« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »
  • تماس

سلام حضرت عشق

نوشته شده توسطكبري جعفري

امام رضا

بیار حاجت خود را که وقت باران است
که لحظه لحظه شب استجابت است اینجا

بگیر دامن شمس الشموس عالم را
گدایی ام بکنی اوج عزت است اینجا

رسیده ام به حرم با دوچشم بارانی
شب ولادت آقا قیامت است اینجا

سلام حضرت سلطان سلام حضرت عشق
هزار مرتبه عرض ادب به ساحت عشق

کریم گرکه تو باشی گدا نمی‌ماند
توسفره پهن کنی بینوا نمی‌ماند
کنار پنجره فولاد تو امام رئوف
بدون شک نگرفته شفا نمی‌ماند
شفاست پشت شفا پس دلیل آن این است

شاعر: مهدی نظری

 

 

 

 

ولادت هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت

حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام بر محبان و شیفتگان خاندان عصمت و طهارت مبارکباد

 

 

 

ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﮔﻞ ﻧﺮﮔﺲ ﻣﻦ ﺯﻭﺩ ﺑﯿﺎﯾﯽ ....

نوشته شده توسطكبري جعفري 3ام مرداد, 1394

ﺍﯼ ﺭﻫﮕﺬﺭ ﮐﻮﭼﻪ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﺠﺎﯾﯽ؟
ﻣﺤﺒﻮﺏ ﺗﺮﯾﻦ ﻋﺎﺑﺮ ﺷﺒﻬﺎﯼ ﺭﻫﺎﯾﯽ!
.
ﺗﺎ ﺧﺎﻝ ﻟﺒﺖ ﻧﻘﻄﻪ ﺣﺴﺎﺱ ﻭﺟﻮﺩ ﺍﺳﺖ،
ﺣﺴﺎﺱ ﺗﺮﯾﻦ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺩﺭ ﻣﻨﻄﻖ ﻣﺎﯾﯽ ….
.
ﺍﯼ ﻧﺎﺏ ﺗﺮﯾﻦ ﺣﺎﺩﺛﻪ ﻋﺸﻖ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﺰﻡ،
ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﻧﻈﺮﺕ ﻣﯿﮑﺪﻩ ﺭﺍ ﻧﯿﺴﺖ ﺻﻔﺎﯾﯽ!
.
ﺍﯼ ﺧﻮﺏ ﺗﺮﯾﻦ ﻣﻨﻈﺮﻩ ﺩﺭ ﭼﺸﻢ ﻣﻼﺋﮏ،
ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﻧﺎﺏ ﺗﺮﯾﻦ ﻋﮑﺲ ﺧﺪﺍﯾﯽ …
.
ﺩﻟﺘﻨﮓ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﮔﻞ ﻭ ﺑﺎﻍ ﻭ ﺑﻬﺎﺭﻧﺪ،
ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﮔﻞ ﻧﺮﮔﺲ ﻣﻦ ﺯﻭﺩ ﺑﯿﺎﯾﯽ ….
.
ﺻﻞ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﮏ ﯾﺎ ﻗﺎﺋﻢ ﺁﻝ ﻣﺤﻤّﺪ

ابوالفضل شعبانی

 

تا حالا يكروز هم منتظر بوديم !؟

نوشته شده توسطكبري جعفري 2ام مرداد, 1394

صبح که از خواب پاشدم ، مادرم گفت : دیشب بلند شدم آب بخورم . از کنار اتاقت که اومدم رد شم برم تو آشپزخونه ، دیدم نیم خیز نشستی. بت گفتم :نو نرمال ، با صدای خواب آلود گفتی : بله ، بله !
مادر : دخترم چرا اینجوری نشستی ؟ حالت خوبه ؟!
نو نرمال : آره خوب خوبم .
مادر : چرا پس اینجوری نصفه شبی نیم خیز نشستی ؟!

با صدای خواب آلود گفتی : بله ، بله !

مادر : دخترم چرا اینجوری نشستی ؟ حالت خوبه ؟!
نو نرمال : آره خوب خوبم .
مادر : چرا پس اینجوری نصفه شبی نیم خیز نشستی ؟!
نو نرمال : امام زمان می خوان بیان خونمون . می خوام پاشم براشون غذا درست کنم !

مادرم میگفت : یه لحظه احساس کردم حالت خوش نیست . اومدم کنارت . دیدم خوابی و تو خواب بلند شدی اینجوری نیم خیز نشستی و داری با من حرف میزنی . اولش ترسیدم . یه کم بات حرف زدم . دیدم خواب خوابی و همینجوری تو خواب یه کم از امام زمان گفتی و آروم شدی و خوابیدی .

صبح وقتی مادرم داشت برام تعریف می کرد هیچی یادم نمیومد که چه خوابی دیده بودم . سابقه هم نداشتم که تو خواب بلند شم یا راه برم یا حرف بزنم .

