« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »
  • تماس

سلام حضرت عشق

نوشته شده توسطكبري جعفري

امام رضا

بیار حاجت خود را که وقت باران است
که لحظه لحظه شب استجابت است اینجا

بگیر دامن شمس الشموس عالم را
گدایی ام بکنی اوج عزت است اینجا

رسیده ام به حرم با دوچشم بارانی
شب ولادت آقا قیامت است اینجا

سلام حضرت سلطان سلام حضرت عشق
هزار مرتبه عرض ادب به ساحت عشق

کریم گرکه تو باشی گدا نمی‌ماند
توسفره پهن کنی بینوا نمی‌ماند
کنار پنجره فولاد تو امام رئوف
بدون شک نگرفته شفا نمی‌ماند
شفاست پشت شفا پس دلیل آن این است

شاعر: مهدی نظری

 

 

 

 

ولادت هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت

حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام بر محبان و شیفتگان خاندان عصمت و طهارت مبارکباد

 

 

 

راهی برای بعدیها

نوشته شده توسطكبري جعفري 9ام مرداد, 1398


 نهج البلاغه عالیترین کتاب شرح و تفسیر قرآن کریم❗️

( قسمت چهارم)

 یک قرآنی دست ما دادند که چون زیر نویس نداشت، هرکسی از ظن خود توانست یک جور برای ما تفسیر کند و تنها تفسیر درست و سره اش را از ما گرفتند، که فهم امیرالمومنین بود.

با این شگرد شیطانی، به ظاهر قرآن را حفظ کردند، اهل بیت را حذف کردند، ولی در باطن قرآن را هم حذف کردند؛چرا؟ چون: « لا يَبقى مِن القرآنِ إلاّ رَسمُهُ» دیگر از قرآن چیزی باقی نماند جز یک رسم الخط!

 بعد توانستند با این قرآن که پیغمبر فرمود جز با این اهل بیت کنار هم نمیشود راه را پیدا کرد، با این قرآن حالا در گام بعدی کار شگفت انگیز بعدی را کردند، با این قرآن اهل بیت را زدند! از آیات قرآن جوری تفسیر به رای کردند، که از آن دشمنی امیرالمومنین درآمد.

 ببینید در این قرآن کریم، در سوره مبارکه بقره، آیه ای هست مربوط به شبی که مولا علی علیه السلام در رخت خواب پیامبر خوابید، خطر قطعی را به جان خرید تا پیامبر جان سالم به در ببرد. خداوند آیه نازل کرد: «وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَاد» ای پیغمبر بعضی از این مردم هستند که جان خودش را می فروشد برای رضای خدا.( سوره بقره آیه۲۰۷) همه دیدند و شنیدند از پیامبر در وصف علی ابن ابیطالب شب لیلة المبیت.

 وقتی قرآن از اهل بیت جدا شد، و قرآن بدون زیرنویس ارائه شد، چند سال بعد، حدیث جعل شد اینقدر خوب به جامعه تزریق شد، که همه میگفتند: این آیه در مورد عبدالرحمن ابن ملجم مرادی است! چه کسی هست؟! نمیدانیم! چرا؟! کار داریم با او؛ چند سال بعد باید یک کار بزرگی برای ما انجام بدهد.

 چند آیه آنطرف تر در همین سوره بقره یک آیه هست، (آیه ۲۰۴ )که درست در همان شکل و سیاق ولی مفهومی دقیقا ضد آن آیه! یعنی در مقابلش: «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللَّهَ عَلَىٰ مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ.»پیامبر حواست را جمع کن! یک نفر اطراف تو هست، که چنان اظهار انقلابی گری و اسلام میکند، که تو هم تعجب میکنی، و خدا را دائم شاهد میگیرد، که اینهایی که می گویم به خدا از ته دل میگویم، که تو را فریب بدهد. مواظب باش! و همین مدعی دروغگو دشمن ترین دشمن توست. حالا من نمیتوانم اینجا بگویم این آیه در مورد چه کسی بود؛ اما بعدا حدیث از پیامبر ساخته شد و در جامعه پخش شد که این آیه درباره علی ابن ابیطالب بود. حالا قرآن آمد به جنگ اهل بیت!

 ببینید چطور میشود از قرآن منهای اهل بیت کاردرآورد!! که علی آن کسی است که لجوج ترین دشمن پیغمبر بود. اینها از این آیه در می آید….

