف ) حرام گرداند تا آن که همگان تن به ربوبیّت او در دهند و به سعادت نائل آیند؛ پس آن طورى که شایسته است باید تقواى الهى داشته باشید و کارى کنید تا با اعتقاد به دین اسلام از دنیا بروید.
بنابر این باید اطاعت و پیروى کنید از خداوند متعال در آنچه شما را به آن دستور داده یا از آن نهى کرده است ، زیرا که تنها علماء و دانشمندان (اهل معرفت ) از خداى سبحان خوف و وحشت خواهند داشت .
مام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) با تسبیح دست گرفتن و منتظر نشستن نمیآید
نوشته شده توسطكبري جعفري 29ام بهمن, 1395
بنیانگذار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران امام خمینی(رحمه الله علیه) که در راه سربازی واقعی و یاری امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، عمر خود را سپری کردند و اقدامات گسترده ای در نشر دین مبین اسلام انجام دادند،سخنانی ارزشمند در رابطه با امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بیان کرده است که بخش پنجم آن تقدیم میشود:
برداشتهای انحرافی از انتظار
۲. «اگر خود حضرت صاحب علیه السّلام مقتضی بدانند، خب، خودشان تشریف بیاورند!» یکی از علما اینجوری میگفت (خدا رحمتش کند) که: «من که دلم بیشتر از حضرت صاحب علیه السّلام برای اسلام نسوخته است. خب ایشان هم که میبینند این را، خود ایشان بیایند، چرا من بکنم؟»
این منطق اشخاصی است که میخواهند از زیر بار در بروند. اسلام، اینها را نمیپذیرد. اسلام، اینها را به هیچچیز نمیشمرد. اینها میخواهند از زیر بار دربروند. یک چیزی درست میکنند. دو تا روایت از این طرف، از آن طرف میگردند، پیدا میکنند که خیر، «با سلاطین مثلا بسازید، دعا کنید به سلاطین». این، خلاف قرآن است. اینها نخواندهاند قرآن را. اگر صد تا همچو روایتهایی بیاید، ضرب به جدار میشود. خلاف قرآن است، خلاف سیره انبیاست یا اینکه روایتی نیست.
شما وقتی ملاحظه میکنید آن همه روایاتی که اگر کسی میل به این بکند. که روایاتی است که: اگر مایل باشی که زنده باشد این سلطان، تو هم با او هستی. مسلمان مگر میشود مایل باشد به اینکه یکی زنده باشد و ظلم بکند، آدم بکشد؟ رابطه داشته باشد با یک کسیکه آدم میکشد؟ عالم میکشد؟ علما را میکشد؟
۳. اینهایی که میگویند که هر علمی بلند بشود و هر حکومتی خیال کردند که هر حکومتی باشد، این برخلاف انتظار فرج است. اینها نمیفهمند چی دارند میگویند. اینها تزریق کردند بهشان که این حرفها را بزنند. نمیدانند دارند چی میگویند. حکومت نبودن؛ یعنی اینکه همه مردم به جان هم بریزند، بکشند هم را، بزنند هم را، از بین ببرند. برخلاف نصّ آیات الهی رفتار بکنند. ما اگر فرض میکردیم دویست تا روایت هم در این باب داشتند، همه را به دیوار میزدیم، برای اینکه خلاف آیات قرآن است.
۴. ارزش دارد که انسان در مقابل ظلم بایستد. در مقابل ظالم بایستد و مشتش را گره کند و توی دهنش بزند و نگذارد که اینقدر ظلم زیاد بشود، این ارزش دارد. ما تکلیف داریم آقا! این طور نیست که حالا که ما منتظر ظهور امام زمان علیه السّلام هستیم، پس دیگر بنشینیم در خانههامان، تسبیح را دست بگیریم و بگوییم عجّل علی فرجه! عجّل با کار شما باید تعجیل بشود. شما باید زمینه را فراهم کنید برای آمدن او و فراهم کردن این است که، مسلمین را باهم مجتمع کنید. همه باهم بشوید، انشاءالله ظهور میکند ایشان.
اللهم عجل لولیک الفرج
هیئت رزمندگان اسلام
تشبیه مؤمن به آب
نوشته شده توسطكبري جعفري 12ام دی, 1395
با مخلوق خدا به گونه ای معاشرت نما، همچنانکه آب با اشیاء مخلوط و ممزوج می شود، و حق هر چیز را به او می رساند. اما از معنا و ماهیتش تغییر پیدا نمی کند،
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده است: مثل المومن الخالص کمثل الماء [بحارالانوار،ج 7، ج 339] مؤمن به آب می ماند؛ یعنی مومن شکستنی نیست زیرا پیوسته تحت تابش نور الهی است برخلاف منافق که همواره دور از خداست و از این رو سرد و افسرده شده و به انجماد کشیده می شود، و در نتیجه شکستنی می شود.
