موضوع: "تربیت اسلامی"
پایان نامه دوره ایثار و گذشت
نوشته شده توسطكبري جعفري 27ام خرداد, 1397
عید فطر پاکترین و عیدترین عیدهاست چرا که پاداش یک ماه عبادت و شست و شوی جان در نهر پاک رمضان است.
عید فطر ؛ عید پایان یافتن رمضان نیست. عید برآمدن انسانی نو از خاکسترهای خویشتن خویش است. چونان ققنوس که از خاکستر خویش دوباره متولد میشود. رمضان کوره ای است که هستی انسان را میسوزاند و آدمی نو با جانی تازه از آن سر بر میآورد. فطر ، شادی و دست افشانی بر رفتن رمضان نیست ، بر آمدن روز نو ، روزی نو و انسانی نو است.
بناست که رمضان با سحرها و افطارهایش ، با شبهای قدر و مناجاتهایش از ما آدمی دیگر بسازد. اگر در عید فطر درنیابیم که از نو متولد شده ایم و اگر تازگی را در روح خود احساس نکنیم ، عید فطر ، عید ما نیست.
واژه «عید» از ریشه عود گرفته شده و به معناى بازگشت است، و واژه «فطر» از فطرت گرفته شده و به معناى سرشت است. بنابراین عید فطر؛ یعنى بازگشت به فطرت و سرشت.
بازگشت از این نظر كه آیا رابطه ما با فطرت پاك انسانى به طورصحیح برقراراست یا نه؟ آیا آن اعماق روح و فطرت پاكى كه خداوند به ما داده و بر اثرحجابهاى جهل، انحراف و گناه، زنگار بر رویش نشسته، در كلاس ماه رمضان زنگارها زدوده شدهاند یا نه؟ كه اگر چنین است باید ابتداى نجات وآغاز پیروزى بر طاغوت نفس را در نمازعیدفطراعلام بدارند و جشن بگیرند.
خداوندا تو را شاکریم که یک ماه میهمان و این اجازه را به ما دادی تا سحرها عاشقانه با تو سخن بگوییم و درد دلمان را با تو بگوییم و اکنون روز اول شوال را بر ما عید گرداندی .
عید فطر ضیافتی است برای پایان این میهمانی
عید فطر پاداش افطارهای خالصانه و بجاست
عید فطر قبولی انفاقهای به قصد قربت است
عید فطر پایان نامه دوره ایثار و گذشت است
منبع:وب سایت بیمارستان شهدای هفت تیر
بهایی برای بهشت تو
نوشته شده توسطكبري جعفري 16ام اسفند, 1396مادر بارزترین منشا آسایش و مهر و عالیترین منبع سعادت خانوادگی است. کامروائی در خانه، احساس امنیت و آرامش در آن و نیز احساس قدرت و استقلال کودکان در خانواده بستگی به وجود مادر دارد.
مادر رنگ دهنده شخصیت کودک و حتی سازنده آن است. کار او ظریف و حساس است، با دست های خود او را نوازش می دهد و با قلب مهربانش در دل کودک انقلاب و شگفتی بوجود می آورد.
اكنون به اختصار به ویژگیهاى مادر نمونه مى پردازیم, البته روشن است كه وقتى از مادر نمونه گفتگو به عمل می آید بیشترین مقصود, بر محور وظایف و اوصافى است كه در رابطه با فرزندان خود دارد و یا باید بدان متصف باشد, كه آن را در پنج بخش برمى شماریم.
نیازهاى عاطفى كودك
ابراز محبت و علاقه به كودك از دو جهت در شكل گیرى شخصیت كودك موثر است. اول آنكه بروز و ظهور استعدادها و قواى او كه خداوند متعال در وجودش قرار داده تا حد زیادى به آن بستگى دارد. پیش از این به نقش اظهار محبت در این خصوص توجه نمى شد و بیشتر خانواده ها تربیت فرزند را, در اعمال خشونت و تنبیه بدنى مى دانستند و پدر و یا مادر موفق را كسى مى پنداشتند كه فرزندان او هر چه بیشتر از او ترس به دل داشته باشند, در صورتى كه هم اكنون این قضیه كاملا به عكس است و تحلیل گران مسایل تعلیم و تربیت متفقند كه هیچ عاملى جاى محبت و نوازش را در بروز و رشد استعدادها و شخصیت كودك نمى گیرد. والدین موفق كسانى اند كه توانسته باشند بین خود و فرزندانشان رابطه اى دوستانه و صمیمى بر پایه احترام متقابل ایجاد كنند.