 ادامه دارد…

 حجت الاسلام مهدوی ارفع

#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی

 

قطره ای از دریا

نوشته شده توسطكبري جعفري 9ام مرداد, 1398

 


|در ذكر فضائل مولانا اميرالمومنين على عليه السلام|

سلیم تعریف می کند که:

در مسجد كوفه خدمت امير المؤمنين عليه السّلام نشسته بودم و مردم اطراف آن حضرت بودند. حضرت فرمود:

« از من بپرسيد قبل از آنكه مرا نيابيد. در باره كتاب خدا از من بپرسيد. بخدا قسم هيچ آيه اى از كتاب خدا نازل نشده مگر آنكه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله براى من خوانده تا من هم بخوانم، و تأويل آن را به من آموخته است»

ابن كوّاء گفت: پس آنچه نازل مى شد در حالى كه تو غائب بودى چه مى شود؟

فرمود:
« بلى، آنچه من در آنها غايب بودم برايم حفظ مى كرد، و آنگاه كه نزد او مى آمدم مىفرمود: «يا على، خداوند بعد از تو اين مطالب را نازل كرد»، و آنها را برايم مى خواند تا من هم مى خواندم، و مى فرمود: «تأويل اين ها چنين است» و آن را به من مى آموخت.»

اسرار آل محمد عليهم السلام صفحه 479

 

راهی برای بعدیها

نوشته شده توسطكبري جعفري 9ام مرداد, 1398


نهج البلاغه عالیترین کتاب شرح و تفسیر قرآن کریم❗️

( قسمت سوم)

به نظر شما دلیلش چه بوده که ما نتوانسته ایم به قرآن عمل کنیم؟! فکر میکنم دشمنان خیلی خوب فهمیدند چکار کنند که مسلمانان بهترین دستوالعمل زندگی را داشته باشند و بدترین زندگی را طی کنند؛ قرآن داشته باشند و بیچاره باشند؛ دشمنان خوب فهمیدند!!

دشمنان چکار کردند؟ دیدند این قرآن که حروف و کلمات مقدسی است، بر سینه کاغذهایی؛ صامت است، سخن نمی گوید؛ از این فرصت سوء استفاده کردند و به جای قرآن حرف زدند؛ به اسم قرآن حرف خودشان را زدند؛ در حالی که خدا و رسولش در قرآن کریم نطق از طرف قرآن را هم مشخص کرده بودند که چه کسانی باید بیایند از قرآن حرف بزنند: «ْفَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ»( سوره نحل آیه۴۳) «وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا» ( سوره آل عمران آیه ۷) « إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَکُمْ تَطْهيراً » ( سوره احزاب آیه ۳۳) فقط شما اهل بیت مطهرید و قرآن را فقط مطهرون می توانند مس کنند. «لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ» ( سوره واقعه آیه ۷۹) حقیقت قرآن فقط در جان و دل اهل بیت علیهم السلام است.

بین قرآن و اهل بیت وقتی فاصله شد، دوتا آفت است: ۱- عده ای به قرآن چسبیدند و چون اهل بیت که مفسر و شارح و ناطق از قرآن هستند را نداشتند، خلاقیت های خودشان را به اسم قرآن جا زدند؛ دانسته و ندانسته! ۲- عده ای اهل بیت را از قرآن جدا دست گرفتند؛ و در اهل بیت یک فرهنگ قشری، سطحی بسیار نازلی را تعریف کردند و با آن مشغولند؛ که کارشان به غلو کشید و امثال اینها… در واقع با یک هنر دو تا ضربه به ما زدند: هم اهل بیت را از کارآمدی در فرهنگ ما انداختند هم قرآن کریم را.

حالا معلوم می شود چرا پیامبر اصرار داشت که: من دارم از دنیا می روم، «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ» دو تا بار گرانبها میگذارم، نه یکی! « إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا» وقتی به هر دوتایشان با هم تمسک کنید، «لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً» تا ابد کارتان به گمراهی کشیده نخواهد شد.

 آن کسی که اهل بیت منهای قرآن را چسبید، گمراه شد. آن کسی که قرآن را منهای اهل بیت چسبید، گمراه شد. اینها وقتی کنار هم قرار بگیرند، این ثقل اکبر است، و اهل بیت ثقل اصغر یا کبیرند. این حرف خداست که اهل بیت تربیت میکنند، و این اهل بیت هستند که قرآن را برای ما، هم تبیین میکنند، هم اجرا میکنند، هم حفاظت میکنند. وقتی از هم جدا شدند هر دو مضرند؛ مفید نیستند.

 اول اهل بیت را حذف کردند، قرآن را که نمی توانستند حذف کنند! گفتند بروید هر کس قرآن نوشته جمع کنید، بیاورید، می خواهیم یک قرآن واحد خوب بدهیم دست امت! همه کاتبان وحی رفتند قرآنهایشان را آوردند. امیرالمومنین نشست طبق وصیت پیامبر ( صلی الله علیه و آله وسلم) تمام ریزه کاریهایی که پیامبر در ذیل هر آیه گفته بودند هم ذیل آن آیه ها آورد. قرآنش که کاغذها و پوستها بود را بار کرد آورد داخل مسجد. گفتند اینها چی هستند؟! گفت: قرآن است؛ گفتند ما به قرآن تو هیچ احتیاجی نداریم. گفت حالا که اینجور شد، این قرآن را دیگر نخواهید دید تا روزی که فرزندم مهدی ظهور کند!

