سلام حضرت عشق
نوشته شده توسطكبري جعفري
بیار حاجت خود را که وقت باران است
که لحظه لحظه شب استجابت است اینجا
بگیر دامن شمس الشموس عالم را
گدایی ام بکنی اوج عزت است اینجا
رسیده ام به حرم با دوچشم بارانی
شب ولادت آقا قیامت است اینجا
سلام حضرت سلطان سلام حضرت عشق
هزار مرتبه عرض ادب به ساحت عشق
کریم گرکه تو باشی گدا نمیماند
توسفره پهن کنی بینوا نمیماند
کنار پنجره فولاد تو امام رئوف
بدون شک نگرفته شفا نمیماند
شفاست پشت شفا پس دلیل آن این است
شاعر: مهدی نظری
ولادت هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت
حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام بر محبان و شیفتگان خاندان عصمت و طهارت مبارکباد
جوان ایده آل نزد خداوند متعال
نوشته شده توسطكبري جعفري 20ام دی, 1394![]()
جوانی بهترین فرصت برای سازندگی و پیمودن مسیر کمال است، زیرا در این سن انسان در اوج قدرت بدنی و روانی است و برای خودسازی به این قدرت نیاز دارد. فلسفه اصلی وجود قدرت در دوران جوانی صرف آن در جهت خودسازی و توانمند سازی روح است.
انسان به هر مقدار که از این دوران فاصله می گیرد، اگر در مسیر خودسازی باشد، انرژی جسمانی اش صرف قوت روح می شود و در نتیجه آن اگر چه از قدرت جسمانی اش کاسته می شود، ولی روحش قوی و توانا می گردد.
ولی اگر در این مسیر نباشد، نیروهایش را از دست می دهد، بدون اینکه چیزی در خور عمر بیابد و در نتیجه احساس خسارت و ضرر خواهد کرد.
قرآن کریم در سوره عصر در این باره می فرماید: «إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ» ؛ به درستی که انسان در خسارت و زیان کاری است مگر کسانی که در مسیر ایمان و عمل(خودسازی) قرار دارند.»
بنابراین بهترین راه صرف نیروی جوانی در مسیر خودسازی است و دوران جوانی سکوی پرش به قله کمال و کلید رسیدن به سعادت جاودانه است.
یکى از نامه هاى مفصّل نهج البلاغه، نامه ى حضرت على(علیه السلام) به فرزندش امام حسن مجتبى(علیه السلام) است، 5 فراز آن چنین است:
1-انسان و حوادث روزگار: از پدرى فانى که اعتراف به گذشت زمان دارد… به فرزند آرزومند و آزمند چیزى که به دست نمىآید. روندهى راهى که به نیستى ختم مىشود… پس از ستایش پروردگار همانا گذشت عمر و روى آوردن به آخرت، مرا از یاد غیر خودم بازداشته و تمام توجه مرا به آخرت کشانده است…
2ـ مراحل خودسازى؛... پیوسته به یاد خدا باش، دلت را با یاد خدا زنده کن… هواى نفس را با بابی اعتنایى به حرام بمیران، جانت را با یقین نیرومند کن… و با یاد مرگ آرام کن…. در دیار مردگان گذر کن و بیندیش که آنها چه کردند؟
3ـ در اخلاق اجتماعى به نیکىها امر کن و خود نیکوکار باش. در این فراز امیر مۆمنان(علیه السلام) از تساهل و تسامح پرهیز مىدهد. در دیدگاه آن حضرت همه ى اقشار جامعه نسبت به هم مسۆولیت کامل دارند. با دست و زبان بدىها را انکار کن و بکوش تا از بدکاران دور باشى… شناخت خود را درباره دین به کمال برسان، خودت را به استقامت کردن در برابر مشکلات عادت بده، که شکیبایى در راه حق عادتى پسندیده است…
4ـ در تربیت تو شتاب کردم، پیش از آن که دل تو سخت شود و عقل تو به چیز دیگرى مشغول شود…
5ـ در آغاز تربیت، تصمیم گرفتم تا کتاب خداى توانا و بزرگ را همراه با تفسیر آیات به تو بیاموزیم، و شریعت اسلام و احکام آن را از حلال و حرام، به تو تعلیم دهم و به چیز دیگرى نپردازم.(نهج البلاغه، نامه 31)
آجرک الله بقیه الله ...
نوشته شده توسطكبري جعفري 13ام دی, 1394
مهدی جان
♣️♣️ چه مظلومانه شیعه را در سراسر دنیا
شهیدمیکنند.
