سلام حضرت عشق
نوشته شده توسطكبري جعفري
بیار حاجت خود را که وقت باران است
که لحظه لحظه شب استجابت است اینجا
بگیر دامن شمس الشموس عالم را
گدایی ام بکنی اوج عزت است اینجا
رسیده ام به حرم با دوچشم بارانی
شب ولادت آقا قیامت است اینجا
سلام حضرت سلطان سلام حضرت عشق
هزار مرتبه عرض ادب به ساحت عشق
کریم گرکه تو باشی گدا نمیماند
توسفره پهن کنی بینوا نمیماند
کنار پنجره فولاد تو امام رئوف
بدون شک نگرفته شفا نمیماند
شفاست پشت شفا پس دلیل آن این است
شاعر: مهدی نظری
ولادت هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت
حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام بر محبان و شیفتگان خاندان عصمت و طهارت مبارکباد
برای رسیدن به موفقیت، باور خود را تغییر دهید
نوشته شده توسطكبري جعفري 5ام شهریور, 1395در یکی از ادارات، یک روز وقتی کارمندان به محل کار خود رسیدند، اطلاعیۀ بزرگی را در تابلو اعلانات دیدند که روی آن نوشته شده بود: «دیروز فردی که مانع پیشرفت شما در این اداره بود درگذشت.

شما را به شرکت در مراسم تشییع جنازه وی که ساعت ۱۰ صبح در سالن اجتماعات برگزار میشود، دعوت میکنیم.» در ابتدا، همه از دریافت خبر مرگ یکی از همکارانشان ناراحت شدند، اما سپس کنجکاو شدند تا بدانند کسی که مانع پیشرفت آنها در اداره میشده که بوده است.
کارمندان در صفی قرار گرفتند و یکی یکی به نزدیک تابوت رفتند، اما هر کسی به درون تابوت نگاه میکرد ناگهان خشکش میزد؛ زیرا آینه ای درون تابوت قرار داده شده بود و هر کس به درون تابوت نگاه میکرد، تصویر خود را میدید.
نوشتهای نیز بدین مضمون در کنار آینه بود: «تنها یک نفر وجود دارد که میتواند مانع رشد شما شود و او هم کسی نیست جز خود شما. شما تنها کسی هستید که میتوانید زندگیتان را متحول کنید. شما تنها کسی هستید که میتوانید روی شادی ها، تصورات و موفقیتهایتان اثر گذار باشید. شما تنها کسی هستید که می توانید به خودتان کمک کنید.»
میخواهیم بگوییم که زندگی شما، وقتی که دوستانتان، محل زندگی تان، مدرسه و … تغییر می کند، دستخوش تغییر نمیشود؛ بلکه زندگی شما تنها فقط وقتی تغییر میکند که شما تغییر کنید، باورهای محدود کننده خود را کنار بگذارید و باور کنید که شما تنها کسی هستید که مسؤول زندگی خودتان هستید.

برای مثال، اگر این روزها از اینکه رتبۀ خوبی کسب نکردهاید، ناراحت یا کلافه هستید، مدرسه، معلم، خانواده یا آزمون سراسری را مقصر قلمداد نکنید، مسؤولیت وضعیت خودتان را قبول کنید و در ضمن از مشکلات و آنچه از دست دادهاید، نهراسید و خودتان و واقعیتهای زندگی خودتان را بسازید.
اهمّيت امانت داري
نوشته شده توسطكبري جعفري 25ام مرداد, 1395
اهمّيت امانت داري در روايات
شايد كمتر موضوعي در گفتار پيامبر (ص) و امامان (ع)، هم چون امانت داري مورد توجّه جدي قرار گرفته و با تعبيرات گوناگون به اوج ارزش آن تصريح شده باشد، ده ها؛ بلكه صدها سخن از پيشوايان معصوم (ع) در مورد رعايت امانت و هشدار درباره خيانت در آن به ما رسيده كه هر كدام به نحوي ما را به حفظ حرمت امانت داري فرا مي خواند. در اين جا به عنوان نمونه به چند حديث كه هم بيان گر اهمّيت امانت داري و هم بيان گر موضع گيري و روش و منش پيشوايان در اين راستا است اشاره مي كنيم:
1ـ امام صادق (ع) فرمود: به ركوع و سجود طولاني افراد نگاه نكنيد (و تنها آن را نشانه دين داري ندانيد) چرا كه اين چيزي است كه به آن عادت كرده اند كه هرگاه آن را ترك كنند نگران مي شوند، ولي به راست گويي و امانت داري آنها بنگريد»(1) كه اگر امانت دار نيستند بدانيد كه دين ندارند.
2ـ نيز فرمود:«به بسياري نماز، روزه، حج و كارهاي نيك افراد و سرو صداي مناجات و راز و نياز شبانه آنها ننگريد، بلكه به راست گويي و امانت داري آنها بنگريد»(2) يعني با ميزان قرار دادن راست گويي و امانت داري، شخصيت ديني و معنوي انسان ها را بسنجيد، نه ظاهر آراسته آنها؛ چنان كه پيامبر (ص) نيز فرموده:«لَيسَ مِنّا مَن يُحَقِّرُ الاَمانَةَ؛(3) كسي كه حفظ امانت را كوچك بشمرد از ما نيست!»
3ـ پيامبر (ص) فرمود: كسي كه به امانت خيانت كند و آن را به صاحبش برنگرداند و با اين حال بميرد، بر دين اسلام نمرده است، لذا در حالي با خدا ملاقات مي كند كه خداوند نسبت به او خشمگين است.»(4)
نمونه هايي از سيره پيامبر(ص) و امامان (ع) در امانت داري
از بررسي سيره درخشان پيامبر (ص) و امامان (ع) به دست مي آيد كه آنها به مسئله امانت (معنوي و مادي) بسيار دقّت كرده و اهميت مي دادند؛ مثلاً:
1ـ پيامبر(ص) در حفظ امانت به قدري جدي و كوشا بود كه به «امين» لقب گرفت، به طوري كه قبل از بعثت وقتي مشركان او را مي ديدند مي گفتند: امين آمد. چنان كه در ماجراي نصب حجرالاسود در جاي خود، كه پنج سال قبل از بعثت رخ داد، همين مطلب آمده است كه گفتند: «هذا الامين قد رضينا به؛ ما به داوري اين امين در نصب حجرالاسود، راضي شديم.»(5)
از کجا بدانیم خدا از ما راضی است؟
نوشته شده توسطكبري جعفري 23ام مرداد, 1395سوالی که ذهن خیلی از خداجویان مسلمان را مشغول نموده است؛ دانستن میزان رضایت خداوند از آنهاست. می دانیم که یکی از القاب امام هشتم ــ که تولدش را در پیش رو داریم ــ ” رضا “ است، زیرا مورد خشنودی خدا در آسمان، و مورد خوشنودی رسول گرامی و ائمه معصومین(علیهم السلام) در زمین قرار گرفته است. [1]

