« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »
  • تماس
« "من زنده ام"باغ خدا، دست خدا، چوب خدا »

پشت چراغ قرمز

نوشته شده توسطكبري جعفري 8ام شهریور, 1394

پشت چراغ قرمز

پسرکی با چشمان معصوم و دستانی کوچک گفت :

چسب زخم نمی خواهید ؟

پنچ تا ، صد تومن ،

آهی کشیدم و با خود گفتم :

تمام چسب زخم هایت را هم که بخرم ،

نه زخم های من خوب می شود نه زخم های تو …

داستان زخم نوشته حسین پناهی


فرم در حال بارگذاری ...