و دیگر آن كه كودك در آغوش گرم و محبت آمیز مادر و پدر است كه نوع دوستى و محبت به دیگران و علاقه مندى به سرنوشت آنان را می آموزد. كودكى كه خود از محبت كافى برخوردار بوده و در این زمینه اشباع شده است, دیگردوست و محبت ورز است, و به راحتى با كودكان دیگر مى تواند به ایجاد رابطه دوستانه اقدام كند. چنین كودكى دچار انتقام جویى و عقده گشایى و حسادت و خیانت و سركشى نمى شود و حتى الامكان بى مهری ها و تجاوزات دیگران را نیز با عفو و مهربانى پاسخ مى دهد. چنین انسانى كمتر در زندگى و روابط اجتماعى خود با شكست مواجه مى شود و جاذبه هاى نیرومند وجودى و عاطفى رشد یافته اش همه را به سوى او مى كشاند.
در خانواده اى كه كودك فقط از پدر واهمه دارد, تا وقتى او در خانه است آرام است, ولى به محض خروج او از منزل, با ناسازگارى و بهانه جوییهاى خود مادر را بیچاره مى كند.
آسیب شناختی آموزه های تربیتی در جامعه
نوشته شده توسطكبري جعفري 6ام اسفند, 1396تعلیم و تربیت همواره دو مفهوم ملازم و همراه یکدیگرند. تعلیم عمدتاً بر جنبة شناختی انسان تأکید و تربیت ببشتر بر جنبههای غیرشناختی آن. با این حال، این مرزبندی به منزله عدم ارتباط این دو نیست؛ این دو مفهوم با هم رابطه دارند و برای این دو، انواعی از روابط قابل تصور است که از میان آنها، رابطه آمیختگی و درهمتنیدگی صائبتر به نظر میرسد.
هرچند تعلیم و تربیت، از جهت مفهومی متفاوت و جدای از هم هستند، اما در مقام عمل و تحقق، این دو به هم آمیخته و منطبق بر هم هستند؛ یعنی نه هیچ تعلیم و آموزشی بدون تربیت محقق میشود و نه هیچ تربیتی بدون تعیلم امکانپذیر است.
جامعه ترکیبی از فرد فرد اعضای جامعه است که اعمال و رفتار آن ها برگرفته از تعلیم و تربیت رسمی و غیر رسمی با کمک خانواده، مدرسه، دانشگاه، رسانه ها و… می باشد. بررسی تعاملات دو مبحث تعلیم و تربیت و جامعه نشان می دهد این دو نه تنها از هم جدا نیستند بلکه کاملاَ در هم تنیده می باشد اما آنچه ضروری به نظر می رسد الزام توجه به تعلیم و تربیت به عنوان یک اصل زیربنایی در جامعه می باشد.
آسیب شناختی آموزه های تربیتی در جامعه
تشخیص فاصله های تربیتی با توجه به موارد ذیل مشخص می شود:
۱– کم شدن ارتباطات کلامی و گفت و گو؛
۲- اختلال و بی نظمی در فرآیند الگوسازی؛ اگر در این روند اشکالی پیش آید یعنی فرزندان به جای الگو قرار دادن پدر و مادر خود شخصیت دیگری را جایگزین نمایند و انطباق رفتاری را با او انجام دهند که در صورت ادامه چنین وضعیتی، بحران در الگوسازی فرزندان با نسل بالغ (پدر و مادر و مربیان) پیش می آید.
نقش محوری خانواده در تعليم و تربيت اسلامي
نوشته شده توسطكبري جعفري 6ام اسفند, 1396
امر تعليم و تربيت به خودي خود آنقدر اهميت دارد و از پيچيدگي و درهمتنيدگي برخوردار است كه اگر تمام عناصر و همه نهادهاي مسئول با تمام توان وسط ميدان باشند و به وظيفه خود عمل كنند، باز هم كار زيادي نكردهاند و معلوم نيست توانسته باشند از عهده آن برآيند و حق مطلب را ادا كنند.
