« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »
  • تماس

سلام حضرت عشق

نوشته شده توسطكبري جعفري

امام رضا

بیار حاجت خود را که وقت باران است
که لحظه لحظه شب استجابت است اینجا

بگیر دامن شمس الشموس عالم را
گدایی ام بکنی اوج عزت است اینجا

رسیده ام به حرم با دوچشم بارانی
شب ولادت آقا قیامت است اینجا

سلام حضرت سلطان سلام حضرت عشق
هزار مرتبه عرض ادب به ساحت عشق

کریم گرکه تو باشی گدا نمی‌ماند
توسفره پهن کنی بینوا نمی‌ماند
کنار پنجره فولاد تو امام رئوف
بدون شک نگرفته شفا نمی‌ماند
شفاست پشت شفا پس دلیل آن این است

شاعر: مهدی نظری

 

 

 

 

ولادت هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت

حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام بر محبان و شیفتگان خاندان عصمت و طهارت مبارکباد

 

 

 

روحیه ، جسارت و شهامت نیروهای ایرانی

نوشته شده توسطكبري جعفري 26ام مرداد, 1394

 

 

کنت دمارانش (رئس سابق سازمان جاسوسی فرانسه ) :

“ایرانی ها افراد سرسخت خاورمیانه هستند که وقتی دارای احساسات مذهبی می شوند ، دو برابر خطرناک تر می شوند.

اکنون شناخت ، مطالعه و نبرد با آن ها در سطوح مختلف ، بیشتر از هر زمان دیگری اهمیت یافته است . در حال حاضر ، ایرانیان شیعه به خوبی برای مبارزه ، که همیشه بخش جدایی ناپذیر تاریخ ، فرهنگ و مذهب آن ها بوده است آماده اند.

در اردوگاه های اسرای ایرانی افرادی را دیدیم که قاطعانه برای فدا کردن جان خود در راه اعتقاداتشان آمادگی داشتند.


 

آن منظره منادی جنگ جهانی چهارم بود که ما فقط درک نامشخصی از آن در ذهن داریم. اعتقادات مذهبی این افراد برای سوق دادن آنان به سوی انجام کارهایی که به طرز غیر قابل باوری سخت بودند ، نقش بسزایی داشته است .

 

برادر جان !

در این پیکار

نصیب دشمنان باشد

شکست و رو سیاهی ها

و پیروزی و بهروزی است سهم ما

ویژه نامه یاد ایام /1385

یا فاطمه معصومه (سلام الله علیها ) اشفعی لنا فی الجنه

نوشته شده توسطكبري جعفري 25ام مرداد, 1394


اى دختر و خواهر ولايت
آيينه مادر ولايت
بر ارض و سما مليكه در قم
آرام دل امام هفتم
معصومه به كتيبه و به عصمت
افتاده به خاك پايت عفت
گفتند و شنيده اند ز آغاز
كز قم به جنان درى شود باز
حاجت نبود مرا برآن در
قم باشدم از بهشت بهتر
قم قبله خازن بهشت است
اين جا سخن از بهشت، زشت است


مناظره امام صادق علیه السلام با زندیق مصرى

نوشته شده توسطكبري جعفري 17ام مرداد, 1394

 


هشام بن الحكم مى‏ گوید: زندیقى از مصر به قصد دیدار با امام ‏صادق (ع) رهسپار مدینه شد. زندیق وقتى به مدینه رسید كه آن حضرت ‏مدینه را به قصد مكه ترك كرده بودند. زندیق كه در مصر آوازه علم و اخلاق امام صادق(ع) را شنیده بود، شیفته دیدار آن حضرت بود. بدین خاطر با این كه خسته بود، لحظه‏اى درنگ نكرد و روانه مكه ‏شد. هشام مىی گوید: امام صادق(ع) در حال طواف بود كه زندیق مصرى‏ نزد آن حضرت آمد. من همراه امام صادق(ع) بودم.

