سلام حضرت عشق
نوشته شده توسطكبري جعفريبیار حاجت خود را که وقت باران است
که لحظه لحظه شب استجابت است اینجا
بگیر دامن شمس الشموس عالم را
گدایی ام بکنی اوج عزت است اینجا
رسیده ام به حرم با دوچشم بارانی
شب ولادت آقا قیامت است اینجا
سلام حضرت سلطان سلام حضرت عشق
هزار مرتبه عرض ادب به ساحت عشق
کریم گرکه تو باشی گدا نمیماند
توسفره پهن کنی بینوا نمیماند
کنار پنجره فولاد تو امام رئوف
بدون شک نگرفته شفا نمیماند
شفاست پشت شفا پس دلیل آن این است
شاعر: مهدی نظری
ولادت هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت
حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام بر محبان و شیفتگان خاندان عصمت و طهارت مبارکباد
خلیفه در زمین یا بهشت
نوشته شده توسطكبري جعفري 30ام فروردین, 1400
بسم الله الرحمن الرحیم
شبهه
آیا حضرت آدم عصمت داشت؟ و اگر عصمت داشت چرا نهی خدا را درباره نزدیک نشدن به آن شجره ممنوعه عصیان کرد و مخالفت کرد؟ و بعد هم از بهشت رانده شد به زمین؟
پاسخ :
اولاً از آیات ابتدایی سوره مبارکه سوره بقره برمی آید که خداوند از اول قصد داشته است آدم را برای زمین خلق کند 《وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً 》 من میخواهم خلیفه در زمین برای خودم بگذارم نه در بهشت.
نکته دوم:
خدا وقتی آدم را خلق کرد موقتاً او را در بهشتی پر ناز و نعمت ساکن کرد تا زمین آماده شود برای هبوط آدم و زندگی انسان ها، دلیلش کجاست؟ قسمت اولش در بند سوم خطبه ۱ نهج البلاغه 《ثُمَّ أَسْکنَ سُبْحَانَهُ آدَمَ دَاراً أَرْغَدَ فِیهَا عَیْشَهُ وَ آمَنَ فِیهَا مَحَلَّتَهُ وَ حَذَّرَهُ إِبْلِیسَ وَ عَدَاوَتَهُ .》 سپس خدا بعد از خلق کردن آدم، آدم را در خانهای در سرایی در بهشتی ساکن کرد که زندگی در آن گوارا بود و جایگاهش امن و امان بود و او را از شر شیطان ترساند اما این که قرار بود او موقتا در بهشت مستقر بشود تا زمین آماده شود .کجاست؟
دربند دوازدهم خطبه ۹۱ نهج البلاغه 《استفَلَمَّا مَهَّدَ أَرْضَهُ وَ أَنْفَذَ أَمْرَهُ اخْتَارَ آدَمَ “علیه السلام “خِیرَةً مِنْ خَلْقِهِ وَ جَعَلَهُ أَوَّلَ جِبِلَّتِهِ وَ أَسْکَنَهُ جَنَّتَهُ وَ أَرْغَدَ فِیهَا أُکُلَهُ وَ أَوْعَزَ إِلَیْهِ فِیمَا نَهَاهُ عَنْهُ وَ أَعْلَمَهُ أَنَّ فِی الْإِقْدَامِ عَلَیْهِ التَّعَرُّضَ لِمَعْصِیَتِهِ وَ الْمُخَاطَرَةَ بِمَنْزِلَتِهِ.》 وقتی خداوند زمین را آماده کرد و امرش نافذ شود آدم را از بین همه مخلوقات انتخاب کرد و او را اولین مخلوقی قرار داد که در زمین قرار گرفته بنابراین از اول قرار بوده است که آنجا باشد.
نکته سوم این است که:
اساساً وقتی خداوند نهی می کند مثل همان موقع که امر میکند امر و نهی خدا در همه جا و همه شرایط یکسان نیست یعنی چی؟
گاهی خدا از موضع یک حاکم امر میکند روی امرش هم تاکید دارد به آن میگویند امر مولوی تاکیدی؛ که اگر کسی خلافش را انجام دهد نتیجه اش حرمت است .