 لذا یک قرآنی دست ما دادند که چون زیر نویس نداشت، هرکسی از ظن خود توانست یک جور برای ما تفسیر کند و تنها تفسیر درست و سره اش را از ما گرفتند، که فهم امیرالمومنین بود…


 ادامه دارد…

 حجت الاسلام مهدوی ارفع

#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی

 

راهی برای بعدیها

نوشته شده توسطكبري جعفري 31ام تیر, 1398


 نهج البلاغه عالیترین کتاب شرح و تفسیر قرآن کریم❗️


( قسمت دوم)
چطوری هوای قرآن را داشته باشیم؟! برویم قرآن را با طلا بنویسیم نمایش بدهیم خوب است؟! نه! این منظورم نیست! هرآیه یا هر صفحه اش را روی فرش بنویسیم و مجموعه ای از فرشهایی که قرآن در آن است درست کنیم خوب است؟! نه! منظورم این نیست! روی صوت و لحن و تجوید و وقف و ابتدایش وقت بگذاریم، خوب است ولی این هم منظورم نیست! برویم حفظ کنیم مسابقه بدهیم چی؟! خیلی خوب است ولی این منظور من نیست! تفسیر قرآن زیاد چاپ کنیم چی؟! خیلی خوب است ولی این هم منظور من نیست! پس حضرت از چه چیزی نگران است؟! « لاَ یَسْبِقُکُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَیْرُکُمْ » میترسم فردا غیر مسلمانان در عمل کردن به قرآن؛ نه در نوشتن قرآن، طلاکوب کردن قرآن،حفظ قرآن، تفسیر قرآن! در عمل کردن به قرآن دستورات زندگی و حیات بخش قرآن؛ از شما مسلمانها جلو بزنند. چه زمانی حضرت این جمله را فرمود؟! 1400 سال پیش ایشان الان ما را داشت میدید.

 خب آیا این دغدغه امیرالمومنین علیه السلام که از قرآن فقط رسم الخطی از آن موضوع کار است؛ بخوانیم، حفظ کنیم، تفسیر کنیم، شرح کنیم، شعرش کنیم، قصه اش کنیم و خداحافظ! بعد گفت راه حلش هم این است: «به عمل کردن به آن بیشتر اعتنا کنید تا به ظواهرش.»

 درد را فرمود، درمان را هم که فرمود؛ اما آیا ما به آن عمل کردیم؟؟!! هرکسی در زندگی شخصی خودش، زندگی خانوادگی خودش، زندگی مادی خودش، ما در زندگی اجتماعی خودمان، امت در زندگی بزرگ خودش ببینیم چقدر به این جمله عمل کردیم؛ عمل کردیم به قرآن؟!…

 آیا در جامعه ای که قرآن عمل می شود، آمار طلاق باید اینقدر بالا باشد؟! آمار اعتیاد، فحشا…؟! آیا در کشوری که قرآن عمل میشود، وضع رانندگی و ترافیک باید اینجوری باشد؟! حق همسایه باید اینجوری باشد؟! رعایت احترام به بزرگتر و کوچکتر باید اینجور باشد؟! آیا در جامعه ای که قرآن عمل میشود، اخلاق باید کارش به اینجا کشیده شود؟! پس هنوز این وصیت هم با اینکه جواب خیلی خوب و راقی به آن دغدغه است، بی اعتنا باقی مانده است. یعنی هنوز هم ما به ظاهر قرآن، که «لا یَبقى مِن القرآنِ إلاّ رَسمُهُ» بیشتر اعتنا داریم تا به حقیقت قرآن و کارکرد حقیقی اش؛ یعنی «عمل به قرآن!»

 مراکز محترم مشاوره خانواده و روانشناسی که خیلی زحمت میکشند، ماجورند؛ چقدر توصیه هایشان برای اصلاح بین خانواده ها و مسائل دیگر از قرآن است؟! اصلا تا به حال به ذهنشان رسیده که قرآن کتاب اینجور استفاده ها هم هست؟! مدارس ما چقدر بر پایه ی قرآن تربیت میکنند، نه اینکه در نظام آموزش کلاس قرآن هم میگذارند، بچه ها را دق می دهند که یک نمره ای بگیرند و بروند!… چقدر بر پایه قرآن نظام تربیتی ساخته اند؟!