زندیق مصرى سلام‏ كرد. حضرت فرمودند: نام تو چیست؟ زندیق گفت: عبدالملك. امام‏ پرسید: كنیه‏ ات چیست؟ گفت: ابوعبدالله. امام فرمودند: این كدام ‏ملك و پادشاه است كه تو بنده او هستى؟ آیا از پادشاهان زمین ‏است ‏یا از پادشاهان آسمان؟ پسرت بنده خداى آسمان است‏ یا بنده‏ خداى زمین؟ هشام مى‏ گوید: مرد مصرى سكوت كرد. امام فرمودند: حرف‏ بزن. باز هم او سكوت اختیار كرد. امام فرمودند: هرگاه از طواف ‏فارغ شدم، نزد ما بیا.
طواف امام پایان یافت. زندیق نزد حضرت آمد و در مقابل امام ‏نشست. امام به او فرمودند: آیا مى‏دانى كه زمین زیر و رویى دارد؟ زندیق گفت: آرى. امام فرمودند: تاكنون به زیر زمین رفته‏ اى؟ زندیق‏ گفت: نه. امام فرمودند: آیا مى‏ دانى در زیر زمین چیست؟ زندیق گفت: نمى ‏دانم. گمان مى‏ كنم چیزى زیر زمین نیست. امام فرمودند: گمان، ‏چیزى جز عجز و درماندگى است…؟ آیا به سوى آسمان بالا رفته‏ اى؟ او گفت: نه. امام فرمودند: آیا مى‏دانى در آن‏جا چیست؟ او گفت: نمى‏دانم. امام فرمودند: آیا به سوى مشرق و مغرب رفته ‏اى و ماوراى ‏آن‏ها را زیرنگاهت قرار داده ‏اى؟ زندیق گفت: نه. امام فرمودند: بسى‏ جاى تعجب است كه نه به مشرق رفته‏ اى، نه به مغرب، نه به درون‏ زمین، نه به آسمان بالا و نه خبرى از آن‏جا دارى تا بدانى در آن‌جا چیست؟ و در عین حال، تو منكر آن چه كه در این مكان‏هاست ‏هستى؟! آیا هیچ عاقلى چیزى را كه نمى‏ داند منكر مى‏ شود؟! زندیق‏ مصرى گفت: تاكنون هیچ كس با من این‌گونه سخن نگفته است. امام‏ فرمودند: پس تو از این جهت در شك و تردید هستى؟!
زندیق گفت: شاید چنین باشد.

امام فرمودند: اى مرد! بدان! هیچ گاه ‏آن‌كه نمى‏ داند بر آن كه مى‏داند حجت و دلیلى ندارد. هرگز جاهل‏ حجتى بر عالم ندارد. اى برادر مصرى! گوش كن كه با تو چه مى‏ گویم! آیا نمى‏ بینى كه آفتاب، ماه، شب و روز به افق در آیند؟ اما یكى ‏بر دیگرى سبقت نمى‏ گیرد. آن‏ها مى‏ روند و بر مى‏ گردند، و در این ‏رفت و آمد مجبور و مضطر هستند زیرا جایى جز جاى خودشان ‏ندارند. آن‏ها اگر مى ‏توانستند كه برنگردند چرا بر مى‏ گردند؟ اگر مضطر نبودند چرا شب، روز نمى‏ گردد و روز، شب نمى‏ شود؟ به خدا سوگند! اى برادر مصرى! آن‌چه را كه شما به آن عقیده دارید و دهر و روزگار و طبیعت مى‏نامید اگر آن‏ها او را مى‏بَرد پس چرا برمى‏گرداند و اگر آن‏ها را بر مى‏گرداند پس چرا آن‏ها را مى‏بَرد؟! آیا نمى‏بینى كه آسمان ‏برافراشته شده و زمین نهاده شده است، به گونه‏ اى كه نه آسمان به ‏زمین مى‏ افتد و نه زمین بر روى كرات زیرین خود سرازیر مى ‏شود؟ به ‏خدا سوگند، خالق و مدبر آن‌ها خداست.

زندیق مصرى تحت تاثیر استدلال‏ هاى امام صادق(ع) قرار گرفت و مسلمان شد. امام صادق(ع) به هشام دستور دادند تا تعالیم اسلام را به او بیاموزد.