یا نهی می کند از موضع بالا و بر این نهی هم تاکید دارد میشود نهی مولوی تاکیدی ؛که اگر کسی مرتکب شود حرام است و عذاب هم دارد، مثلا خدا دستور داده است که خمر ننوشید و شرب خمر نکنید این حرمت دارد چون امر مولوی تاکیدی است، کسی که شرب خمر آگاهانه میکند حتما عذاب دارد،
اما یک وقتی هم هست که خداوند امر می کند از موضع قدرت هم امر می کند اما تاکیدی نیست اصطلاحاً میگویند تنزیهی
یا نهی می کند از موضع قدرت هم نهی می کند اما تاکیدی نیست تنزیهیاست نتیجهاش میشود کراهت. اگر به ما گفتند آقا شب ایستاده آب نخور حدیث داریم که نباید ایستاده آب خورد اگر کسی این را اطاعت نکرد این کدورت قلب می آورد ولی گناه نکرده است و عقاب هم ندارد ولی تیرگی قلب می آورد چون به امر خدا و پیغمبر بی اعتنایی کرده است.
اما نوع سومی از امر و نهی داریم که به آن می گویند امر و نهی ارشادی ؛ارشادی یعنی نصیحت، خیرخواهی ،وقتی شما به یک نفر می گویید وقتی در باغ باز است شما چرا از دیوار می روید یک وقت پایتان می شکند از دیوار نپر این از دیوار نپر گفتن نهی ارشادی است یعنی اگر پرید گناه نکرده است عقاب اخروی هم ندارد ولی پایش شکسته است. نهی خدا هم گاهی ارشادی است مثلاً: در قرآن می فرماید:《لَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يُقْضَىٰ إِلَيْكَ وَحْيُهُ ۖ وَقُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْمًا》
قبل از اینکه وقتش برسد در نزول قرآن عجله نکن این عجله نکن که اگر پیامبر در مقابل آن عجله کند حرام نیست عقاب ندارد این نهی ارشادی است .
حالا ببینیم این که خداوند به آدم و حوا فرمود نزدیک این درخت نشوید شیطان گول تان می زند این نهی ارشادی بوده است یا مولوی بر اساس آیه ای از “سوره طه” اثبات میشود که این نهی، نهی ارشادی بوده است یعنی اثرش متوجه به اثر طبیعی آن قضیه است مثل همان شکستن پا کجاست در سوره مبارکه طه《يَا آدَمُ إِنَّ هَٰذَا عَدُوٌّ لَكَ وَلِزَوْجِكَ》 ای آدم این ابلیس دشمن تو و همسر توست این جمله به نظر شما لحن آن چگونه است؟
ای آدم این دشمن تو است ها این لحن،لحن نصیحت است هشدار دادن است حواس جمع کنی است پس این نهی مولوی و تاکیدی نیست
در ادامه می فرماید:《فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَىٰ》حواستان باشد او شما را از بهشت بیرون نکند اینجا هم امر نیست خبر است اگر حواستان به این دشمن نباشد یک کاری می کند از بهشت خارج شوید در واقع دارد فعل ابلیس را می گوید نهی آدم و حوا مستقیم نیست آخرش هم میفرماید “فَتَشْقَىٰ” که اگر این ابلیس موفق شود که شما را فریب دهد که از آن شجره ممنوعه بخورید و از بهشت خارج شوید در مشقت میافتید در مشقت میافتید یعنی پیامد طبیعی خروج از یک خانه و بهشتی که همه چیزش آماده است و گواراست به سختی می افتید .
مجموع این ها به ما نشان میدهد که اساسا امر خدا و نهی خدا نسبت به آدم و داستان شجره و غیره اصلا امر و نهی مولوی نبوده چه برسد به مولوی تحریمی بلکه امر و نهی ارشادی بوده.
ان شاءالله که خدا به همه ما فهم و درک عمیق دین را عنایت کند.
“یا علی"/حجت الاسلام مهدوی ارفع
نهضت جهانی نهج البلاغه خوانی
ولایت فقیه نباید با ولایت پیغمبر مقایسه شود!!!
نوشته شده توسطكبري جعفري 28ام فروردین, 1400” بسم الله الرحمن الرحیم”
شبهه
شبهه یعنی آن حرف باطلی که شبیه حق کردند و ارائه کردند که انسان در پذیرش و عدم پذیرش آن دچار اشتباه میشود.
