« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »
  • تماس
« داستان خواب آیت الله اراکی در مورد امیر کبیربهترین اهل بهشت »

آهنگر خدا شناس

نوشته شده توسطكبري جعفري 16ام اسفند, 1393

 

 

خدای من! از کارت دست نکش تا شکلی که تو می خواهی به خود بگیرم.


آهنگر خداشناسی بود که پس از گذراندن جوانی پر شر و شور، تصمیم گرفت روحش را وقف خدا کند . سال ها با علاقه کار کرد ، اما با تمام پرهیزگاری در زندگیش چیزی درست به نظر نمی آ مد ، حتی مشکلاتش مدام بیشتر می شد !

روزی دوستی به دبدنش آمده بود و پس از اطلاع از وضعیت دشوارش به او گفت : واقعا عجیب است ! درست بعد از اینکه تصمیم گرفتی مرد خدا ترسی بشوی ، زندگی ات بدتر شده ، نمی خواهم ایمانت را تضعیف کنم ، اما با وجود تمام تلا شهایت در مسیر روحانی هیچ چیز بهتر نشده!

آهنگر بلا فاصله پاسخ نداد . اوهم بارها همین فکر را کرده بود و نمی فهمید چه بر سر زندگی اش آمده است ، اما نمی خواست پرسش دوستش را بدون پاسخ بگذارد ، اندکی فکر کرد و ناگهان پاسخی را که می خواست یافت.

این پاسخ آهنگر بود : در این کارگاه ، فولاد خام برای می آورند که باید از آن شمشیر بسازم ، می دانی چگونه این کار را می کنم ؟ ابتدا فولاد را به اندازه جهنم حرارت می دهم تا سرخ شود . سپس با بی رحمی ، سنگین ترین پتک را بر می دارم و پشت سر هم به آن ضربه می زنم تا اینکه فولاد شکلی بگیرد که می خواهم . سپس آن را در در ظرف آب سرد فرو می کنم ، به گونه ای که تمام این کارگاه را بخار فرا می گیرد، فولاد به خاطر این تغییر ناگهانی دما ، ناله می کند و رنج می برد . یک بار کافی نیست باید این کار را آن قدر تکرار کنم تا به شمشیر مورد نظر دست بیایم . آهنگر لحظه ای سکوت کرد سپس  ادامه داد : گاهی فولاد نمی تواند تاب این عملیات را بیاورد . حرارت ، ضربه های پتک و آب سرد باعث ترک خوردنش می شود . می دانم که از این فولاد هرگز شمشیر مناسبی در نخواهد آمد ، بنابراین آن را کنار می گذارم .

آهنگر کمی مکث کرد و سپس ادامه داد : می دانم که خدا دارد مرا در آتش رنج فرو می برد . ضربه های پتکی را که بر زندگی من وارد کرده ، پذیرفته ام و گاهی به شدت احساس سرما می کنم ؛ انگار فولادی باشم که از آبدیده شدن رنج می برد ، اما تنها چیزی که می خواهم این است :

خدای من ! از کارت دست نکش تا شکلی که تو می خواهی ، به خود بگیرم.


ماهنامه فرهنگی ، اجتماعی / تهیه از خانم رحیمی ، طلبه سال دوم

نظر از: حمزه نژاد [عضو] 
حمزه نژاد

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام دوست عزیز ؛ خیلی قشنگ بود.

1393/12/16 @ 20:33
نظر از: یادگاری [عضو] 

سلام من هم از حسن انتخاب دوست عزیزم خانم رحیمی ممنونم.واقعا خدا قوت

1393/12/16 @ 22:39
نظر از: آرمان [بازدید کننده]
آرمان

البته فکر کنم منبع اصلی این مطلب کتاب تو توئی باشه

1394/01/22 @ 12:04


فرم در حال بارگذاری ...