منبع: (احتجاج، طبرسى، ج ۲، ص ۷۵)

سلام بر «آل یاسین»!

نوشته شده توسطكبري جعفري 16ام مرداد, 1394


Image result for ‫عکس از آل یاسین‬‎


سلام بر «آل یاسین»!

این اوّلین سلام من است، این گونه بر تو و خاندان تو سلام می کنم. شما «آل یاسین» هستید.

خدا در قرآن، پیامبر را «یاسین» نامیده است، و شما هم خاندان او هستید، «آل یاسین»، همان «آل محمّد» است. آری! «یاسین» نامی از نام های پیامبر می باشد.

من در روز بارها و بارها بر شما درود می فرستم، در تشهّد نماز می گویم: «اللهم صلّ علی محمّد و آل محمّد، بار خدایا! بر محمّد و آل محمّد درود بفرست».

می دانم وقتی صلوات می فرستم، خداوند رحمت خود را بر من نازل می کند، صلوات نور است و باعث روشن شدن دل من می شود و تاریکی ها را از دل می زداید.

من در اینجا، به چهارده معصوم پاک سلام و درود می فرستم.

سلام من بر پیامبر صلی الله علیه واله وسلم، علی، فاطمه، حسن، حسین و همه امامان معصوم علیهم السلام که از نسل حسین علیه السلام هستند.

مهدی جان! سلام بر تو که مرا به سوی خدا فرا می خوانی!

تو دست مرا می گیری و به سوی خدا می بری. فقط تو هستی که می توانی راه خدا را به من نشان بدهی، راهی که درست است و هیچ گمراهی ندارد.

تو هدایت گر همه آفریده های خدا هستی، فرشتگان هم اگر بخواهند به خدا نزدیک شوند، باید نزد تو بیایند. تو حجّت خدا بر همه هستی.

علم و دانش تو فراتر از دیگران است، خدا به تو مقامی بس بزرگ داده است و برای همین است که تو می توانی همه را به سوی خدا ببری.

مهدی جان! سلام بر تو که مرا به سوی خدا فرا می خوانی! تو دست مرا می گیری و به سوی خدا می بری. فقط تو هستی که می توانی راه خدا را به من نشان بدهی، راهی که درست است و هیچ گمراهی ندارد

آری! در جهان هستی، معلّمی همچون تو پیدا نمی شود، هر کس بخواهد به کمال و رستگاری برسد، باید شاگردی تو را بنماید، همان گونه که فرشتگان همه از تو درس آموخته اند.


ادامه »

در جوانی می شود پروانه شد

نوشته شده توسطكبري جعفري 14ام مرداد, 1394


Image result for ‫عکس از شهیده طیبه واعظی‬‎

آرزوهای یک شهید

خداوندا مرا به آرزو هایم برسان

آرزو دارم دختران ، این مادران فردای سرزمیم راه و رسم چگونه زندگی کردن را خوب یاد گرفته و از عمر ارزشمند در دنیا وآخرت استفاده کنند.

آرزو دارم خداوند دست دشمنان نابکار و مستکبرین عالم که با هزاران حیله شیطانی قصد حکومت بر قلب و اندیشه فرزندان وطنم را دارند از وجودشان کوتاه گرداند و دختران این مرز و بوم را چون فرشتگان در پناه خود حفظ نماید.

آرزو دارم یکایک فرزندان وطنم با پیروی از رهبر فرزانه ای که با هوشمندی و درایت راه سرفراز زندگی کردن را برای مردم بیان می کنند مسئولیت خود را در قبال عزت و اقتدار کشور و پیشبرد اهداف اسلام در سطح جهانی به خوبی انجام دهند.

آرزو دارم وجود فرزندان وطنم سرشار از صفات نیکوی عفت ، عطوفت ، شجاعت و احساس مسئولیت گردد.


خداوندا مرا به آرزوهایم برسان.

شهیده طیبه واعظی /شید شاخص سال 94/شهادت در زندان های ساواک