حضرت علی(علیه السلام) در نهجالبلاغه میفرمایند:"شبهه را برای این شبهه گفته اند که شبیه حق جلوه میکند.”
?یکی از شبهه هایی که خیلی رایج است این است که آقا ولایت فقیه نباید با ولایت پیغمبر مقایسه شود چون آنها معصوم بودند ولی ولی فقیه معصوم نیست و مقایسه کردن معصوم با غیر معصوم هم غلط است هم خطای اعتقادی است و خلاف شریعت .
جوابش خیلی روشن است من اول یک مثال میزنم که این مثال از مرحوم حائری شیرازی است بعد جواب را از نهج البلاغه برای شما میگویم ببینید ایشان میگویند اول فرض کنید کنار یک دریایی، ده ها گودال کنده اند، از گودال یک متری تا صد متری و از زیر همه این ها به هم وصل هستند و همه به دریا وصل هستند چه اتفاقی میافتد از پایین آب دریا میآید به گودال ها میآید بالا شما از بالا که نگاه کنید تمام گودال ها هم سطح هم، آب دارند گودال یک متری ،سه متری، پنجاه متری ،صد متری
اما دو تا نکته: اولا عمق این ها با هم فرق میکند ،
ثانیا تمام این آب ها آب دریاست مال خودشان نیست ؛حالا ولایت مثلا ولایت پدر بر فرزندش، یک نوع ولایت دارد مثلا در ازدواج دختر برای این که خیال دختر راحت باشد که فریب نخورده و مورد خوبی برایش انتخاب شده پدر ولایت دارد این چه قدر است ولایتش؟ اندازه خاصی است در ازدواج دختر تا ولایت فقیه که بر کل امت برای اداره امور کل امت ولایت دارد خب حالا این ولایت اصلش برای چه کسی است؟
اصلش برای خداست آن ولایت را خدا به پیامبر عنایت کرده پیامبر به ائمه (علیه السلام) بعد از خودشون و در عصر غیبت هم به خاطر همان دلیلی که مردم زمان پیامبر احتیاج به ولی دارند در عصر غیبت هم احتیاج به ولی دارند به چه کسی میرسد این ولایت؟ به کسی که بیشترین شایستگی را برای پذیرش این مسئولیت دارد حالا بنابراین ولایت این ولی فقیه همان ولایت خداست ولایت پیغمبر است ولایت ائمه است که در عصر غیبت این بار را به دوش او گذاشته اند.
اما نکته دوم اصلا چه کسی اصل ولایت فقیه را با شخص ولی فقیه قاطی کرد برای ما؟ ما بین شخص ولی فقیه و ائمه هرگز نمیتوانیم مقایسه کنیم هیچ کس را نمیتوانیم با اهل بیت مقایسه کنیم اما بین جایگاه چطور؟ درباره اصل شخص افراد حضرت علی (علیه السلام) در خطبه دوم نهجالبلاغه خیلی محکم تر و قبلتر از این آقایونی که شبهه برای ما درست میکنند مبنای ما را درست کرده فرمود: “
لَا يُقَاسُ بِآلِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله) مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ أَحَدٌ ” از امت پیغمبر امکان ندارد مقایسه شود با اهل بیت ،این درباره چه است؟ درباره مقایسه شخص با اهل بیت یعنی ما شخص ولایت فقیه که امروز آیتالله سید علی خامنه ای است با علی بن ابی طالب نمیتوانیم مقایسه کنیم این کار غلط است صد در صد اما جایگاه چی؟ یعنی چی جایگاه؟ یعنی اگر کسی ولایت پیدا کرد آن موقع همان گونه که باید مردم امر و نهی امام معصوم را در مسئله جامعه اطاعت کنند باید امر و نهی او را هم اطاعت کنند آقا این که معصوم نیست ربطی به معصوم بودنش ندارد نمونه اش کجاست ،درباره مالک اشترحضرت در نامه سیو هشتم وقتی که میخواهند مالک اشتر را فرماندار مصرکنند به مردم مصر یک نامه مینویسند و به مردم مصر دستور میدهند که باید از مالک اشتر غیر معصوم اطاعت کنید همان طور که من علی اگر میآمدم و فرماندار مصر میشدم باید اطاعت میکردید چرا ؟
