موضوع: "میهمان محرم"
چگونه فرزندمان را حسینی تربیت کنیم ؟
نوشته شده توسطكبري جعفري 8ام مهر, 1396
واقعه کربلا نه یک حادثه بلکه یک دانشگاه بزرگ تربیتی است، واقعهای که بسیاری از آموزههای دینی را در بر دارد لذا والدین برای تربیت عاشورایی فرزندان خود باید کارهایی را انجام دهند.
تربیت فرزند، آموزه های دینی، واقعه کربلا، ابراز محبت به فرزندان، شناخت امام حسین، نماز خواندن كودكان، شادی و تفریح ، آموزش های دینی، اعمال و رفتار والدين، روابط زن و مرد، محرم و نامحرم ، نماز
دانش بشری تاکنون توانسته است راههای زیادی برای اثر گذاشتن و اثر پذیرفتن در راستای رشد انسانی معرفی کند.
نظریههای یادگیری اجتماعی یکی از نظریههایی است که به نقش مشاهده و تقلید و الگوبرداری در یادگیری تاکید میکند. طبق این نظریه کودک یا نوجوان بر اساس ویژگیهای شخصی و با فعالیت خود الگوی معینی را از میان الگوهای مختلف والدین و بزرگسالان انتخاب میکند. بر این اساس زمینههای محیطی و وراثتی از همان دوران کودکی تا بزرگسالی میتوانند در رشد شخصیت انسان تأثیرگذار باشند، قرار گرفتن هر شخصی در محیطی سالم، همراه با زمینه وراثتی سالم، شخصیتی سالم را تحویل جامعه میدهد و این فرد به نوبه خود میتواند نقشی تأثیرگذار بر روی افراد دیگر داشته باشد. لذا توجه به تربیت فرزندان در داخل خانواده و همزمان حضور آنان در محیطهای اجتماعی مناسب، میتواند تأثیر تربیت فرزندان را چند برابر کند.
یکی از مسایل مورد توجه در بحث تربیت فرزندان که متناسب با فرهنگ اسلامی ما است، تربیت دینی فرزندان میباشد؛ در این میان واقعه کربلا نه یک حادثه بلکه یک دانشگاه بزرگ تربیتی است، واقعهای که بسیاری از آموزههای دینی را در بر دارد، و ما میتوانیم با الگو قرار دادن جریان عاشورا، گامهای مؤثری در امر تربیت دینی کودکان و فرزندانمان برداریم. نگاه حضرت امام حسین(علیه السلام) به فرندان خود و فرزندان خواهر و برادر و حتی اصحاب و بالاتر از این در برخورد اولیه با دشمنانش آنهم در بحبوحه جنگ یک نگاه تربیتی بود. و این خود بزرگترین الگو برای والدین میباشد.
زمانی كه انگیزه و فكر كودك عاشورایی شده و از آرمانهای حسینی الهام گرفت، در موقعیتهای مختلف زندگی با ذهن فرد عجین شده و ظاهر میشود.
حتماً شما هم قبول دارید که اهل بیت(ع) در هر مسئله ای پیشتاز و الگو هستند و ما باید از سبک زندگی آنان در زندگیمان استفاده کنیم. حالاشما می توانید از چند نکته ی تربیتی در سیره ی امام حسین(ع) استفاده کنید:
ابراز محبت به فرزندان
شاید این موضوع نظر شما را نیز به خود جلب کرده باشد که حتی کسانی که می گویند ما بچه دوست نداریم، به محض فرزند دار شدن عاشق و شیفته ی آن کودک می شوند و حاضرند جانشان را هم برای او بدهند. اما در اصول تربیتی آنچه مهم است ابراز این احساسات و نمایش این محبت هاست.
روایت کربلا از زبان دختر سه ساله
نوشته شده توسطكبري جعفري 8ام مهر, 1396
صلی الله علیک یا بنت الحسین(ع) یا رقیه
آن هنگام که خورشید وجودت در گودی قتلگاه به خون نشست و لحظاتی بعد در افق کربلا طلوع کرد، آسمان تیره و تار شد.
صدای برادرم علی بن الحسین(علیه السلام) را میشنیدم که به عمّهام زینب کبری(سلاماللهعلیها) فرمود : این همان لحظهای است که همه ارکان هستی، از زمان هبوط آدم(علیه السلام) تا قیامت کبری بر آن گریستهاند.
