« چهل منقبت و فضیلت حضرت فاطمه زهراء علیها السلام (+ پوستر)1 | *هنر رضایت از زندگی*(10) » |
*هنر رضایت از زندگی*(11)
نوشته شده توسطكبري جعفري 8ام بهمن, 1396
فصل نهم : تعدیل لذّت جویی
طبیعت لذّت ، از درد و رنج ، گریزان است. به همین جهت ، اگر لذّت جویی ،رکن زندگی انسان گردد، تحمّل سختی ها دشوار می شود. سختی ها اجتناب ناپذیرند و لذا انسان لذّت طلب، در برابر آنها زمین گیر می شود .
فلسفه کنونی ما درباره بهداشت روان ، بر این پایه استوار است که مردم باید شاد و خوش حال زندگی کنند و غم و اندوه ، نشانه ناسازگاري و عدم انطباق با زندگی است . این اعتقاد و نظام ارزش ها باید خود را در برابر کسانی که درد و رنجی اجتناب ناپذیر دارند ، مسئول بداند ؛ زیرا این شیوه اندیشه موجب می شود که افراد دردمند ، به خاطر این که شاد نیستند ، اندوهناك تر نیز بشوند.
اکنون بهتر می توان فهمید که چرا دین ، مرکز ثقل آموزه هاي زندگی ساز خود را لذّت قرار نداده است انسان براي این که لذّت ببرد، باید لذّت طلب نباشد! براي تعدیل لذّت جویی ، راه هایی وجود دارد که در ادامه به آن می پردازیم :
الف: بی رغبتی به دنیا:
انسان دنیا را مکان لذّت طلبی و کامجویی می خواهد و این جاست که بار دیگر ، ناهماهنگی میان واقعیّت دنیا و خواسته انسان پدید می آید.
لذّت و دلبستگی به دنیاي ناپایدار ، موجب اضطراب ، اندوه و حسرت می گردد . دلبسته دنیا ، امیدها و آرزوهاي فراوانی خواهد داشت . در اندیشه به دست آوردن این آرزوها بودن ، خود ، اندوه آور است و چنین فردي ، آن گاه که به خواسته هایش نرسد نیز اندوهی صد چندان خواهد داشت.
در پاره اي از روایات ، پیامدهاي دلبستگی بازتر و مشخص تر بیان شده است . در توضیح این روایات بایدگفت دل بستگی به هر چیزي آن را غیر قابل تحمّل می سازد . چون دنیا ناپایدار است.
اگر دنیا ناپایدار و همراه با سختی هاست و اگر دلبسته شدن و لذّت خواهی از آن ، این پیامدهاي تلخ رادارد ، پس نباید به آن ، دل بست.
این همان چیزي است که در ادبیات دین ازآن به عنوان زهد از آن یاد می شود، زهد به معناي نداشتن و استفاده نکردن نیست ؛ بلکه به معنی دلبسته نبودن است . کسی که دلبسته دنیا نباشد، لذّت خود را در آن نمی جوید و به همین جهت ، بروز حوادث تلخ ، او را دچار تنش شدید نمی سازد .
زاهد ، حقیقتا غم و خرسندي از قلب او خارج شده است . از این رو ، نه از به دست آوردن دنیا خرسند می گردد و نه به خاطر از دست دادن آن ،اندوهگین می شود.
فواید بی رغبتی به دنیا :
1.کسی که نسبت به دنیا زاهد و بی رغبت باشد، توان تحمّل و بردباري او به اندازه چشمگیري افزایش یافته و از فشار روانی اش کاسته می شود
2. کلید آسایش ، زهد است و این کار ، فشارهاي روانی انسان را می کاهد و او را در برابر مشکلات ، مقاوم می گرداند .
3. دلی که از دنیا فراغت یافت ، حلاوت ایمان را می چشد . ثمره دل بستگی به دنیا ، رنج و محنت است و ثمره دل نبستن به دنیا ، فراغت و حلاوت .