جوابش این جاست من بنده ای از بندگان خدا را برای شما فرستادم که در روز های وحشت نمیخوابد و در لحظه های ترس روی از دشمن نمیگرداند بر بدکاران از شعله های آتش تندتر است و او مالک پسر حارث مزحجی است آن جا که با حق است سخن او را بشنوید و از او اطاعت کنیدحضرت علی(علیه السلام) میفرماید از مالک اشتر که معصوم نیست اطاعت کنید چرا چون ولایت دارد ولایت از کجا گرفتهاست از من علی گرفته است یعنی همان ولایتی که من بر شما دارم او هم بر شما دارد البته فرمود آنجا که بر حق است چرا چون ممکن است کسی در رتبه حتی به رتبه منّا اهل البیتی رسیده باشد اما بعد سقوط کند بله ولی فقیه هم اگر معصیت بکند عمدا از عدالت و ولایت ساقط میشود دیگر ولایت ندارد
در حکمت ۴۵۳ درباره زبیر میفرماید:” مَا زَالَ الزُّبَيْرُ رَجُلًا مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ ” پس چطور شد سقوط کرد ” حَتَّى نَشَأَ ابْنُهُ الْمَشْئُومُ -عَبْدُ اللَّه-” زبیر دائما مردی از ما اهل بیت بود تا این که پسر شومش عبدالله بزرگ شدو پدرش را از خط ما خارج کرد خلاصه ولایت فقیه با ولی فقیه فرق میکند شخص ولی فقیه هرگز با امام معصوم قابل مقایسه نیست اما ولایت ولی فقیه همان ولایت امام معصوم است یعنی همان جایگاه و مسئولیت به عهده اوست پس همه آن اختیارات را دارد و همه باید نسبت به او مطیع باشند حتی مراجع معظم تقلید .
حجت الاسلام مهدوی ارفع/نهضت جهانی نهج البلاغه خوانی
کیفیت تلاوت قرآن در رمضان
نوشته شده توسطكبري جعفري 25ام فروردین, 1400گاهی رفقا در مورد كيفيت خواندن قرآن میپرسيدند؛ عرض می کردم در غير ماه مبارک رمضان انسان با تأمل و توجه به معاني و كلمه به كلمه و با دقت به معانی و تفسير بخواند اشكالی ندارد، ولی در ماه مبارک رمضان کثرت تلاوت مطلوب است.
بزرگان زياد میخواندند و سفارش هم شده است. خود ختم قرآن مطلوب بوده و هست لذا اگر كسی نه اين كه بیتوجه بخواند، ولی طبق روال عادی هر 25 دقيقه، نيم ساعتی يك جزء قرآن را بخواند خوب است..
منبع: نرمافزار الهادی/حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری
خدایا جان آلوده ام را پاک کن
نوشته شده توسطكبري جعفري 23ام فروردین, 1400خدایا چیزی که جان مرا آلوده کند ازمن بستان تا پاک شوم،
وآن چه را موجب صلاح من است برای من بگذار
زیرا جان من در هلاکت افتد مگر تونگاهش داری.
عاقبت بخیری
نوشته شده توسطكبري جعفري 21ام فروردین, 1400ولایت ضمانت بخش عاقبت بخیری
همانا كار ما 《ولايت ما 》اهل بيت پيامبر (صل الله علیه و آله وسلم ) سخت و تحمل آن دشوار است، كه جز مومن ديندار كه خدا او را آزموده و ايمانش در دل استوار بوده، قدرت پذيرش و حمل آن را ندارد، و حديث ما را جز سينه های امانت پذير، و عقلهای بردبار، فرا نگيرد.
نهج البلاغه، خطبه189
عظیمترین نعمت خدا را نعمت عظیم ولایت (ولایت فقیه) میدانم و استحکام در پیوند با ولایت را ضمانت بخش عاقبتبخیری میپندارم و لذا نه تنها با قلب و زبان بلکه در عمل کوشیدهام ارادتم را به ولایت به ثبوت برسانم و از خداوند متعال مسئلت دارم مرا در این مهم یاری فرماید.
شهید علی صیاد شیرازی