« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »
  • تماس
« *هنر رضایت از زندگی*(3)*هنر رضایت از زندگی*(1) »

*هنر رضایت از زندگی*(2)

نوشته شده توسطكبري جعفري 3ام بهمن, 1396

معنای زندگی

فصل سوم: معنای زندگی

انسان موجودی کمال گرا و هدفمند است که از بیهودگی، بی معنایی و بی هدفی سخت گریزان است. چنین موجودی هرچند تمامی امکانات زندگی برایش فراهم باشد، اما اگر به بیهودگی و پوچی برسد، زندگی برایش معنا و مفهومی نخواهد داشت. چه بسیار انسان هایی که وقتی به این نقطه از پوچی بی معنایی رسیدند دست به خودکش زدند.

خداوند متعال می فرماید: کسانی که معنای زندگیشان دنیاست با کسب دنیا خشنود می شوندو با از دست دادن آن ناراحت می شوند.

اما اگر معنای زندگی خدا شد، انسان بخاطر خدا زندگی میِ کند، بخاطر او تلاش می کند و برای رسیدن به او همه سختی ها را تحمل می کند؛ بدین سان از حیرت و سرگردانی در می آید و احساس رضایت و خشنودی می کند.

 

فصل چهارم: روزی زندگی

خداوند روزی را تضمین کرده است و در هر شرایطی روزی انسان را تامین می کند اگرچه در دل تخته سنگ سیاه باشد. البته نگرانی در حد متعارف عامل تحرک برای کسب روزی است اما نگرانی بیش از حد بی مورد است.

امام علی علیه السلام می فرمایند: کسی که مطمئمن باشد آنچه خدا برای او مقدر کرده، فوت نمی شود، دلش آرام می گیرد.

انسان فکر می کند که تأمین بودن روزی یعنی حاضر بودن تمام روزی در زمان حال!

اما قانون روزی این است که روزی  “روز به روز” فرا می رسد. پس اگر هر رور در اندیشه همان روز باشیم.، نه از کار امروز باز می مانیم و نه دچار تنیدگی و نارضایتی می شویم. با این روحیه نگرانی ها بر تمام عمر توزیع می شود و از فشار آن کاسته می گردد و دچار حرص و طمع نمی شویم، چون هرچه حریص تر باشد به همان اندازه از آرامش دور شده است.

 

اگر انسان به آنچه که از طرف خدا تعیین شده راضی و قانع باشد از نعمت آرامش نیز برخوردار خواهد شد. پس تفاوت فرد حریصِ ناراضی و فرد قانع در احساس آرامشی است که شخص قانع از آن بهره مند است و فرد حریص محروم از آن.

 

از امام صادق علیه السلام نقل شده که لقمان به فرزند خود گفت: به آنچه خدا قسمت کرده، قانع باش نا زندگی ات با صفا شود.

البته قناعت به معنای تنبلی و بی کاری نیست قناعت و تلاش دو مقوله جدا از یکدیگرند.انسان باید تلاش کند تا خداوند روزی را برساند و به آنچه رسید قانع باشد و حرص نورزد، بخل را وارد زندگی خود نکند زیرا دشمن آسایش زندگی است .طبق روایات رسیده از ائمه اطهار، شخص بخیل مالک دارایی خود نیست و در حقیقت او نگهبان اموال ورثه است.

 

فصل پنجم: آرزوهای زندگی

امید و آرزو در زندگی انسان ها دو مقوله برای تحرک و پویایی انسان ها به سوی تلاش و سازندگی است. اگر آرزو نبود هیچ مادری فرزندش را شیر نمی داد و هیچ کشاورزی درخت نمی کاشت.

اما هر چیزی حدی دارد اگر حد آن حفظ نشود ، جنبه افراط و تفریط پیدا می کند. جنبه تفریط آن ناامیدی و جنبه افراط آن آرزوهای دور و دراز است . افراط در آرزوها یکی از عوامل نارضایتی از زندگی است، زیرا کسی که صاحب آرزوهای طولانی است، همواره لذت را در چیزی می داند که ندارد و به همین جهت از آنچه دارد بهره مند نمی شود. برای احساس بهره مندی، داشتن فلان نعمت، کافی نیست ؛ بلکه باید انسان از وجود نعمت باخبر شود تا از آن لذت ببرد.

ادامه دارد……

 


فرم در حال بارگذاری ...