 آنقدر که به 2030 عشق ورزیدیم به قرآن هم عشق ورزیدیم؟! بگوییم یک کسی هم یک اندیشه هایی برای تعلیم و تربیت داشت؟!

در مدیریت و سیاست جامعه چی؟! چقدر اندیشه های سیاسی و مدیریتی قرآن مورد قبول مسئولین، مدیران و کارگزاران بود؟! چقدر در حوزه های علمیه قرآن پایه تولید علم شد؟! چقدر در فرهنگ کسب و کار ما به قواعد قرآن اعتنا کردیم؟!

 می خواهم بگویم آن دردی که حضرت بیان میکنند، شما نوچ نوچ میکنید، یعنی بشریت 1400 سال است که وای از قرآن فقط ظاهرش مانده؛ درمانش را هم که ارائه کردند ماهنوز نتوانستیم برویم به آن عمل کنیم!….

ادامه دارد…

حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی

چراغ راهی برای بعدیها

نوشته شده توسطكبري جعفري 27ام تیر, 1398


 نهج البلاغه عالیترین کتاب شرح و تفسیر قرآن کریم❗️

( قسمت اول)
فقط 25 سال از رحلت پیامبر گذشته بود، یعنی یک چهارم یک قرن از قطع شدن و تمام شدن وحی و پایان یافتن دوران نزول قرآن.

 امیرالمومنین (علیه الصلاه و السلام) که سرتا ته قرآن اوصاف و فضائل اوست؛ در آن روزگاری که 25 سال از نزول وحی گذشته بود فرمود: ما در دورانی زندگی میکنیم که «لا یَبقى مِن القرآنِ إلاّ رَسمُهُ ، و لا مِنَ الإسلامِ إلاّ اسمُه» از قرآن حقیقی جز خط و رسم الخطی برکاغذی و از اسلام حقیقی جز یک اسم بی مسما باقی نمانده.

 امروز تقریبا 1425 سال از این قصه گذشته است. یعنی 14 قرن هم از آنچه امیرالمومنین گفته رفتیم دور تر از دوران وحی. به نظر شما آن دغدغه امیرالمومنین در مورد قرآن رفع شد یا بدتر شد؟!

 امروز در بخشی از امت اسلام، قرآن به عنوان افیون این امت معرفی میشود، یعنی باعث عقب ماندگی! در جمعی قرآن اسباب اختلاف و کشت و کشتار و داعش بازی شد. در بخشی قرآن اسباب سرگرمی و مشغولیت شد. در گروهی قرآن اسباب سودجویی شد. و بخش اندکی در غربت به قرآن پرداختند؛ چرا؟!

چه می شود که از قرآن فقط اسمی می ماند و رسم الخطی؟! امیرالمومنین ( علیه الصلاه و السلام)که آن درد را بیان کرد، درمان را هم بیان کرد. تقریبا ساعت آخر عمر شریفشان، احتمالا به دلیل ضربت شمشیری که خورده بودند، و عمق زهری که به فرق مطهرشان و از آنجا به کل پیکر نازنینش سرایت کرده بود، گاهی بیهوش میشد، دوباره به هوش آمد، بی حال میشد، به حال می آمد، و در آخرین ساعات عمرش قصد کرد که عصاره همه دغدغه ها و راهنماییهایش را تا هست بیان کند. شد نامه 47 نهج البلاغه! وصیت نامه امیرالمومنین بعد از ضربت خوردن قبل از شهادت.

اولا می دانید که آدمهای بزرگ وصیت نامه هایشان یکی از مهمترین آثارشان است! چون میدانند دارند می روند، هر چه باید بگویند را در آن جای میدهند. شما وصیتنامه الهی سیاسی امام راحل را ببینید؛ خودش به تنهایی یک دنیا مطلب است برای سعادت این ملت! وصیتنامه مرحوم آیت الله مرعشی نجفی را ببینید… وصیتنامه سیدبن طاووس را ببینید… حتی آدم بزرگهای بد وصیتنامه هیتلر را ببینید… هرچه تجربه کرده اند، عصاره اش را میگیرندمیگذارند در این وصیتنامه که بشود یک چراغ راهی برای بعدیها.

حضرت در این نامه 47 که وصیتنامه نیم صفحه ای است که مجبورند مهمترین مسائل را فقط یک کد بدهند و رد بشوند؛ به قرآن که میرسند، این عبارت را دارند:

« الله الله فی القرآن» تو رو خدا، تو رو خدا هوای قرآن را داشته باشید!… خب چطوری هوایش را داشته باشیم؟!…

 ادامه دارد…

 حجت الاسلام مهدوی ارفع

#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی

1563396853img_20190718_012334.jpg