اونروز آروم و قرار نداشتم . همش به این فکر می کردم که شاید قراره امام زمان رو ببینم . همش دنبال یه نفر می گشتم که نمی دونم کی بود و کجاست .قلبم یه جوری دیگه میزد اونروز . همش به فکر این شعر مرحوم آغاسی بودم که می گفت : کی و کجا وعده ی دیدار ما ؟!

ادامه »

یک خواب و دو تعبیر

نوشته شده توسطكبري جعفري 31ام تیر, 1394

کسی نزد ابن سیرین معبر آمد و گفت : ” در خواب دیدم اذان می گویم ”

گفت : “توفیق حج می یابی .”

دیگری آمد و گفت :” در خواب دیدم اذان می گویم.”

گفت :” تو دزدی می کنی، پس توبه کن ”

حاضران متعجب شدند و گفتند : ” یک خواب و دو تعبیر نمودید. “

ابن سیرین فرمود : ” اولی آمد سیرت نیکو داشت ، این آیه به خاطرم رسید ؛ و اذن فی الناس بالحج : ندا در ده ای ابراهیم در میان مردمان برای حج رفتن .(حج، 28)

دومی را به صورت و سیرت بد دیدم ، این آیه به دلم آمد ؛ ثم اذن موذن ایتها العیر انکم لسارقون : پس ندا کرد ندا کننده ای که ای کاروانیان به درستی که شما دزدانید. (یوسف ،70)

لطائف الطوائف، ص218

نظیر حدیث

نوشته شده توسطكبري جعفري 31ام تیر, 1394


استناد به آیات قرآنی

عارفی در طلب این مطلب بود که آیا در قرآن آیه ای وجود دارد که این حدیث را تایید نماید.

“روح مومن به هنگام جان دادن ، چنان آسان از جسدش بیرون می رود همانند بیرون آوردن مویی از درون خمیر.”

پس آیه ای نیافت تا این که پیامبر صلی الله علیه و آله را در خواب دید و گفت: ” تمام قرآن را مطالعه کردم ، چیزی که معنی حدیث را برساند پیدا نکردم.”

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: “سوره یوسف ، آیه 31 را مطالعه کن تا معنی حدیث را بیابی. “

“فلما راینه اکبرنه و قطعن ایدیهن ؛ هنگامی که چشم زنان مصربه یوسف افتاد او را بسیار بزرگ شمردند و (بی توجه ) دست های خود را بریدند.”

مومن هم هنگامی که فرشتگان رحمت و جایگاه خود و نعمت های بهشتی را می بیند ، درد مرگ و سکرات موت را حس نمی کند.

رنگارنگ / هزارو یک حکایت قرآنی

اللهم ارزقنا

منظور از كشته شدن شيطان بدست امام مهدی عج چيست ؟

نوشته شده توسطكبري جعفري 29ام تیر, 1394

 

منظور از كشته شدن شيطان بدست امام مهدی عج چيست ؟

در قرآن کریم سوره مبارکه حجر می فرماید :

قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِیمٌ«۳۴» فرمود: «از صف آنها [= فرشتگان‌] بیرون رو، که رانده‌شده‌ای (از درگاه ما!).

وَإِنَّ عَلَیكَ اللَّعْنَةَ إِلَى یوْمِ الدِّینِ«۳۵» و لعنت (و دوری از رحمت حق) تا روز قیامت بر تو خواهد بود!»

قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِی إِلَى یوْمِ یبْعَثُونَ«۳۶» گفت: «پروردگارا! مرا تا روز رستاخیز مهلت ده (و زنده بگذار!)»

قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ«۳۷» فرمود: «تو از مهلت یافتگانی!

إِلَى یوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ«۳۸» (اما نه تا روز رستاخیز، بلکه) تا روز وقت معینی.

قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَیتَنِی لَأُزَینَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَلَأُغْوِینَّهُمْ أَجْمَعِینَ«۳۹» گفت: «پروردگارا! چون مرا گمراه ساختی، من (نعمتهای مادی را) در زمین در نظر آنها زینت می‌دهم، و همگی را گمراه خواهم ساخت،

إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ«۴۰» مگر بندگان مخلصت را.»

از اين تعبير معلوم مى شود درخواست شيطان ، اجابت نشده است ، و طبق فرموده امامان عليهم السلام منظور از روز وقت معين وقت ظهور امام قائم (عج ) است ، بنابراين آيا شيطان در اين وقت كشته مى شود و يا مى ميرد؟

پاسخ :
ما در روايات مى خوانيم شخصى در مورد جمله ((يوم الوقت المعلوم )) كه در آيه مذكور آمده از امام صادق عليه السلام سؤ ال كرد، امام عليه السلام فرمود:
وقتى كه قائم ما (عج ) ظهور كند و به مسجد كوفه بيايد، در اين مسجد، شيطان به حضور آن حضرت مى آيد و زانو به زمين مى زند و مى گويد:

ادامه »