شکی نیست که خشنودی خدا از امام رضا (علیه السلام) بخاطر بندگی آن امام همام، نسبت به خدای بزرگ است، ما پیروان آن امام رئوف (البته امام، معصوم است و ما غیر معصوم) هم با ابراز بندگی خود بدرگاه خدا ــ که در ایمان به خدا و انجام عمل صالح، خلاصه می شود ــ می توانیم در پی کسب رضای خدا باشیم.
از کجا بدانیم خدا از ما راضی است؟
حضرت علی (علیه السلام) در کلامی گهربار می فرماید: «مَنْ أَرَادَ مِنْكُمْ أَنْ یَعْلَمَ كَیْفَ مَنْزِلَتُهُ عِنْدَ اللَّهِ فَلْیَنْظُرْ كَیْفَ مَنْزِلَةُ اللَّهِ مِنْهُ عِنْدَ الذُّنُوبِ كَذَلِكَ مَنْزِلَتُه؛[2] هر کس از شما که می خواهد جایگاه و منزلت خود را در نزد خداوند بداند، پس باید ببیند که جایگاه و منزلت خداوند در آن هنگام که به گناهی می رسد چگونه است. جایگاه او نزد خداوند تبارک و تعالی، به همان مقدار است که جایگاه خداوند در نزد او است.»
پیام این حدیث این است که اگر ما اوامر الهی را مخلصانه بجا بیاوریم و از اطاعت الهی سر نپیچیم؛ باید بدانیم که رضایت الهی را بدست آورده ایم. شکی نیست که باید در تمام زندگی اینگونه باشیم؛ تا به رضوان الهی و بهشت او در آییم.
سخنی گرانبها از امام رضا (علیهم السلام)
نوشته شده توسطكبري جعفري 20ام مرداد, 1395
عقل شخص مسلمان تمام نيست ، مگر اين كه ده خصلت را دارا باشد :
از اواميد خير باشد ، از بدى او در امان باشند ، خير اندك ديگرى را بسيار شمارد ، خير بسيار خود را اندك شمارد ، هرچه حاجت از او خواهند دلتنگ نشود ، در عمر خود از دانشطلبى خسته نشود ، فقر در راه خدايش از توانگرى محبوبتر باشد ، خوارى در راه خدايش از عزت با دشمنش محبوبتر باشد ، گمنامى را از پرنامى خواهانتر باشد .
سپس فرمود : دهمى چيست و چيست دهمى ! به او گفته شد : چيست ؟ فرمود : احدى را ننگرد جز اين كه بگويد او از من بهتر و پرهيزگارتر است.
(تحف العقول ، ص 467)
خاکیِ راه مشهد
نوشته شده توسطكبري جعفري 20ام مرداد, 1395
چون ماهیان برکهام، بیتاب ماهم یا رضا !
از عاشقانِ «عاشقی با یک نگاهم» یا رضا !
من خوب میدانم بدم اما دوباره آمدم
خاکیِ راه مشهدم پس سر به راهم یا رضا !
به به! چه میآید به هم ترکیب ما، آخر بر آن
صحن سفید مرمرت، خالی سیاهم یا رضا !
وقت نظر بر گنبد و گلدستههای عرشیت
افتاده با عمامهها از سر کلاهم یا رضا !
تو شرط مستی هستی و هستم ز نیشابوریان
در صحن جمهوری اگر «مشروطهخواه»م یا رضا !
مشروطه و مشروعه را دادم به دست عاقلان
در مجلس مستان تو با پادشاهم یا رضا !
یادم نمیآید یکی از دردهای بی حدم
شکر خدا پهلوی تو من رو به راهم یا رضا !
از ماه زیباتر تویی، از نوح آقا تر تویی
با اینکه بدنامم ولی دادی پناهم یا رضا !
من در بهشتم پس قسم، ساقی! به سقاخانهات
حتما کشیده دست تو خط بر گناهم یا رضا !
پیش ضریحت پیشتر خیر دو عالم خواستم
عمریست من شرمندهی آن اشتباهم یا رضا !
یا ضامن آهو! بگو صیاد آزادم کند
تا صحن آزادی شبی باشد پناهم یا رضا !
از آب سقا خانهات یک جرعه نوشیدم ببین
«رَستم از این بیت و غزل» من مست مستم یا رضا !
منبع:tebyan.ne