براي زاهد شدن نسبت به دنیا باید آخرت و نعمت هاي آن راشناخت . نَفْس انسان باید توجیه شود که اگر دست از دنیا بکشد، چه چیزي نصیب او می شود و این امر ، در سایه آخرت شناسی ، قابل تحقّق است.
ب: یاد مرگ
یادآوري مرگ ، لذّت خواهی را در وجود انسان می میراند . انسان ، از آن جهت که لذّت طلب و راحت خواه است ،هنگام مواجهه با سختی ها و مشکلات ، دچار فشارهاي روانی سخت و گاه طاقت فرسا می گردد ؛ اما یادآوري مرگ (این هول برانگیزترین واقعه زندگی) ، هر حادثه تلخی را کوچک و تحمّل پذیر می سازد. اگر انسان در ناز و نعمت باشد ، احساس آزادي و رهایی کرده ، می پندارد که میدان جولان بسیار دارد.
از شگفتی ها این است که یاد مرگ ، زندگی را راحت می سازد و باید آن را از مهندسیِ دقیق دین دانست.
فصل دهم : کوچک سازي سختی ها
یکی از عوامل موفّقیت در زندگی ،برخورداری از ” هنر کوچک سازی” سختی هاست . نخست باید سختی ها را کوچک کرد و سپس آنها را تحمّل نمود . این کار ، موجب تحمّل پذیري بیشتر سختی ها می گردد .براي کوچک کردن سختی ها از روش هاي متعدّدي می توان استفاده کرد که در ادامه به آنها می پردازیم:
1. فشار زیاد یک حادثه را می توان از راه مقایسه نمودن آن با سختی هاي بزرگ تر، کاهش داد .
2.برخی افراد ، ناخوشایندي حال را به گذشته و آینده خود نیز تعمیم می دهند . این افراد ، تمام ناخوشایندي هاي گذشته را زنده می کنند و به هیچ نقطه مثبت آن نمی اندیشند و همه گذشته را با مقیاس حال می سنجند . نسبت به آینده ، هیچ افق روشنی تصوّر نمی کنند و همه آینده را پر از رنج و بدبختی می پندارندو بدیهی است چنین فشار سنگین روانی اي ، خردکننده و شکننده خواهد بود.
اینْ در حالی است که اندوه هر روز ، مخصوص همان روز است! رنج و عذاب هر حادثه ناخوشایند نباید بیش از یک بار تجربه شود . براي هر حادثه ، یک دوره فشار روانی طبیعی است ؛ اما اگر این دوره ، بارها و بارها تکرار شود ، غیر طبیعی و تحمل ناپذیر است.
3. آنچه بود و رفت ، مثل آنچه نبود
گاهی چیزي را از دست می دهیم و بی تاب می شویم و گاهی به خاطر آنچه می خواسته ایم و به دست نیاورده ایم ، بی تاب می شویم اگر بنا باشد براي، نداشتن ناراحت شوید ، خیلی چیزهاي دیگر هم هست که ندارید و نسبت به آنها اکنون ناراحت نیستید.
در این وضعیت می توانید به این بیندیشید که خیلی چیزهاي دیگري را هم ندارید. پس وضعیت ناراحت کننده حال را با حالتی مقایسه کنید که ناراحت کننده نیست ؛ یعنی چیزهاي بسیاري که نداریم و از بابت آن ناراحت نیستیم .
امام علی علیه السلام همین روش را به فرزندش امام حسن علیه السلام آموزش می دهد و می فرماید : اگر بر آنچه از دست داده اي بی تابی می کنی ، پس بر هر آنچه که به تو نرسیده نیز بی تابی کن.
والسلاام/ و من الله التوفیق
با تشکر از مرکز تحقیقات رایانه اي قائمیه اصفهانwww.Ghaemiyeh.com
و آرزوی سلامتی و توفیق روز افزون برای نویسنده محترم کتاب *هنر رضایت از زندگی*
………………………………………………………………………………………….
خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار
خوانده شده ، ویرایش و خلاصه نویسی توسط نویسنده وبلاگ
احسنت
فرم در حال بارگذاری ...