زمین و زمان ناله میکرد و کودکان میدویدند. نبودی ببینی که دامنهایشان آتش گرفته بود و از گوشهایشان خون میچکید و من در آن میان مأمن و مأوایی جز دامن عمّهام نداشتم. زمان به سختی میگذشت.قرار بر رفتن نداشتم. دوست داشتم که بیشتر نزدت میماندم. اماّ مگر داغ تازیانه ها بر جان کوچکم امان داده بود؟ کربلا جهنّم دشمنان تو شده بود و بهشت تو و یارانت. نمیتوانستم چشم از چشمان به خون نشستهات بردارم.مرا به زور میکشیدند. چقدر سخت بود جدا شدن از پارهپارههای وحی.
کاش مانده بودم و غبار از چهرهات برمیگرفتم. کاش پروانه وار دور شمع وجودت میگشتم و در پرتو عشق تو میسوختم. قرار بر رفتن نبود. از پاهای آبله دارم بپرس که در این مسیر چقدر دویدم و الآن که سر زیبای تو در دامنم به میهمانی آمده؛ در گوشهی این خرابه، در شهری که مردمانش بویی از مردانگی نبردهاند، به برکت آمدنت آرام گرفته ام.من بهشت را در آغوش گرفتم، من به وصال محبوبم رسیدم.اماّ ای کاش زودتر میآمدی چون رقیّهات دیگر توانی در جان خسته و رنجورش ندارد.دختر سهسالهای که گرمی چشمانت او را متعالی میکرد.
میگویند من رقیّهام، کسی که جهتش به سوی تعالی است. آری، از آن زمان که در تقدیر تو متولد شدم؛ من دختر تو شدم و تو بابای من، رفعت گرفتم و بالو پر برای پرواز در آوردم و برای عروج آماده شدم.
من در کربلا دیدم که ملائکه به تو و اهل بیتت غبطه میخوردند. خودم صدای شیون آنها را هنگامی که بر سرنیزه بودی شنیدم.خودم دیدم که دستهدسته جنیان و ملائکه از برای یاری تو آمدند و در برابرت زانو زدند.خودم دیدم که از مقتل تو آیه والشّمسوضحِها تفسیر شد، خودم دیدم که خداوند تأویل آیهی «یا ایها النفس المطمئنّه اِرجِعی اِلی رَبِّكِ راضیه مَرضیّه فَادخُلی فی عِبادی وَادخُلی جَنَّتی»(فجر/27-30 ) را در قیام تو و یارانت به ظهور رسانید.
چه لذّتی دارد هم کلام شدن با تو. چه شیرین است لحظهی وصال. جانم دیگر طاقت ماندن ندارد. دستان کوچکم را بگیر و با خودت ببر تا در محضر تو، بابالحوائجیم امضا شود.میخواهم مانند علیاصغر و علیاکبر(علیهمالسلام)، نزد جدّمان رسول خدا حاضر شوم و بگویم دشمنانت با تو و فرزندانت چه کردهاند.
الا لعنة الله علی القوم الظالمین و سیعلم الذین ظلموا أی منقلب ینقلبون
تبیان
نعمت شناسی امام حسین(علیه السلام)
نوشته شده توسطكبري جعفري 8ام مهر, 1396
واقعه ی عاشورا ، با همه ی بزرگی مصیبت و بی هماوردی فجایعی که بر بزرگترین انسانهای تاریخ داشت، درسهای فراوانی دارد.. در میان معاصرین یکی از بزرگترین اندیشمندانی که توجه ویژه ای به این مسئله داشته اند مرحوم علامه محمد تقی جعفری(ره) بودند که مجموع سخنرانی ها و مطالب ایشان در این خصوص در کتاب “حسین، شهید فرهنگ پیشرو انسانیت” منتشر شده است. به لطف خدا بعضی از مطالب ایشان اشاره می کنیم..
نعمت شناسی امام حسین(علیه السلام) به انسان ها می آموزد که باید نعمات الهی را بیان نموده و در هر حال چه خوشی و چه سختی شکرگزار خداوند بود. انسان به واسطه شکرگزاری و استفاده صحیح از نعمات الهی شایسته تنعم و پاداشی ابدی خواهد شد.
این جهان سراسر نعمات الهی است. همین جهان مادی نیز نعمت خداوند است. در واقع فرصتی است که به انسان عطا شده تا از آن بهره مند گردیده و به وسیله آن آخرت خود را آباد سازد. بزرگ ترین دارایی های انسان از جمله حق حیات تا کوچک ترین آن که شاید به چشم انسان نیاید، موهبتی از جانب خداوند است.