♣️♣️ آنهابدانند با شهادت یک نمر هزاران
شیخ نمرباقرالنمر متولد میشود.
خصوصيات اخلاقي آيتالله نمر
نوشته شده توسطكبري جعفري 12ام دی, 1394از جمله خصوصيات اخلاقي وي را بايد
بلندمنشي و وسواس او در مراعات و حفظ اصول و مبادي و
ارزشهاي ديني ملاحظه کرد که بازتاب آن بهخوبي در
خط مشي فکري و جهادياش آشکار است .
آيتالله نمر النمر، تسلط شگرفي بر روند تحولات جاري منطقهاي دارد.
همچنين شيخ، از ديدي باز و آگاه نسبت به حوادث جاري پيرامون خود چه در عربستان و چه در منطقه برخوردار است و همين موجب شده تا داراي ديد تحليلي دقيقي از جريان امور در عرصههاي اجتماعي و سياسي باشد که
يکي از دلايل آن بنا به گفته وي ارتباط عميق وي با قرآن و اهل بيت عليهمالسلام است که همواره روشنگر راه وي در زندگي بودهاند.
مشرق نیوز
ای شیخ بزرگوار اسلام
شهد شیرین شهادت گوارای وجود نازنین تان باد.
روش برخورد با فتنه ها(اخلاقى ، سياسى)
نوشته شده توسطكبري جعفري 8ام دی, 1394

قَال علی َ[عليه السلام] كُنْ فِى الْفِتْنَةِ كَابْنِ اللَّبُونِ لَا ظَهْرٌ فَيُرْكَبَ وَ لَا ضَرْعٌ فَيُحْلَبَ.
درود خدا بر او ، فرمود:
در فتنه ها چونان شتر دو ساله باش،
نه پشتى دارد كه سوارى دهد و نه پستانى تا او را بدوشند.
حكمت 1 /نهج البلاغه
مسيح از آمدن پيامبري به نام احمد بشارت مي دهد
نوشته شده توسطكبري جعفري 4ام دی, 1394
(و َإِذْ قِالَ عِيسي ابْنُ مَرْيَمَ يِابَنِي إِسْرائيلَ إِنِّي رَسُولُ اللّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقاً لِمِا بَيْنَ يَدَىَّ مِنَ التَّوْراةِ وَمُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمّا جائَهُمْ بِالْبَيِّنِاتِ قِالُوا هِذا سِحْر مُبِين؛.
بياد آر زماني را كه عيسي بن مريم به بني اسرائيل گفت: من فرستاده خدا به سوي شما هستم و توراتي را كه در برابر من قرار دارد تصديق مي كنم و بشارت دهنده ام به پيامبري كه بعد از من مي آيد و نام او احمد است. اما هنگامي كه آن (پيامبر موعود) آمد (به تكذيب او برخاستند) و گفتند: معجزات او سحري آشكار است).
برخلاف تصور گروهى، راه شناسايي پيامبران واقعي منحصر به اين نيست كه مدعي نبوت، داراي معجزه باشد، بلكه همان طور كه معجزه مي تواند ما را به صدق گفتار مدعي نبوت رهبري كند و موجب مي شود پيامبران واقعي را از مدعيان دروغين تشخيص دهيم، هم چنين گواهي پيامبران پيشين در مورد فرد بعدى، يكي از راه هاي شناسايي پيامبران است.
هرگاه پيامبري كه نبوت او با دلايل قطعي ثابت شد، در گفتار و يا كتاب آسماني خود، كه انتساب آنها به وي نيز قطعي باشد با صراحت و قاطعيت كامل، علايم و مشخصات پيامبر آينده را بيان كند و تمام آن علايم و نشانه ها بدون كم و زياد، با مدعي نبوت تطبيق نمايد، در اين صورت تصريح قاطع وى، موجب حصول علم به صدق گفتار مدعي نبوت بعدي مي شود و او را از آوردن معجزه بي نياز مي سازد.
قرآن مدعي است كه حضرت مسيح - كه نبوت وي با دلايل قاطع ثابت شده است - با صراحت و قاطعيت كامل، از آمدن پيامبري به نام احمد خبر داده است.
ولي ملت لجوج بني اسرائيل، پس از شناسايي آن نبي موعود - آن هم از روي علايم و مشخصاتي كه حضرت مسيح در اختيار آنان گذارده بود، به تكذيب او برخاسته و دلايل و معجزات او را - كه به تنهايي با قطع نظر از گواهي مسيح، مي تواند صدق ادعاي او باشند - سحر وجادو خواندند و شعور باطني خود را ناديده گرفتند.