بزرگي تربيت و پيچيدگي آن در شرايطي كه همه عوامل مادي و شيطاني دست در دست هم دادهاند تا نگذارند بشر بر مدار حق قرار گيرد و سير تعالي و پيشرفت را طي كند، كار را بر متوليان و دستاندركاران سخت ميكند و به همين نسبت، ارتباط، اطلاع و همكاري بين دستاندركاران و دستگاههاي مسئول را ضروري مينمايد.
اكنون كه جنگ نرم در جريان است و تهاجمات فرهنگي همه زواياي اخلاقي، انساني و اعتقادي جامعه را در بر گرفته است و اخلاق اسلامي و اعتقادات در اوج تهاجم دشمن است، كار تربيتي، هماهنگي و همافزايي جزو ضروريات به حساب ميآيد و اقتضا ميكند در مقابل و در جبهه خودي، عناصر و نيروها، همه با هم در كنار هم و هماهنگ، هركدام جزئي از مسئوليتهاي نظارتي و تربيتي را بر عهده بگيرند و در تعامل با يكديگر، تمامي رفتارها و كردارهاي مردم به ويژه نوجوانان و جوانان را زير نظر قرار دهند و اجازه ندهند تا خللي در روند رشد و تعالي نسل آينده ايجاد شود و امر مقدس تربيت اسلامي با وقفه يا كندي روبهرو گردد.
تعریف و اهداف تربیت اسلامی
نوشته شده توسطكبري جعفري 6ام اسفند, 1396
شاید بهترین چیزی که آغازگر سفرمان در تربیت اسلامی است، این آیات قرآن باشد: «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ*خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ*اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ*الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ*عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ» علق/۵-۱
مهمترین وجه تمایز تربیت اسلامی از دیگر مکاتب تربیتی همین آیات شریف هستند. به کار بردن کلمۀ «ربک» دلالت تربیتی قاطعی دارد، و «به همین سبب هم نگفت: «خالقک» یا «الهک» یا «فاطرک» تا افادۀ معنای تربیت و رعایت را بکند. این تربیت منحصر به تکوین انسان نیست بلکه فراگیر است تا شامل کَون و مکانی نیز بشود که در آن زندگی میکند و موجوداتی که با او همزیستی دارند. همچنین به اجرای نظم و تربیت آنها بپردازد تا در محقق کردن هدفهایی که تربیت انسان بر آن استوار است، سهیم باشد. جهتگیریهای اسلامی در این زمینه، انسان را پیوسته با این حقیقت روبهرو میکند.»
خداوند «اکرم» بلندمرتبه همان کسی است که این تربیت را برنامهریزی کرد و همکاری و تلاشهای نسلهای تربیتپذیر را در نظر گرفت و اسباب تعاون، همکاری و تبادل شناختهای علمی از نسلهای تاریخی با جوامع گوناگون را میسر گرداند و به همین سبب انسان را به کشف کتابت با قلم هدایت کرد «و علم بالقلم» که تدوین علوم و ورود انسان به عصر تمدن از ثمرات آن بود. آری، سهیم کردن او در این تدوین و حفظ و تولید علمی را یکی از کارهای مفیدی قرار داد که ثواب ابدی دارد؛ به گونهای که اگر آدمی بمیرد، عملکردش جز در سه چیز قطع میشود که یکی از آنها، علم سودمند است.
شاید شروع نزول قرآن کریم با این آیات تربیتی همراه با دلالت، اشاره به این نکتۀ راهبردی باشد که تربیت انسان در اسلام، از همان هنگام که نطفهای در رحم مادر بود، تربیتی مبتنی بر شیوۀ فکری و از طریق اطلاع، قرائت، تعلم و بینش علمی دربارۀ آفرینش انسان بوده است.
از این جا درمییابیم که تربیت اسلامی، تربیتی ربانی است.
این که خداوند بلندمرتبه «رب العالمین» و «رب الناس» است، از نظر هدفها، طبیعت، محتوا، ویژگیها و اثر علمی، تربیت اسلامی را از سایر مکتبهای تربیتی متمایز میسازد. ربانی بودن این تربیت آن را در همان مسیری قرار میدهد که دین اسلام به معنای وسیع آن را ترسیم میکند، مانند روش دین در زندگی دنیا و آخرت و سایر مسائل زندگی که تمام نیازهای فردی، اجتماعی و انسانی را در بر میگیرد. هدف دین اسلام خوشبخت کردن دنیوی و اخروی فرد از طریق ترس و تقوای الهی و حسن عبادت اوست.