ندیده ای انسان وقتی کنار آدم های دور از خدا می نشیند سرد شده و گرما و حرارت و انرژی خود را از دست داده و دیگر عبادات برای او حال و حلاوت پیشین را ندارد.
پس صفای تو با خدای تعالی در تمام اطاعت هایت، مثل شفافیت آب باشد آن وقتی که از آسمان نازل می شود و آنرا طهور نامیده است.
وقتی که اعضایت را با آب پاک می کنی، دل خود را نیز با آب تقوا و یقین پاک کن.
علت تشبیه مؤمن به آب چیست؟
1- در واقع دو قطره آب که به هم نزدیک شوند، تشکیل یک قطره بزرگتر را می دهند. اما دوتیکه سنگ هیچ گاه با هم یکی نمی شوند! پس هرچه سخت تر و قالبی تر باشیم فهم دیگران برایمان مشکلتر و درنتیجه امکان بزرگتر شدنمان نیزکاهش می یابد.
2- آب در عین نرمی و لطافت در مقایسه با سنگ به مراتب سرسخت تر و در رسیدن به هدف خود، لجوج تر و مصمم تر است.سنگ پشت اولین مانع جدی می ایستد اما آب راه خود را به سمت دریا می یابد. خلاصه آنکه در زندگی معنای واقعی سرسختی، استواری و مصمم بودن را، در دل نرمی و گذشت باید جستجو کرد … گاهی لازم است کوتاه بیایی تا بزرگتر بشوی …
گاهی نمی توان بخشید و گذشت اما می شود چشم را بست و عبور کرد تا خودت به مقصد برسی…. (مصطفی مدرس،نشریه طلاب،بهمن 92 با اندکی تصرف)
3- سویی دیگر انسان در معاشرتش با دیگران باید مانند آب نسبت به خودش طاهر و نسبت به فرزندان و خانواده و اجتماعش مطهر باشد ، تا روى سعادت بیند ، و به خیر دنیا و آخرت برسد.
خداوند بزرگ انسان را در اصل خلقت برابر با آیه فطرت پاك خلق فرموده ، و انسان وظیفه و مسئولیت دارد كه این پاكى را در سایه توحید و عمل به دستورات الهى حفظ كرده و در مقام پاك كردن دیگران نیز فعالیت كند .
منابع:
کتاب باران حکمت؛ بیانات حجت الاسلام رنجبر
سایت غدیر
شیخ حسین انصاریان، کتاب عرفان اسلام
بصیرت افزایی
نوشته شده توسطكبري جعفري 9ام دی, 1395پیامبر اکرم صلی الله وعلیه وآله:
کور آن نیست که چشمش نابینا باشد، بلکه کور (واقعی) آن کسی است که دیده بصیرتش کور باشد.(میزان الحکمه، ج 2)
امام علی علیه السلام:
از دست دادن بینایی آسانتر است تا از دست دادن بینش.(همان)
غفلت انسان در دنیا، مانع بصیرت نسبت به حقایق آخرت است. (لَقَدْ کنتَ فِی غَفْلَةٍ مِنْ هذَا فَکشَفْنَا عَنک غِطَاءَک فَبَصَرُک الْیوْمَ حَدِیدٌ) (ق: 22)(ر.ک. فرهنگ قرآن، ج 6، ص 268)
قرآن صاحبان بصیرت را به تفکر و عبرت فرامی خواند. گاه آنان را به بینش و دقت در وجود خود (وَفِی أَنفُسِکمْ أَفَلاَ تُبْصِرُونَ) (ذاریات: 21). پدیده های محیط اطراف سفارش می کند: (أَوَلَمْ یرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْمَاءَ إِلَی الْأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً… أَفَلاَ یبْصِرُونَ) (سجده: 27)
و گاه آنان را از سرنوشت گذشتگان زنهار می دهد و به عبرت گیری از آنها فرامی خواند. (وَاللّهُ یؤَیدُ بِنَصْرِهِ مَن یشَاءُ إِنَّ فِی ذلِک لَعِبْرَةً لأُولِی الْأَبْصَارِ) (آل عمران: 13 و حشر: 2)
از تدبر در آیات قرآن و سخنان بزرگان دین به این #نتیجه می رسیم که بصیرت تنها این نیست که ببینیم و بشنویم، بلکه باید از عبرت ها پند گرفت تا عبرت دیگران نشد. عقل تنها راه نجات و هدایت گر بشر به راستی ها و خیرخواهی است. انسان اگر چشم ظاهر نداشته باشد، اما با شناخت و بصیرت به هدف آفرینش و محیط پیرامونش بنگرد و بیندیشد، در زندگی موفق خواهد بود و دیگران را نیز می تواند هدایت کند.