امام حسین(علیه السلام) در خطبه ای که شب عاشورا در جمع یارانشان فرمودند، نعمات الهی را برشمردند. جملات امام در این خطبه روشنگر چند مسئله مهم برای انسان است که آنها را بیان خواهیم نمود.
نعمت شناسی در خطبه امام حسین(علیه السلام)
امام حسین(علیه السلام) در شب عاشورا یاران خویش را فراخوانده و خطبه ای ایراد نمودند. امام در این خطبه بیعت از آنها برداشتند و میان رفتن و ماندن در کربلا مخیّر نمودند. خطبه امام چنین آغاز می شود:
«من شکر و ثنا الهی را به جای می آورم (بهترین ثنا و شکر). ستایش او را می گویم برای هر شادی و اندوهی (برای هرگونه گشایش و گرفتاری) خداوندا حمد تو را می گویم که ما را تکریم نمودی به نبوت. ما را در دودمان پیغمبر قرار دادی. قرآن را بر ما تعلیم فرمودی و برای ما گوش های شنوا و چشم های بینا و دل های جوان (نیک) قرار دادی. اینک در میان این همه بلا و خطر از تو می خواهیم که ما را از بندگان شکرگذارت محسوب نمایی.»
سخنان امام چند نکته مهم در مسئله نعمت شناسی برای انسان در بردارد:
شکرگذاری در ناخوشی و تسلیم در خوشی
نخستین نکته قابل توجه در سخنان امام در خصوص نعمت شناسی، شکر خداوند در هر شرایط است. ایشان در سخت ترین لحظات زندگی خود به گونه ای سخن می گویند که گویی در عالی ترین موقعیت زندگی و در شرایطی طبیعی و به دور از هرگونه تنش و اضطرابی قرار دارند. این در حالی است که قطعاً امام بهتر از هر کس دیگری به ستم و ظلمی که فردای آن شب به یاران و اهل بیت ایشان می شد آگاهی داشتند. شروع سخنان امام با این جمله که (ستایش او را می گویم برای هر شادی و اندوهی) به این معنا است که در هر شرایطی باید به خواست خداوند راضی بود. انسان باید در لحظات خوش زندگی شکرگذار خداوند و در ناگواری ها تسلیم محض خواست او باشد و اجازه ندهد سختی های زندگی لحظه ای از ایمان او بکاهد.
کراماتی از سه ساله امام حسین علیه السلام
نوشته شده توسطكبري جعفري 2ام مهر, 1396
درباره وجود مطهر حضرت رقیه باید گفت؛ مورخان هنگامی كه نام فرزندان امام حسین را بیان می كنند وقتی به دختران حضرت میرسند فقط به نام های دو دختر حضرت به نام های فاطمه و سكینه اكتفا كرده اند.
در كتاب كامل بهایی نوشته علاء الدین طبری از منابع شیعی (قرن ششم هجری) درباره اصل وجود دختری برای امام حسین علیه السلام سخن به میان آمده كه قصه دختری چهار ساله است که در ماجرای اسارت در خرابه شام در کنار سر بریده پدر به شهادت رسیده، اما در مورد نام او، كه آیا رقیه بوده یا فاطمه صغری و… اختلاف است. و از طرف دیگر شهید مطهری در كتاب وزین حماسه حسینی داستان طفلی از ابی عبدالله كه در شام از دنیا رفت و بهانه ی پدر می گرفت را از تحریفات لفظی حادثه عاشورا می داند. (حماسه حسینی، ج 2 ، ص 170).
برای نشان دادن اینكه دختری سه ساله برای حضرت وجود داشته است، می توان به برخی منابع تاریخی كه در مورد مادر ایشان اظهار نظر كرده اند، استناد كرد. بر اساس آنچه برخی از کتاب های تاریخی نوشته اند، نام مادر حضرت رقیه (علیهاالسلام)، امّ اسحاق است که پیشتر همسر امام حسن مجتبی (علیه السلام) بوده و پس از شهادت ایشان، به وصیت امام حسن (علیه السلام) به عقد امام حسین (علیه السلام) درآمده است (كشف الغمه، ج 2، ص 216). مادر حضرت رقیه(علیهاالسلام) از بانوان بزرگ و با فضیلت اسلام به شمار می آید. بنا به گفته شیخ مفید در کتاب الارشاد، کنیه ایشان بنت طلحه است (الارشاد، ج 2، ص 200).